ربطش با شما ...

Day 2,226, 06:43 • Published in Iran Russia • by Shayan Rmz
به نام دوست
که هرچه داریم از اوست

میدونید رفقا؟ یادمه ما دهه هفتادیا تو کتابامون یه داستان از پیامبر داشتیم
نه نه نه هنوز شروع نکرده قضاوت نکنید
آخوند نیسم، اتفاقا چندان مذهبی هم نیستم حال و حوصله نصیحتم ندارم
ولی عادت دارم تا جایی که بشه جواب هرکسیو از خودش بهش تحویل بدم
بگذریم

داستان کتابای دبستانمون این بود که پیامبر مسلمونا یه پسر گیرش میاد به اسم ابراهیم
پسرش تو نوزادی یا کودکی عمرشو میده به شما
اتفاقی همون روز هم خورشید گرفتگی میشه و مردمم میان میگن که آسمان هم در غم ابراهیم گرفته شده و سوگواره | کلمه ی جدید : سوگوار = غمگین
شاعرانست نه؟
بعد پیامبرم جواب میده که نه این اتفاقات طبیعی هست و ربطی به اتفاقت دنیای انسان ها نداره
خوب نتیجش چی بود؟
هر چی که بود تموم شد 🙂
صرفا به خاطر این که مقالم خشک و خالی نباشه یه عکسم میذارم که هیچ ربطی به مقالم نداره 🙂



مرسی دوستان که وقت گذاشتید
عزت زیاد 😘