Two Nima in two games...

Day 1,867, 11:01 Published in Iran Armenia by The.Lord.Armenia
Just For Nima
نمی دونم چطوریه
انگار هر چی نیماست بچه های با صفا و با مرامی هستن

پارسال کنکور ارشدو که دادم بعد مدت ها که تبلیغ تراویان رو تو سایت های مختلف میدیدم تصمیم گرفتم برم یه اکانت بسازم

خوشبختانه تراویان هم فارسی بود هم به اندازه ی کافی توضیحات جذاب داشت که منو به موندن تو بازی ترغیب کنه با اینکه هیچی از بازیش بلد نبودم و دو بار تا مرز 0 پیش رفتم

اما یه نیما بود اونجا رئیس اتحادمون
از طریق
raidcall
باهاش آشنا شدم

ترک بود

25 ساله

تو قم کار میکرد

خیلی بچه صاف و ساده و راستگویی بود

شد واسم یه دوست خوب و یه همدم

کل تراویانو یادم داد

یه مشکلاتی پیش اومد که در حوصله این مقاله نیست

مجبور شدیم شماره همدیگه رو بگیریم و برای اولین بار تو زندگیم با یکی که از اینترنت باهاش آشنا شدم حرف زدم

(تا حالا سراغ دختر هم نرفتم 😃)

بعد از صحبت کردن باهاش دیدم خیلی باحال تر از اونیه که فکرشو میکردم و تو دنیای مجازی باهاش آشنا شدم

خلاصه یه روز مونیکای خودمون اومد و تو تراویان تبلیغ ایریپ رو کرد
منم که چند سال پیش بازی کرده بودمش دوباره اومدم

اولای بازی خیلی سخت بود

واقعا همه چیز گنگ بود

یه سری مقاله آموزشی خوندم که بعضی ها خیلی خوب بعضی ها هم بیشتر آدمو فراری میداد

بماند

یه روز بالاخره سر جریان ترکیه با یه نیمای دیگه آشنا شدم

مرامشون عین هم بود

دو تا نیما توی دو تا بازی اینترنتی هر دو تاشون شدن جزو بهترین دوستای اینترنتیم و افتخار زندگی مجازیم

نمی دونم چرا این مقاله رو زدم

هنوز با نیمای خودمون صحبت غیرایریپابلیکی نکردم

حتی نمیدونم چند سالشه

ولی اینو میدونم

رفاقت،مردونگی،مرام و صداقت به سن وسال نیست

نیما همه جا گفتم بازم میگم

"در رکاب تو بودن جزو افتخارات زندگیم بود. چه مجازی . چه واقعی"

امیرکبیر (البته نسخه مجازیش) جمله خوبی گفت

"اینو بدون بیشتر بچه ها، وزارت اطلاعات رو با اسم نیما میشناسن چون واقعا بعد از مدت ها فعالیت چشمگیری از این وزارت تو بازی حس شد"

نیما امیدوارم تو زندگیت موفق باشی



هر وقت از زندگی واقعی خسته شدی ( که امیدوارم نشی) ما اینجا منتظرتیم
سرباز تو
روح الله