Já possui uma conta? Entrar
تو فتنه‌گری
و من محاکمه‌ات می‌کنم
که چشمانت
امنیت داخلی‌ام را تهدید کرده
و سرخی لبانت
نشان انقلاب مخملی‌ست
ابروانت همچون سلاحی سرد
و طره‌ات همچون پتکی
بر پایه‌های نظامم حمله برده
پس حال که حضورت
موجب تشویش افکار عمومی‌ام گشته
حکم می‌کنم که
به خاطر خودت می‌گویم
که سردت نشود
که دلت نلرزد
که ترس برت ندارد
که دستت خالی نماند
به خاطر خودت می‌گویم دوستم داشته باش
که در سالن انتظار بلیط سینما را صدبار نخوانی
که سرت را گرم کرده باشی
که در اتوبوس راحت بخوابی و نترسی ایستگاه را جا بمانی
آدم‌ها
عطرشان را با خودشان می‌آورند
جا می‌گذارند
و می‌روند
آدم‌ها
یک روز می‌آیند و روز دیگر می‌روند
ولی...
در خواب‌هایمان می‌مانند
آدم‌ها
یک روز می‌آیند و روز دیگر می‌روند
ولی...
دیروز را با خود نمی‌برند
آدم‌ها
می‌آیند
خاطره
یک روز تو را از عمق قصه‌های هزار و یک شب بیرون می‌کشم
و به آرامی پای فنجان قهوه‌ام می‌نشانم
به تو می‌آموزم که چگونه از بعیدترین روزن قلبم وارد شوی
و در بهترین نقطه آن ساکن!
آنگاه تو را پنهان می‌کنم
پشت کوهی از تشبیه‌های شاعرانه
پشت انبوهی از
من صبورم اما
به خدا دست خودم نیست اگر می‌رنجم
یا اگر شادی زیبای تو را
به غم غربت چشمان خودم می‌بندم
من صبورم اما
چه قدَر با همه عاشقی‌ام محزونم
و به یاد همه خاطره‌های گل سرخ
مثل یک شبنمِ افتاده ز غم، مغمومم
من صبورم اما
بی‌دلیل از قفس که
Wiki | Últimas Atualizações | Fórum | Blog | Contato | Oportunidades | Mídia do eRepublik | Termos de Serviço | Privacidade | Leis do eRepublik
Siga-nos: 
Facebook
Twitter
Discord
Artigos
Nossos outros jogos: War and Peace | World at War | The Great War Rivals | Game of Nations
Copyright © 2007-2024 eRepublik
Entretenimento e interações sociais