Join the new world

جالب بود

خواهش مي كنم silent_hill

moshkele asli ine ke rahkari nadaran eraye bedan
albbte tabii ham hast alan nazdike entekhabate bayad faaliatha shoro beshe

سلام آقاي رييس جمهور
حرف همينه كه مشخص بشه چه كسي حرف از روي حساب مي زنه و چه كسي فقط داره جدل ميكنه و مي خواد بقيه رو خراب كنه.

بسیار آرتیکل خوبی باز کردید... از شما بینهایت ممنونم
به نظرمن اگه انتقادها (نه فقط این دوره، بلکه همیشه) درست و اصولی باشه، بیشترین پیشرفت رو میتونیم برای ایران شاهد باشیم
subed + voted

atilaa khan ishoon fekr konam be dar goft ta shoma beshnavid !!

نقد و انتقاد در لغتنامه دهخدا و فرهنگ معين :

انتقاد. سره کردن . بیرون کردن درمهای ناسره از میان درمها. (از اقرب الموارد). بهین چیزی برگزیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || گرفتن درم را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). درمها را نقد گرفتن .|| آشکار کردن عیب شعر بر قائل آن . (از اقرب الموارد). خرده گرفتن . (فرهنگ فارسی معین ). || کاه از دانه جدا کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). جدا کردن (خوب از بد یا کاه از گندم و مانند آن ). (فرهنگ فارسی معین ). || (اصطلاح علم حدیث ) عبارت از تعلیل است و منتقَد حدیثی است که درآن اختلاف روایت باشد از جهت افزونی و کمی رجال اسناد یا از جهت تغییر پاره ای از اسناد از جهت اختلاف در الفاظ متن حدیث یا از جهات دیگر. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به همین کتاب شود. || (اِمص ) نقد کردن . (ناظم الاطباء). بِه ْگزینی . خرده گیری . (فرهنگ فارسی معین ). سره گیری . (یادداشت بخط مؤلف ). || (مص ) جدا ساختن کاه از غله

انتقاد کردن . [ اِ ت ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عیب گرفتن . || نقد کردن

نقد یعنی به چالش کشیدن یک موضوع و بررسی کردن نکات مثبت و منفی اش
به نظر من انتقاد يعنی برجسته کردن معايب و نواقص حالا اگر کل مطلب مورد داشت این انتقاد ميشه رد کامل اون. مثل سيگار کشيدن.

dar morede rah kar eraye dadan!! vaghty man migam bayad nezame maliaty dorost beshe atila mige na! khob man che rahkari bayad eraye bedam???
dictator atilaa age fekr mikoni ke in enteghadat vase ryasat jomhoorie bedoon ke man az hich kas hemayat nemikonam ta inja hich kas dar hadde ryasat jomhoori nist magar inke mojtabaw ya aryamehr pa pish bezaran