دزد چه کسی است؟

Day 1,225, 12:14 Published in Iran Iran by Tom.MaRvoLo.Riddle

چندی بود مقاله ای نزده بودم. این مقاله را هم کمی دیر دارم می زنم. اما به نگرش من روشنگری نیاز است. من به وابسته به کسان و گونه اندیشه ای در بازی نیستم و از همه دفاع کرده ام!

جستار از آنجا آغاز می شود که حدود پنج هزار گلد و چند صد هزار ریال در خزانه داشتیم. درست پیش از یورش آمریکا. هنوز زمانی از جنگ آمریکا نگذشته و همه آن را به یاد داریم. در آن دوره احمدرضا رئیس جمهور بود و من در آن دوره با آنکه امتحان 9 واحدی داشتم تا صبح بیدار ماندم و به دیوار جنگ می نگریستم! خود گواه نخوابیدن های فریبرز (وزیر جنگ) و پژمان و دیگر دوستان بودم و زحمت هایی که این دوستان کشیدند.

این دوستان در جنگ بسیار محافظه کارانه از خزانه خرج می کردند و شاید علت شکست ما از آمریکا در آغاز همین محافظه کاری بود. اما در پایان دولت ناچار شد برای بیرون کردن امریکا هزینه زیادی بکند. ناچار بودیم هزینه کنیم. اگر نمی کردیم ناچار می شدیم هزینه بیشتری بکنیم! خواهشمندم درباره اشتباه دیپلماتیک سخن نرانید چون اکنون داریم نان همان دیپلماسی را می خوریم :دی

خزانه به نزدیک هزار گلد رسید. کنون بازار ارز بهم ریخته بود. فشار نمایندگان مجلس و مردم باعث شد دولت برای جلوگیری از کاهش ارزش ریال هزینه بسیاری بدهد. به روز رسانی های ادمین اوضاع را وخیم تر کرد. پول های تقلبی در عمل ضربه پایانی را بر پیکر بی جان خزانه وارد کرد.

در واقع هیچ دزدی نشده. خرج شده. اما این بدان معنی نیست که ایرادی نداشتیم.


بی انضباطی مالی

بی انضباطی مالی بالایی داشتیم و داریم. چند نمونه از آن را می گویم:

1- زمان احمد رضا، یک روز صبح وزیر اقتصاد پیشنهادی نزدیک 400 گلد را با بهای 75 ریال (بهای آن زمان 90 ریال بود) در بازار گذاشت. نمی دانم سرخود این کار را کرده بود یا مجوز مجلس داشت، اما این پیشنهاد دیری نپایید و ساعتی پس از آن بها به 90 ریال بازگشت. گرچه کار پژمان با نیک اندیشی بود، اما در عمل اتلاف گلد بود.

2- زمان ریاست مجلس جوکر از خزانه کم میشد. شاوت کردم که خزانه سوراخ دارد؟ از آن جناب پاسخ آمد که مگه کوری نمی بینی داره ریالا زیاد میشه! اما این که آیا رئیس مجلس حق دارد در بازار ارز دخالت کند یا خود جای پرسش است.

3- هر رئیس مجلسی یک ارگ برای خزانه دارد! هنوز حتی نمی دانیم کدام ارگ بالاخره خزانه است.

4- زمان ریاست جمهوری جک همر دارایی کارخانه های دولتی به حراج گذاشته شد. آن هم در ایران که به روشنی مخالف قانون بود. اعتراض هم نتیجه ای جز فحش خوردن نداشت. هنوز هم نفهمیدیم کارخانه های دولتی از آن زمان تحویل داده شده یا نه!

اینها نمونه هایی بود که من با این که هیچ پست دولتی و مجلسی تاکنون نداشته ام و در جریان مذاکرات محرمانه نبوده ام، فهمیده ام. می بینید که هم دولت ها و هم مجلس ها بی انضباطی داشته اند.


راه حل

گاهی پیش با افشین اس گفتگو می کردیم. راهی که به ذهن ما رسید یک سازمان برنامه بودجه است. البته از آنجایی که اینجا اقتصاددانی نداریم که بتواند درآمد و خرج را پیش بینی کند و سایت هم ابزار آن را در اختیار دولت ها نمی گذارد، بهتر است بودجه بر پایه درآمد هفته پیش بسته شود. بودجه های اضطراری بدست همین سازمان درخواست شود. هیچ کس بجز این سازمان حق نداشته باشد که لایحه بودجه بدهد. خرج، تبدیل و درآمد و مالیات بدست این سازمان برنامه ریزی شود. این سازمان مستقل از دولت و مجلس باشد. پیشنهاد بنده این است که این سازمان 9 عضو داشته باشد و عضو های این سازمان با پیشنهاد رئیس جمهور و تایید مجلس برگزیده شوند. اساسنامه آن هم بدست مجلس پدید آید.

صندوق ذخیره ارزی هم باید پدید آید. اینگونه دوستان و دشمنان مانند بار پیش برای ثروت ایران نمی توانند دندان تیز کنند :دی