تمام واقعیت ها در مورد قدیمیها
tim3ar
درود بر شما دوستان عزیز.
مقدمه:
قبل از هر فعالیت سیاسی خواهش میکنم این مقاله رو حتما بخونید.
نوشتن این مقاله برای من خیلی گرون تموم میشه.
تا جایی که امشب باید بعد از نوشتن این مقاله بازی رو برای همیشه ترک کنم.
چون خیلی از واقعیاتی که میخوام بگم حتی پای دوستانمو هم گیر میندازه.
اما به دلیل اینکه از همه چیز خسته شدم امشب دلمو زدم به دریا و تو این 1 سال هر چیزی رو دیدمو فهمیدمو براتون مینویسم.امیدوارم دوستان عزیزم یه خورده کمتر منو فحش بدن.
نحوه اشنایی من با بازی:
من تو فیس بوک 2 سالی بود که عضو بودم.توسط هیراد همون اریان دعوت شدم به بازی.خدا کنه اشتباه نکرده باشم.میدونید که تازه واردها وقتی میان تو بازی توسط سه یا 4 نفر راهنمایی میشن که الان اسم تخصوصیشو یادم نیست.
من وقتی وارد بازی شدم توسط سه نفر اموزش دیدم.یکی مستر جنرالز بود یکی اقا مسعود که اول اسمش الد هست و یکی هم تام ریدر.البته روحیرانم بود ولی زیاد باهاش در ارتباط نبودم.ولی پسر گلیه.تنها کسی که ازش همه جوره راضی هستم.
تام ریدر:
در یک زمان هر 3 این عزیزان رو در یاهو اد کردم.واقعا چیزی برای من کم نزاشتن.من شده بودم سرباز اینها و اونها هم فرمانده من.یادش بخیر جنگ ایران لهستان بود تام هی به من اسلحه میداد هی من میزدم تو لهستان.خیلی منو تجهیز کرد.هر چی داشت بهم میداد.وقتی سره تام شلوغ شد من بیشتر با مسعود همون الد اشنا شدم.بعد متوجه شدم هم سن هم هستیم.
مسعود همون الد:
خیلی باهاش حال کردم.کمکم میکرد.به سوالهام جواب میداد.تجهیز میکرد.فکر میکنم این کارو با همه میکرد.البته فکر کنم.همرو تجهیز میکرد.دقیقا یادم نیست چی شد که رابطه من با مسعود کمرنگ شد و با مسترجنرالز بیشتر رفیق شدم.مستر هم بچه باحالی بود.
مسترجنرالز:
از اونهایی بود که چیزی کم نمیزاشت.دقیقا یادمه از مستر پرسیدم مرتضی تو کدوم حزب و ارتش عضو بشم؟با اینکه خودش هم حزب داشت هم ارتش به من گفت من حق ندارم به تو بگم تو کدوم حزب بری.خودت تحقیق کن هر حزبی میخوای برو.همین باعث شد بهش علاقه مند بشم ورابطمو باهاش بیشتر کنم.
اختلاف بین مستر و دلپی:
بعد از گذشت مدت زمانی متوجه شدم بین مستر و الد همون مسعود اختلافاتی هست.هر دو همدیگرو محکوم میکردند.گاهی محکوم به دزدی.گاهی محکوم به فساد اخلاقی.من واقعا گیج شده بودم.چون هیچ حرکت اشتباهی ازشون ندیده بودم.واقعا مثل جنتل منها برخورد میکردند.
اشنایی من با دلپی:
خلاصه ما رفتیم تو حزب دلپی و با پژمانو لایرون همون سینا خودمون و این اخریها هم با احمد که اسم پروفایلشو هنوزم نفهمیدم چی هست.علیصدق.همچین چیزی اشنا شدم.خیلی باهم حال میکردیم.هر جا دعوا میشد گروهی میریختیم فحش کشی میکردیم خیلی هم حال میداد.
دعوای من با دلپی و رفتنم به رستاخیز
یادمه یه چیزی از پژمان خواستم جواب سر بالا به من داد.به خاطر همین یه فحش بهش دادمو از حزبش در اومدم رفتم رستاخیز.به خاطر یه مبلغ زیادی که از یه نفر بهم رسیده بود دستم ازاد بود برای خرج کردن.من اون زمان میدیدم رستاخیز خیلی اصول اخلاقی رو رعایت میکنه و چون مولتی نداشت توی تاپ 5 نبود.واسه همین گفتم میرم کمکشون.رفتم با کلی تبلیغات و نامه نگاریها و ساندیس دادنها حزبشون رو بردم توی تاپ 5 که احتمالا زیر این مقاله مینویسن نه ما خودمون تلاش کردیم اما دوستان میدونن که من الان تو شرایطی هستم که حتی به نفع خودمم حرف نمیزنم.
وقتی رفتن توی تاپ 5 یادمه یه خانمی به نام بیتا یه متلک به من پروند وقتی جوابشو دادم به دوستان رستاخیزی برخورد.بدون این که به من تذکر بدن شروع کردن به تخریب من.اصلا انگار نه انگار من کلی کاربر براشون بردم.از این اخلاقشون متنفر شدم.به قول یارو گفتنی چیز لیس دخترها بودن.بگذریم که بعدا من با بیتا خانم خیلی رابطه خوبی برقرار کردم و مثل خواهرم شد.از این جهت میگم زیاد روی رستاخیز حساب وا نکنید.یک واقعیتی رو هم خودشون باید بپذیرند که هرکی هرکی رو نمیفرستند مجلس.
برگشتنم به دلپی:
بعد از این جریان من برگشتم دلپی.وقتی برگشتم دلپی احمد به من نامه داد که تو از نظر سیاسی رشد کردی و الان وقتشه که قاطی ما بشی.تو فیس بوک همو اد کردیمو باهم رفیق شدیمو یه سری برنامه ریزی هایی کردیم که اون تیکش چون واقعا یه مسئله شخصی هست نمیتونم بگم.ولی چیز بدی نبود.
در مورد دلپی:
من برای دلپی واقعا خیلی زحمت کشیدم خودشون اگر ادمهای منطقی باشند اینو تایید میکنند.اما یه واقعیتی رو باید بهتون بگم که دلپی یه حزب بسته هست.یعنی فقط یه عده خاصی توش به قدرت میرسن.فقط همونها میرن مجلس بعلاوه کسانی که به خواسته های دلپی تن بدند.
مثلا اگه یه نفر برای دلپی نوکری کنه و به دشمنهاش فحش بده زود میره مجلس.ولی در مورد دبیر کل شدنو معاون شدن اصلا حرفشو نزن.همون 4 نفر تا ابد اون بالا نشستند و اصلا فعالیت رو ملاک قرار نمیدن.با هر کس بیشتر حال کنن همونو بزرگش میکنن.من به شخصه چیزه خاصی از پژمان ندیدم.چون نه تو یاهو داشتمش نه تو فیسبوک.ولی به نظر یه ادم درگیر میومد که اصلا وقت رسیدگی به امور حزب رو نداشت.چون همه ی کارهاشو لایرون و احمد میکردند.از خیلی چیزها که تو حزبش میگذشت خبر نداشت.
بعد از اینکه من کلی زحمت کشیدم برای دلپی تازه چهره واقعی رو شد.بعد از اینکه من به اشتباح 4 نفرو از ارتش اخراج کردم انواع و اقسام فحشهای ناموسی برام میومد.از طرف احمد.سینا هم کم فحش نمیداد.کلا اینا به صورت تیمی فحش میدند.
چرا حزب زدم:
بعد از تمام این اتفاقها وقتی دیدم پولشو دارم وقتشو هم دارم تصمیم گرفتم خودم یه حزب تشکیل بدم.چند تا از دوستام به من گفتن بریم حزب اساسینز رو بگیریم.منم با چند تا دوست دیگم در میون گذاشتم.ولی اخرش یه تصمیم عاقلانه گرفتم و رفتم با امیر 121 صحبت کردم اونم قبول کرد من رئیس باشم.
با خودم فکر میکردم میتونم تمام این بی عدالتی ها رو درست کنم.گفتم دو شبه با خرج کردن 500 هزار یه حزبو دستو پا میکنیم که واقعانم همین شد.تصمیم گرفتم هر کس واقعا فعالیت میکنه رو بفرستم مجلس.
یه مدت تو سرم افتاد دکتر چمرانو لیان اسکندی و چند تا از رفیقامو بفرستم مجلس.اما باز بعد یه مدت گفتم بابا تا رئیس حزب شدی همه چیزو فراموش کردی.؟به تک تکشون پیام دادم گفتم با اینکه از همه فعالترین باید قید مجلسو بزنید تا یه وقت فکر نکنن منم پارتی بازی کردم.
حزب تازه راه افتاده بود.برای اینکه حزبو تثبیت کنم ناچار بودم دست به هر کاری بزنم.یه نامه به تمام ریاست حزبها زدم اما جوابی نشنیدم ازشون.
تو یاهو یه شخصی بود به نام اینفورمر3.از طریق اون با مافیا ارتباط برقرار کردم تا منو حمایت کنن.ولی همون اول بهشون صادقانه گففتم من قصد دارم همچین کاری بکنم.ممکنه یه روزی جمعیتمون از شما بالاتر بره.یه پیام از طریق همون شخص برای من فرستاد که احمدو سینا با اون کلفتیشون هیچ گوهی نتونستن بخورن تو که مال این حرفها نیستی و چند تا بدو بیراه دیگه.
تصمیم گرفتم دهنشون رو سرویس کنم.یه متن اماده کردم با کمال پستی توشم نوشتم همتون رو میارم تو مجلس.در صورتی که من شاید بیشتر از 5 نفرو نمیتونستم بفرستم مجلس اما تو نامه همه اینو نوشتم.از یه طرف برای بچه های مافیا ارسال کردم و واقعا هم 50 تا از اعضاشون کم شد.خیلیها اومدن حزب ما.این عمل من باعث شد تا مشکلات من تازه شروع بشه.
حزب سبز و مسترجنرالز:
چند تا عکس برای من فرستادن.تو عکس این مشخص میشد که مسترجنرالز تو حزب سبز داره با رفیقاش هماهنگی میکنه که مارو ریپرت کنند.همون روزش 30 نفر از اعضای ما بن شدند.یادمه اون روز من کلا شوک شده بودم.چون فکر میکردم مستر بخاطر رفاقت قدیمیمون الان پشت من هست.
اما بر عکس با تمام توانش به من حمله کرد.اخه من نمیدونستم با مافیا رابطه خوبی داره.وگرنه به احترام اون هم با مافیا کل نمینداختم.
در کل مسترجنرالز پسر خوبی هست اما یه سری مشکلاتی هم داره.برای رسیدن به منافع خودش حاظره هر چند نفرو بن کنه و هر دروغی رو بگه.دست به داستان سازی هم میزنه.البته میگم تا پا رو دمش نزارید از این کارها نمیکنه و پسر خوبیه.
مثلا با کلی کلک مسئول تجهیز ما رو بن کرد و بعد داستان سازی کرد که مسئول تجهیز به دلیل دادن تجهیز مولتی بن شده.بعد یه نامه برای تمام اعضای ما فرستاد.خیلی هم از جمعیت ما کم کرد.از 220 اومدیم به 170.از این کارش خوشم نیومد.ولی خوشم میاد یه اخلاقی داره اگه بهش فحش مادر هم بدی اون فحش نمیده.من چند بار تو یاهو فحش ناموس بارش کردم فقط میگفت برات متاسفم.همین.
سیاوش مسئول تجهیز ما:
ولی دلیل اصلی که من از مستر نفرت پیدا کردم اینه.:یه شب سیاوش تو یاهو بهم پیام داد.گفت تیمسار من کلی رو اون اک زحمت کشیده بودم.هر روز کار و تمرین میکردم تا استرنجش رفت بالا.یعنی حالا باید دوباره شروع کنم؟با نا امیدی هم حرف میزد.وقتی این چیزها رو میگفت دهن من سرویس شده بود.اخه بی گناه به خاطر دعوای منو مستر بن شده بود.خدا شاهده میخواستم یه دل سیر گریه کنم اما از سنم خجالت کشیدم.ای کاش زمین دهن باز میکرد میرفتم توش ولی سیاوش اینجور نا امیدانه با من حرف نمیزد.بگذریم به خاطر اینکه به خاطر من بن شد الان دنبال این هستم که یه پروفایل لول بالا براش بخرم.
البته اینو هم بگم سنسی خریدو فروش گلد میکرد بن شده بود که باز مستر روش دست گذاشت.از بن شدن اون هم کلی استفاده کرد.
انتخابات:
این اخری انتخابات پیش اومد.واقعا برای حزب ما حاشیه ریاد درست شده بود.خیلی از حزبها از ما پایینتر بودن و به همین دلیل یه حس حسودی باعث میشد جلو پای ما سنگ اندازی کنند.واقعا با اینکه مقصر اونها بودند برای حفظ و بقا اساسینز یه جوری به همشون نامه دادم.رضایتشون رو جلب کردم.اخه چند روز قبلش مسئول تبلیغات ما نامه ای که باید به مافیا میفرستاده رو اشتباهی برای دیگر حزبها میفرسته.
البته حقم داشتن.اگه کسی برای بچه های ما هم از این نامه ها بفرسته منم ناراحت میشم.
خیلی بده با اینکه من واقعا دستور دادن نامه به احزاب دیگرو نداده بودم منو متهم میکردن به کاربر دزدی.ولی گذشت.رابطمون از قبل بهتر شده بود.غیر از مافیا و سبز بقیه حزبها مارو دیگه پذیرفته بودن.به عنوان یه حزب بزرگ ما رو میدیدند.در کنار خودشون.این اخری هم که تو انتخابات باهمدیگه همکاری کردیم.خیلی قشنگ بود.واقعا اتحاد این چند تا حزب قشنگه.اعتدالو اعتمادو مهر رستاخیز.خیلی خوب با همدیگه کنار میان.البته اعتماد جزوشون نبود.
محسن و ناره:
قبل انتخابات من اولین نفر به محسن پیشنهاد دادم که ما میخوایم تو انتخابات ازت حمایت کنیم در مقابل تو هم باید یه کارهایی برای من بکنی.ازش خواستم بچه های مارو تو کابینه ببره و به حزب ما کمک کنه.خیلی دیر جواب منو داد.قبل از اینکه جواببده من با ناره حرف زده بودم.ناره خیلی با ادب تو یاهو منو اد کرد.حزب دلپی بهش پشت کرده بود.نا امید از انتخابات داشت با من حرف میزد.وقتی دیدم تنهاش گذاشتن تصمیم گرفتم کمکش کنم.اگه دوباره به کمکش نمیومدن حتما باز یه ساندیس دهی راه مینداختم تا بهش رای بدن.چون قبل از رای گیری بود خیلی خوب حرف میزد.اما یه جورهایی حس میکنم اگه رای بیاره و خرش از پل رد بشه دیگه کسی رو تحویل نمیگیره.ولی صد در صد یقین ندارم.اما در کل باید بگم دختر ساده ای هست.بر خلاف قیافش واقعا دختر دوست داشتنی هست.تا الان که ازش راضی بودم.بهش گفتم ناره تو برای قدرت هر کاری میکنی.وسط رای گیری گفت من میکشم کنار.با کلی التماس مانعش شدم.این یعنی اینکه دنبال منافع نیست.هر اخلاقی داشته باشه دنبال قدرت نیست تا به بقیه زور بگه.
هیراد جی اچ یا همون اریان:
از همه اینها بگذریم.تو این چند وقت من این چیزها رو در مورد اینها متوجه شدم.اریان همون هیراد تمام تلاششو میکنه خودشو با فرهنگ جلوه بده.اما پشت سر زیاد به ادم زیان میزنه.همیشه هم حقو به خودش میده.خودشو عقل کل فرض میکنه.از خودش داره یه بت درست میکنه.در صورتی که در باتن یه چیز دیگست.یه جورایی برای اینکه همیشه در صحنه باشه میانه روی میکنه.با همه ی گروهها میپره.
احمد وسینا:
احمدو سینا هم که کارشون معلومه.دوتایی با هم میرن همرو تحدید میکنن.البته رو من اثر نداشت.همیشه هم سعی میکنند ماجرای دزدی از خزانه رو گردن فریبرز بندازن.در صورتی که واقعا اینطوری نیست.اگر میبنید فریبرز چیزی نمیگه چون واقعا در مقابل این دو نفر نمیشه حرفی زد.اخه گروهی میریزن رو یه نفر.
فریبرز:
فریبرز رو من در طول این بازی خیلی اذیت کردم.اخه باورم شده بود دزدی کرده.خیلی بهش فحش دادم.اما نمیدونم چرا کوچکترین توهینی به من نکرد.خودشو نمیدونم اما امیدوارم خدا منو ببخشه به خاطر این همه بدی.
مافیا:
خیلی ها میگن مافیا مولتی داره و فقط 50 تا عضو واقعی داره.واقعیت این نیست.ممکنه همون اول 50 تا مولتی زده باشه.اما نه در اون حد.برای این جمعیتش زیاده که وقتی یه تازه وارد میاد تو بازی میبینه مافیا جمعیتش از همه بیشتره میره تو همون عضو میشه.فکر میکنه حتما بهتره که انقدر جمعیت داره.به خاطر همین روز به روز جمعیتش بیشتر میشه.
حزب اعتماد:
در مورد حزب اعتماد باید بگم محسن واقعا پسر خوبیه.از من یه خورده دلخور بود.اما در کل رابطه خوبی داشتیم.ولی طابع قوانین نیست.دیدم یه نفر رفته بود به حزب اعتماد نامه زده بود که بیارش حزب خودمون.شدید باهاش برخورد کردم به خاطر محسن.ولی وقتی سخنگوی اعتماد به من تهمت بن کردنه بچه ها رو زد و پشت سرش هم فحش بارم کرد رفتم به محسن گفتم جلوی سخنگوی حزبتو بگیر.چیزی نگفت.دوباره بهش گفتم محسن اگه جلوشو نگیری منم مثل خودش برخورد میکنم.شروع کرد به خطو نشان کشیدن برای من.که تا د ساعت دیگه بنت میکنم.
دزدی:
کلا هر کس دوست داره حزب خودش تو مجلس باشه تا همه ازش حساب ببرن.همه دنباال منافع خودشون هستند.کسی به فکر ایران نیست.همین قدیمیها وقتی جمعیت کم بودی و خرتو خر خزانه رو باهم بالا کشیدن از اخر هم همه چیزو انداختن گردن فریبرز.وگرنه همشون توی این دزدی ها سهیم هستند.فقط چون فری باهاشون راه نیومد همه چیز افتاد گردنه فری.نه که فری اصلا دزدی نکرده باشه ها.همشون کردن.اما فقط اسم فری بد در اومد.
در اولین فرصت حزب بزنید:
تازه واردین عزیز.وقتی تواناییشو داشتید که حزب بزنید این کارو بکنید و با تمام توان برای خودتون تلاش کنید.هیچ وقت نوکر این احزاب حال حاظر نشید.اینها فقط دنبال این هستند که با کمک شما به مجلس راه پیدا کنند و فقط هدفشون از مجلس رفتن گرفتن اون 5 تا گلد به علاوه کلاس گذاشتن هست.پس هیچوقت نوکری اینها رو نکنین.چون هیچ وقت به دردتون نمیخورن.
خداحافظی:
امیدوارم تونسته باشم اونطوری که باید تمام حقیقتها رو گفته باشم.
ممنون که وقت گذاشتید.
برای اولین بار بود که تصمیم گرفتم یه کار شرافتمندانه بکنم.شاید اینطوری جبران فحشهایی که بار همه کردمو کرده باشم.خیلی از کسانی که اسمشون رو اوردم الان رفیق فابریک من هستند.اما نمیتونستم دروغ بنویسم.منو حلال کنید.
به دلیل اینکه همه چیزو گفتم و از دوستام شرمنده نشم و چشمم تو چشمشون نیفته دیگه نمیام.
شاید بیام کارو تمرین بزنم اما دیگه نه جواب پیام میدم نه تو هیچ مقاله ای میرم.
امیدوارم شما هم ادم بشید و یه خورده از منافع خودتون بگذریدو به فکر کشورمون باشید.این منافع شما کشورو به این روز انداخته.نه تو واقعیت ابروی درستو حسابی داریم نه تو مجازی.
بدرود.
Comments
ferst???
first
اوه اوه.....خیلی طولانیه. 1ساعت دیگه قبل از رای دادن میام میخونم
عالی بود. مخصوصا در تصمیم گیریه من تو انتخابات خیلی تاثیر گذاشت
چرا این یارو نمیاد زیر کامنت اول تبلیغ فروش گلد کنه؟
مثه اینکه گلداش ته کشیده
eyval.bahali 😁)
ajab
غلط میکنی از بازی بری
مگه سر خودی، بشین بازیتو بکن اعصاب منم به هم نریز لطفا، حالا که ایران به شما نیاز داره زرت و زرت بای ندین که من خودم جزو کسانی بودم که میخواستم برم اما بخاطر ایران و شماها از بازی نرفتم
الان بری میگن کم آورد، که منم جزو همون آدمام
یه مدت استراحت کن بعد بیا
[removed]
vote
عالی بود
بهترین کار رو انجام دادی
این کارو نکن از بازی نرو بمون وبه همه ثابت کن که درمورد تو اشتباه میکردن
فقط تیمسار اونجا تو اسمی از بیتا گفتی کدوم بیتا؟
ببخشید فضولی کردم چون اسم منم بیتا هست 100درصد بچه ها فکرشون به من میره
به همین خاطر گفتم
به هرحال موفق باشی
manam fekram be samte esme to raft 😃
منظورش تویی
نه باو من نیستم
چون من اصلا تو اون حزب نرفتم ونبودم
منم دقیقا فکرم به شما رفت :دی
منم فکر کردم تو رو می گه بیتا دومی کیه ؟!
همیشه وصیت نامه ها خوندنی هستند
jaleb bood 😃😃
Vali na hamash
کلا خوب خالی میبست
من با تو سلام و علیک نداشت یا در مورد تو بهم اطلاعات نرسیده که بدونم درست میگی یا دروغ پس قضاوت نمیکنم
اما اینو همیشه یادت باشه دوست من ، فحاشی همیشه تورو ناحق میکنه حتی اگه برحق باشی
نداشتم*
V
Timsar khaheshan naro man yeki motmaenam to vaghean delsooze keshvary
rajebe aryan :
از همه اینها بگذریم.تو این چند وقت من این چیزها رو در مورد اینها متوجه شدم.اریان همون هیراد تمام تلاششو میکنه خودشو با فرهنگ جلوه بده.اما پشت سر زیاد به ادم زیان میزنه.همیشه هم حقو به خودش میده.خودشو عقل کل فرض میکنه.از خودش داره یه بت درست میکنه.در صورتی که در باتن یه چیز دیگست.یه جورایی برای اینکه همیشه در صحنه باشه میانه روی میکنه.با همه ی گروهها میپره
kheyli tahlilet jaleb bood ahsant.
amma be kasi zarar nemizane amma tamame talashesho mikone ke khodesho va kasayi ke dooseshoon dare ro bala bekeshe.
nazare shakhsiye mane.
amma ba hameye in osaaf kheyli doosesh daram : X
maghale kheyli khube.
realist hasti aaliye.
Join
████▒▒▒███▒▒▒███▒
█▒▒▒█▒█▒▒▒█▒█▒▒▒█
█▒▒▒█▒█▒▒▒█▒█▒▒▒█
████▒▒█████▒█████
█▒▒▒▒▒█▒▒▒█▒█▒▒▒█
█▒▒▒▒▒█▒▒▒█▒█▒▒▒█
http://tinyurl.com/lllPAAlll
Join
████▒▒▒███▒▒████▒
█▒▒▒█▒█▒▒▒█▒█▒▒▒█
█▒▒▒█▒█▒▒▒█▒█▒▒▒█
████▒▒█████▒████▒
█▒▒▒▒▒█▒▒▒█▒█▒▒▒▒
█▒▒▒▒▒█▒▒▒█▒█▒▒▒▒
http://tinyurl.com/lllPAPlll
من و سینا با هم کجاها فحش دادیم؟ اگه منظورت حمایت بی چون و چرای دلپی و بچه هاش از همدیگس من ایننو افتخار میدونم که تا حالا حزبمو عوض نکردم مگر برای فان.
دوما.
روزیکه بهم گفتی مجلس میخوای بری گفتم که باید فعالیتت رو زیاد کنی و فحشاتو کم کنی.
یادته گفتم ضرورتی نداره تا طرف میگه سلام بهش فحش بدی؟
هرچند تا حالا کم نبودن افرادیکه بهشون بازی یاد دادم و برام بازی دراوردن.
همون موقع نگفتی میخوای تو سیاست باشی گفتم به شرطیکه فحش ندی از رفیقم درخواست میکنم بیارت تو کابینش؟ ولی نتونستی و منم دیدم فرتی بن شدی بیخیالت شدم.
اینو بدون اگه یکی به یکی میگه دزد باید ثابت کنه. فری جونت اومد گفت خزانرو ماها پیچوندیم و پژمان ریخته به اکانتش ولی یهو کاشف به عمل اومد که دست خودشه و داره پول جابجا میکنه.
تو پرشین ارمی اومدی و گفتی میخوای یه هنگ رو منظم کنی گفتم باشه
ولی وقتی به بچه ها بیخود و بی جهت فحش میدی نمیتونم اجازه بدم توش بمونی.
ارتش و حزب از هم جداس. من تو ارتشمون دوستایی از احزاب مختلف دارم که عمرا نمیزارم بهشون واسه 2تا تانک فحش بدی.
اینو همیشه یادت باشه.
اون زماینکه من همرو فحش کش میکردم امثال تو نبودن. ولی وقتی کسی فحش بده فحش میخوره.
بهت گفتم راهی که میری منفورت میکنه.
تجهیز دادنت اصلا اشتباه نبود. اتفاقا خیلی خوب هم بود. ولی مردم نوکرت نیستن.تجهیز رو باید درست بدی.
بی منت
فحشی ندهید که فحشی دهند که همه فکر کنند فحش کاری شده است :دی
امام بیگ ام (دامه الشوکه)
bita.s
ایشون تاحالا یبارم رستاخیز نیومده، چرا اخه اینو میگی؟ :پی از اول بنده خدا مهر بوده
هر کی به من اطلاع داد بچه ها خودمون بودن که خوشبختانه همه پسر بودن :دی
1 jooki goft dg😁 u khodeto chera narahat mikoni😁 top 5 ro khob oma😛-j
1 - ما توی دلپی تنها حزبی هستیم که هیچ وقت اعضاش با هم مشکلی نداشتن .. بهترین رفاقت رو توی بازی و بیرون بازی با هم داریم ... و کلا توی این حزب بودن رو افتخار میدونیم برای خودمون
2 -پژمان به عنوان رئیس حزب از تمام جریانات حزب با خبره و هیچ اتفاقی بدون اطلاع و هماهنگی اون رخ نمیده
3 - نازنین ... من کی تو رو تهدید کردم که بخواد روت اثر داشته باشه یا نه ...
4 - دلپی تنها حزبیه که اعضاش بدون هیچچشمداشتی براش فعالیت میکنن .... به نظر من ... ما نه تنها نباید چیزی بدیم .. بلکه باید برای بودن و موندن تو دلپی حق عضویت هم بگیریم .
5 - بقیه اش رو من دانم و تو
6 - اما به نظر من ... بشین بازیتوبکن .. پلیر خوب و فعالی بودی .. حیفه
پشمان خزانه رو بالا کشید
من از ادمین پس گرفتم
توی مجلس هم گفتم
من یک ریال تا حالا برنداشتم نیازی هم ندارم
کم میخوریم
شب گرد میخوابیم
مال کسی رو هم نمیخوریم
مدارک دزدی پژمان توی فروم زیاده برو بخون
vote 3
فری اون توهماتتو میگی اره؟ پس چطوریه زمانیکه خزانه دزدیده شد و یهو پولاش سر از یه ارگ دولتی دیگه دراورد با توجه به اکثریت مافیا و سبز تو مجلس بازم تو محکوم به دزدی شدی؟
خنده دار حرف میزنی.
کارخونه های دولتی که از ورژن 1 داشتیم رو همرو بالا کشیدی و باهاش جنگیدی الان طلبکارم هستی؟ کم دزدی کردی؟
من با مدرک حرف میزنم تو با چی حرف میزنی
بدبخت ها منفور همه شدید
مشکلت این هست که زود جوش میاری و از کلمات رکیک استفاده میکنی
اولی رو اگه نمیتونی درست کنی دومی رو درست کن
خداحافظی تو،توی این شرایط مثل خداحافظی گل محمدی تو برنامه نود میمونه. احساسی برخورد نکن دیگه بابا، مملکت داره ب فنا میره بقرعآن
در رو ببند ... سوز میاد ...
رفیق من کاری ندارم
حالا حرفهایی که زدی راسته یا دروغه
چون از خیلی هاش مطمئن نیستم نمی تونم حرف بزنم
ولی یه بار خودت با دقت نوشته هاتو بخون
فکر می کنم تقریباً با همه گروهی در افتادی و هرکدوم رو به نحوی تخریب کردی
و به هرکسی یه متلکی پروندی و به قول خودت شاید به یه سری ها بی دلیل هم فحش دادی
فکر نمی کنی بهتره یه اصلاحی توی رفتارت بکنی رفیق
دقت کن با همه تو بودی که مشکل داشتی
پس من فکر می کنم بهتره اول ببینی کجای رفتارهات اشتباه کردی
اول اشتباهاتت رو اصلاح کن و توی اخلاقت یه تجدید نظر بکن
بعد من بهت قول میدم تو هر حزبی که بری و هرجایی که بری دوست داشته باشند و بهت احترام بزارند
gusfand rastesho begu inaro az koja yad gerefti?😃 to kodum alaf bude begu ma ham bokhorim 😃
هوششششششششششش
از خشتک عمام کف رفتم
صداشو در نیار
:/
خالی بندی با حالی بود،حیف تخمه نداشتم :دی
مرتیکه تو میانه روی میکنی یا آرین؟تو برا همه حزبا مالیدی،دیگه حزبی نبود نری
همه اینایی که گفتی هیچ کدوم از نظرت کاملا خوب و اوکی نبود!اما فکر نمی کنی مشکل از خودته؟
(دوستان ببخشید ولی ایشون اعصاب نذاشته برام)
حیف احمد گفت سر به سرت نذارم،زود تر هم از این بازی برو،باعث ننگ مملکته که کسی مثل تو داشته باشه!به فحش دادن افتخار هم میکنی؟
یه توضیح هم در مورد دلپی بدم،خیلی حزب حوبیه!عالی!همه اعضا هم با هم اوکی
من همون اول که وارد دلپی شدم،به پژمان گفتم من دوست دارم برم مجلس،فعلیتم زیاده،اینقدر سریع گفت حتما که من باورم نشد،دوباره هم بهش نامه دادم!اما فرستادم
احمد هم خیلی باحاله،فحش نده،فحش نخور!هیچکی از بد حرفی و فحش خوشش نمیاد!
یه چیز دیگه،وقتی فرمانده شدی تو هنگ چهار مدیا رو کردی اسپم،2-3 تا مقاله همزمان میزنی برای یه هنگ ارتش!؟
خودتو جر دادی که هنگ 4 رو قوی کنی،اما هر چیزی یه ظرفیتی داره،هر کسی یه صبری داره!وقتی همه شات ها و پست ها و مقاله ها شده هنگ 4 !ادم زده میشه!
اینم رک میگم بهت،هیچکی دوست نداره،مگر همون هایی که براشون مالیدی!
میگی نه؟یه آمار بگیرم؟
رفتلرتو خوب کن!
نصیحتی از امام سوپر😐
حالا که تیمسار نیستش تو باز پر رو شدی ؟؟؟
برو در خونه خودتون بازی کن بچه جون .
viva amir121 \o/
گذشته از خیلی چیزها کار جالب و لازمی بود
مقالات خداحافظی معمولا کشکه.
اینجا کسی بی دلیل بن نمیشه. خیلیا هستن که مولتی بازی می کنن و چون گلد می خرن بن نمیشن ولی برعکسش نیست. این سایت یه سایت تجاری هست و قطعا دوست نداره بازیکناش که هم بازی رو گرم می کنن و هم ممکنه روزی گلد بخرن را تند بن کنه.
در کل یه طرفه به قاضی رفتی
ممنونم ازت ارش جان!
خداحافظیشو بیخیال
خداحافظی ممنونعه تو رسم ما
inaei ke gofti efsha gari nabud ha 😃 hame inja inaro midunan 😃
efsha gari ine ke madrake dorost ru koni ke sabet beshe 😃
khasteh nabashi...
vali akhlagheto avaz kon bargard ba aghushe baz pazira hastim 😃