ژانر - سیگار

Day 2,216, 11:26 Published in Iran Iran by Behnam MDN

این مقاله تقدیم می شود به :
آرش
و
سینا
😃

این مگسان نشئه گردِ دود، که هروقت بهت میرسن سیگارشون تموم شده. حالا اگه خشتکشون رو تفتیش کنی میبینی یه بسته مارلبرو فیلتر پلاس رو اون تو قایم کردن.

*اینایی که از آدم آتیش میگیرن، بعد فندک رو خیلی شیک میذارن جیبشون. اینا به مفت‌کش‌های بند قبل یه سور زدن و همینطور اگه با "آتیش دزدی" ادامه بدن چند سال دیگه مشعل المپیک رو وسط راه فرو میکنن تو ماتحتشون.

*اینا که وقتی میرسن به بقیه؛ یه سیگار از تو پاکت ملت برمیدارن میذارن لای لبای غنچه و یکی پشت گوش و یکی هم لای دو لُپ کون محض احتیاط. کاشف به عمل اومده آس‌میخا با این روش دارن ذخیره زمستونشون رو جمع میکنن.

*این دخترای دانشکده علوم اجتماعی که وقتی می‌بینن یه پسری داره بهمن دول میکشه برای کم کردنِ روی طرف میگن: سوسول! اُشنو ویژه‌ی خشک نداری؟

*این راننده‌ تاکسیا که به دو چیز افتخار می‌کنن. یکی اینکه گواهینامه‌شون رو زمان اون کون‌‌نشور گرفتن. دیگری هم اینکه "من 40 ساله سیگار می‌کشم و سالمم"، منتها نمی‌دونه 40 سال زنده موندن تو گند و دود تهران خودش یه رکورده که باید تو "گای‌نِس" ثبت بشه.



*اینا که سیگار رو تا ته میکشن و بعد چس‌نق میزنن که "عَه! این چیه میکشی؟ سیگار خوب بخر بابا ریه خودت رو به غا نده!"

*این معتادای الگو که سیگار رو ترک کردن اما هنوز بُخوری و دواخوریشون پا برجاست.

*این ترکیب سیگار کون قرمز، سیبیل چخماقی، عینک ماهی‌تابه‌ای، کتابهای نادر ابراهیمی، چرک نوشته‌های شومن حریفی و میانمایگی نادم قطوره‌چی که تن هر داف "شلوار رنگیِ شال خورجینیِ دوبوار مسلکی" رو سِر میکنه.

*این آویزونایی که سیگار همراشون نیس چون می‌خوان ترک کنن؛ اما "حالا یه نخ با رفیق حال میده". اینا کلاً شعارشون "مفت باشه کلفت باشه" ست ، لذا گا و بی‌گا سر رو تا دسته میکنن تو اگزور خاور و یه پک از دودش می‌زنن.

*این تاکتیک لیس بر جناحین، از ته به سر معامله جهت احیای سیگار خشک.

*این بچه کولا که وقتی بهشون میگی "چرا سیگار میکشی؟" با یه لحنِ "خود جیم کری پنداری" میگن: "ما که از زمونه میکشیم! سیگارم روش!".
اینا همونایی‌ان که اگه ازشون بپرسی "فلان چیز رو ندیدی؟" در کمال بامزه بازی میگن: "داشت سر کوچه می‌دوید"
از ما به شما نصیحت! اینا رو تا دیدید برینید بهشون.

*این سیگار بعد غذا که مثل باز کننده لوله و چاه "صاف" میمونه. هنوز کام اول رو نگرفته یه جوری عنت میگیره که انگار فی‌الحظه مأموران شهرداری دارن تو روده بزرگت فنر میزنن.

*این مارلبورو کون قرمز که همزمان مظهر روشنفکری و سرمایه داری کامی‌هاست.

*این ردّ سرخ رژ الی روی فیلتر سیگار که بعد از فیلتر شدن Redtube، تبدیل شده به سوژه‌ای جدید برای سامیار جهت احیای "صنایع دستی و هنرهای تجسمی".
تو کاور فتوش هم یه عکس از کونِ ماتیکیِ سیگار کنار چایی میذاره با کپشنِ:
"یاد آر استیو بلو جابز را...
سیبی میان ما به یادگار گذاشت و رفت...
حال تو با یک خیار و دو زردآلو چه میکنی...؟"

*این دافای خرده بورژوا که با چس‌دود کردن سیگارای خفن مثل دیویدُف، داغ و درفش به دل سیگاری‌های واقعی و زحمتکش میذارن.

*اینا که چنان از روش و منش دیگران در اسموکینگ ایراد می‌گیرن که انگار تو شیکم ننه‌شون به قلیون باباهه پک میزدن.

*این بحث‌های تُخمی در کافه‌ها که عمقشون با میزان دود سیگار در فضا رابطه‌ی مستقیم؛ و با تعداد دفوف حاضر در جمع رابطه تصاعدی داره. مواردی بوده که طرف با کشیدن پیپ گوتلوپ فرگه شده و باور کرده که داره رو منطق نوین تُلُمبِیشن میره.

*این کوشیار که پشت فرمون یه سیگار میچوقه و پشت بندش صدای پینک فلوید رو تا زیر بغلش میکشه بالا و خیلی "در خود فرو رفته" شروع میکنه به همخوانی با آهنگ. غافل از اینکه اون پنجره‌یِ تا خشتک پایین، داره داد می‌زنه: "آی مردم من خیلی متفاوتم! فهمیدید؟!"

*این ترک با روزی 1 نخ مارلبورو که به روزی 3 نخ وینستون عقابی و چندی بعد به روزی یه پاکت پال مال ختم میشه.
آخرشم بازگشت همه به سوی اوست: بهمن دول.

*این سیگار فیلترپلاس که مثل مایونز کم چرب و نوشابه زیرو و آبجو بدون الکل، فقط فیلمای سانسور شده رو تداعی میکنه، اونم وقتی صدا و سیما بخواد "گولاخِ لوله کش و بیوه داغ" رو سانسور کنه.

*این قیمت سیگار که نقش معکوسی در بافتن اباطیل در کافه داره، با مارلبورو فقط در حد "م.مودب‌پور" می‌بندن و اگه برسن به بهمن جوجه میرن تو فاز کانت و هگلی‌های جوان و هابرماس. بودن افرادی که چلغوز کلاغ رو تو روزنامه پیچیدن و دود کردن و باهاش شدن مرحوم بودریار.