Ambient pornit/oprit

منو شوهر خالم قسمت دوم

12 Ziua 3,149, 01:34 Publicat în Iran Iran Socializare și divertisment Socializare și divertisment

اولش بگم برا اونایی که خاطرات شمالو نخوندن برن یه سری بزنن که تا (قردگی) کمی با شوهر خاله عزیز دلبند و نازنین و درست کار و ... هزارتا صفت پاک دیگری که مجبورم بهش !بدم چون مقاله هامو میخونه
😨
مالشگرم خودتونین

قسمت اول :داستان اولیه
اقا پسر خا

citește în continuare »

ما هم وقتی جون بودیم...

12 Ziua 3,148, 00:46 Publicat în Iran Iran Socializare și divertisment Socializare și divertisment

۱. یه دخترعمو دارم که همسنِ منه ، هنوز که هنوزه حالمون از هم بهم میخوره ، بچه تر که بودیم بیشتر دعوا میکردیم ، یه سری اومده بودن خونمون مهمونی ، به تعریفِ روایات حدود سی چهل نفر مهمون داشتیم ، میاد یکی از عروسکای منو بی اجازه بر میداره ! منم میبرمش ت

citește în continuare »

ایا عمه شما انسان است !

13 Ziua 3,147, 09:29 Publicat în Iran Iran Socializare și divertisment Socializare și divertisment

انسان ها موجودات عجیبی هستند , هر کجا که نیاز است ببینند کور میشوند و هر کجا که نیاز است بشنوند , کر !
انسان ها همیشه متغیرند و نقطه ثابتی ندارند , انسان ها حرف هایشان هم ثابت نیست حرف الان فقط و فقط مخصوص همین لحظه است , به حرف های انسان ها نباید

citește în continuare »

خاطرات شما محال یادم بره!

17 Ziua 3,146, 21:28 Publicat în Iran Iran Socializare și divertisment Socializare și divertisment

اقا عارش (ارش آرش ) خان نظر داده بودن که بیا شمال
من جواب دادم که اومدم

🙂الانم میخوام خاطرات اون موقع رو بنویسم

🙂فقط وصله و پینه بیارید که جر میخورید از خنده



.
.
.
cm
cm
cm
بدین
.
.
.

((((بخش اول : ریدمان خوانوادگی )))

citește în continuare »

شنوندگان عزیز ایرپابلیک چمن ازاد شد

27 Ziua 3,146, 07:45 Publicat în Iran Iran Socializare și divertisment Socializare și divertisment

شنوندگان عزیز ایرپابلیک چمن ازاد شد
😐به گزارش باحال نویس چمن ازاد شد برای خواندن حکایت ابتدا کامنت بزارید وگرنه دیوثید 😐
















قا رفته بودیم دریاچه خلیج فارس (چیتگر) (مال تهرانو میگم )
خواستیم زیلو بندازیم یارو نگهبان

citește în continuare »