تلاشی برای درک سوسیالیزم علمی (1)
komonist
مارکسیزم و یا همان سوسیالیزم علمی به تعبیر انگلس ، روند شناخت واقعیت در حال تغییر است. به واقع روندیست که در آن به شناخت نسبت به واقعیت موجود پرداخته میشود و در این بین با شناخت تضاد های مداومن در حال تکرار و تشدید
به تبیین و ایجاد آلترناتیوی منطبق و تکامل بخش نسبت به وضع موجود میپردازد.
همان طور که متوجه شدید روند به سمت تکامل متفاوت از روندی به سمت تغییر است ، زیرا در تکامل شرط تغییر ، هدف مند بودن آن است. و در سوسیالیزم هدف ، رهایی از بند های خود ساخته بشریست.
بند هایی مانند مذهب ، خانواده ، دولت ، بازار ، از خود بیگانگی و .....
و البته لازم به ذکر است که این بند ها فارغ از ارزش گذاری های اخلاقی و نسبی دیگر سنجیده میشود.
برای مثال مذهب مشخصن به واسطه اینکه روحانیون در آن میتوانند به واسطه لباسشان جایگاه خاصی پیدا کنند و کارهای بدی انجام دهند به عنوان یک بند شناخته نمیشود ، بلکه به واسطه چیستیه وجودی و عملکرد آن است که به عنوان بندی که بایسته نابودیست به آن نگریسته میشود. که برای توضیحات بیشتر در این زمینه کتابچه بسیار کوچکی از مارکس تحت عنوان نقد فلسفه حق هگل به صورت مشروح و مشخص توضیح میدهد ، و البته بسیار شیوا و روان.
در مارکسیزم نحوه شناخت متکی بر علم است و علم مارکسیزم مشخصن بر پایه ماتریالیزم تاریخی و ماتریالیزم دیالکتیک استوار است.اینکه عرض کردم بر این پایه ها استوار است به این دلیل بود که در مارکسیزم این اصول که برای کسب درکی تئوریک از وضع موجود لازم هستند را به عنوان شرط غیر کافی میدانیم و تنها و تنها پراتیک است که میتواند خانه علم مارکسیزم را بر این ستون ها استوار سازد.و پراتیک جز عمل در راستای شناخت نیست.در واقع در مارکسیزم شناخت تئوری تا زمانی قابل اعتناست که در زمینه عمل کاربردی بودن عینی خود را به اثبات رسانده باشد.
به صورت کلی و خلاصه ماتریالیزم دیالکتیک مشخصن به وحدت مادی و در عین حال روندگی هستی و تولید و باز تولید موجود و ضد آن و نتیجه شدن وحدت آن دو در سنتز اشاره دارد.برای نمونه در کتاب دیالکتیک طبیعت از انگلس و همین طور کتاب آنتی دورینگ او میتوان شناخت بیشتری نسبت به ماتریالیزم دیالکتیک پیدا کرد.
و در ماتریالیزم تاریخی روند رشد و تکامل اجتماعات مورد بررسی قرار میگیرد.و برای مثال کتابی با همین نام (ماتریالیزم تاریخی) از مارکس (اگر اشتباه نکنم) مسلمن مفید تر از چند خط من برای درک این مطلب میتواند باشد.
بعد از اشاراتی به فلسفه انقلابی و البته تکامل بخش مارکسیزم مسلمن تحفه دیگر این علم کشف تضاد رشد یابنده درون وضع موجود است.نقد روند سرمایه داری به واسطه نقد اقتصاد سیاسی.نمونه دیگر درک رادیکال و ماتریالیستی-دیالکتیکی-تاریخی ، مارکسیزم در این کشف نهفته است.اینجاست نقطه گره خوردن مارکسیزم و طبقه کارگر.مارکس در فقر فلسفه که در جواب فلسفه فقر پرودون نوشته شد بعضی خطوط نقدش را مشخص کرد و بعد از آن در نقد اقتصاد سیاسی مبسوط تر مطرح نمود و نهایتن در کتاب کاپیتال آن را پیوسته نمود.و مسلمن کسب شناخت از کاپیتال مارکس هم جز با خواندن کتاب هایی چون فقر فلسفه و مزد کار و نقد اقتصاد سیاسی بسیار سخت خواهد بود.
لطفن ندانسته اقدام به استحاله این مشی در قالب مکتبی اقتصادی یا محملاتی ازین دست نکنید.
ادامه دارد...
در پایان بخش یک ،خدمت تمامی گردن داران این مشی فکری-عملی باید عرض کنم که از آوردن نام کتاب ها قصدی جز ارائه مرجع نداشتم و هیچ ادعایی هم نسبت به بالاتر یا پایین تر بودن نسبت به کسی هم ندارم.چون اختلاف نظر را از لمپن بازی مجزا میدانم و اصلن مایل به دیدن عربده کشی های چال میدانی نیستم.
و البته از تمامی خوانندگان بی غرض ، که جز برای ریپورت به این مقاله سر زدند تشکر کرده و عرض می کنم که بنده طبق اطلاعات محدود و کم خود این مطلب را ارائه داده و میدهم پس در صورت نا کامل بودن رفرنس ها به بزرگی خود بخشیده و در جهت تکمیل آن راهنمایی بفرمایید و البته از نظراتتان بنده را بی بهره نگذارید.
بسیار ممنونم.
اینکه دوست سوسیالیستی با نام خدا متنش را آغاز میکند مرا یاد محملات التقاطیون میاندازد که قادر به تعیین تکلیف با واقعیت و مشی شان نبودند.
واقعن متاسفم اما این محلل گری در جهت برقراریه عقد بین سوسالیزم و مذهب و یا ملیت و یا خاک دوستی و یا وطن پرستی و یا ... ازین دست ، جز هیجان زدگی و بی آگاهی در تبیین راه فراشد از وضع موجود ، نتیجه دیگری نخواهد داشت.فراموش نکنیم ، تاریخ به سرباز مسلح به مارکسیزم انقلابی بیشتر نیاز مند است تا یک قهرمان نادان.این که واقعیت های بزرگی چون رفیق گوارا و... را در کالبد های تنگ و خوار و کوچک ذهن بافته تان به زور فرو میکنید ، هم واقعیت و هم خوتان را استحاله میکنید.حماقتی برای توجیه ذهنیات. به خاطر صراحت لهجه از دوستان عذر میخواهم.
Comments
2
من نميدونم اين دوستان كمونيست چرا كلا هميشه يه جوري مينويسن كه آدم آخرش بگه اين كه گفتي يعني چه؟من يه جزوه از احسان طبري ميخوندم بايد اعتراف كنم هر خطش رو 10 بار خوندم تا فهميدم
mamnoon.
taghriiban bahash movafegham.
khaste nabashin.
V & S
به خاطر دایره لغات کوچک من ، منرو ببخشید اما اگه مشخصن بفرمایید کجای متن مورد نظر شماست تلاشم رو خواهم کرد که از لغات دیگری استفاده کنم.
@ely91
چون کارش درسته ، والبته کار تو...
بخونمش . کامنت میدم
بند هایی مانند مذهب ، خانواده ، دولت ، بازار ، از خود بیگانگی و
فاشیسم مذهبی . خرافه گرایی مذهبی . تقدس گرایی مذهبی . توتالیتریسم . شوبینیسم و در کل احوالات جامعه فعلی ما
albate ely ras mige hichi nafahmidam vase hamoon movafegham 😃
spam
ریپورتی در کار نیست فقط گفتم که بدونی ربطی به بازی نداشت
اگر خیلی مایلی این مقالات رو بدی سیستم بلاگفا برای همینه! :چشمک
شاهکاره ولی باید لیسانس جامعه شناسی داشته باشی تا درست بفهمیش
ولی اگر کسی اهلش باشه خوب می تونه توش شنا کنه
فکر کردم افتادم وسط ویکی پدیا
این چیه دیگه
(😐
خوب اول دورد می فرستم بهت و خسته نباشید می گم که به جای اراجیف گویی مطلبی نوشتی که بدرد ملت بخوره
دوما خیلی پیچیده گفتی جوری که یه آدم نا آشنا هیچی نمی فهمه
سوما خیلی خلاصه اش کردی و سریع از مباحث رد شدی اینم به سخت کردن مطلب به نظرم کمک کرد
چهارم .....
بازم خسته نباشید می گم امیدوارم حالت خوب باشه چند وقتی بود ندیده بودمت
راستی اون کتاب ماتریالیزم تاریخی رو فکر کنم منظورت " دربارخ تکامل مادی تاریخ " بود اگر اشتباه نکنم!
امیدوارم بنده رو معاف بفرمایید از جواب دادن به تهمت های بی مورد مبنی بر اراجیف گفتن بنده و ازین فتاوای از روی باد شکمتون
البته اگه منظور شما از اراجیف ایرادات یه که بنده نسبت به تئوری التقاطی شما و همینطور اصرارتون به عقد سوسیالیزم و وطن پرستیو محملات ی ازین دست ه ، که باید بگم هنوز به همون وضع و با تمام قوا به ارجیف گفتنم پافشاری میکنم و ادامه میدم.
دومن بالا تر عرض کردم البته اما :
لطفن اگه جایی به نظرتون سقیل اومد ، لطف بفرمایید مشخص بکنید کجا
سومن بنده عرض کردم این به مطلب به صورت سری مقالات ارائه میشه ، لطفن محدود به مطالب ارائه شده ما رو مستفیض بفرمایید.
چهارمن....
شمشم خسته نباشی ، منم نفهمیدم چرا اون مطلب از روزنامت که روش نظر داده بودم پاک شد یه هو.
خودت پاکش کردی؟
آره منظورم تکامل مادی تاریخ بود.
البته دولت،مالکیت خصوصی و خانواده از انگلسم خیلی خوبه
خیلی ممنون از تذکرت
یه کم عصبی هستم.امیدوارم ناراحت نشده باشی
پاکور عزیز
منظورم فقط تو نبودی تو کامنت قبلی
.
ما هم چاپ کردیم :
سوسیالیسم به زبان خیلی ساده!
http://www.erepublik.com/en/article/-1-1-1408146/1/20">http://www.erepublik.com/en/article/-1-1[..]/1/20
بابا گیلان باز تو آمپر تر کوندی
من داشتم ازت تشکر می کردم که به جای چرتو پرت نویسی تو بازی داری مقاله علمی می دی . اراجیف رو برای نوشته دیگران استفاده کردم که اصلا نباید می کردم .
من به عقیده تو احترام می زارم تو به محملات من احترام بزار
بازم از نوشته خوبت تشکر می کنم اما با این بخش از نوشته های مجید موافقم
که میگه: از یکسری واژه ها بدون معرفیشون به خواننده ی ناآشنا گذشتی ... مثل پراکتیس یا دیالکتیک یا ازخودبیگانگی (مارکس) و غیره
ساده تر بنوسی
با سپاس
اسپم
یا هرز نامه
مطالبی که مربوط به بازی نیست
@MRD13
دوست عزیز
تو تعیین میکنی چی مربوط به سایته؟
اینم مربوط به سایته چون به دانش سیاسی ربط داره که اتفاقا موضوع اصلی این بازی سیاسته
@ pakor_s
دوست عزیز من ، اجازه بده به واقعیت اهمیت بدهیم
دوست دار همیشگی تو.
این توضیح واژه ها رو فقط من و یه چند نفر دیگه میفهمیم . من نوشتم برای خواننده ی نا آشنا مفهوم نیست وگرنه من که فهمیدم
بقیه ی کامنتتو بعدا میخونم در موردش بحث میکنیم.
چقدر مقالات در رابطه با روشنگری در مورد سوسیالیسم تو سایت زیاد شده که البته باعث دلگرمی و خوشحالی بنده هست
==================
مقاله خوبی بود رفیق و برای شناخت به واقع سوسیالیسم عملی(کمونیسم) موثر بود امیدوارم که در شناخت کمونسیم حقیقی( نه دروغین که در گوش دیگران پر شده) کمک بشه و البته در بخش هایی که از واژه های غیر مستعمل در زبان رایج مردم و دوستان حاضر در این سایت استفاده شده در بعضی بخشها توضیح داده شده ولی بهتر بود با حفظ همبستگی متن با ارائه شماره مثل مقاله قبلی خودتان(در توضیح محللی)دوستان خواننده را به پی نوشت ارجاع دهید یا اساسا به جای استفاده از واژه های غیر فارسی معادل انها را بیاورید
Vote
همونی که شما میگی :دی
اصلا نخوندمش
خوشم نیومد از خط اولش
سلام
نظرت راجع به لیبرالها چیه؟
دنیای سرمایه داری
آزادی
کمونیست به دیکتاتوری پرولتاریا میرسه که یه مدل نظام پاتریمونیال استبدادیه
این هم لینک روزنامم
http://www.erepublik.com/en/newspaper/democratic-liberal-party-233809/1">http://www.erepublik.com/en/newspaper/de[..]809/1
متاسفانه بنده نمیدونم که این نظام پاتریمونیال چیه.
پس نمیتونم بفهمم که چه تعبیری از دیکتاتوریه پرولتاریا داری.
اما این رو میدونم که کمونیزم به کمونیزم منتهی میشه و دیکتاتوری پرولتاریا دوره گذار جامعه از مالکیت خصوصی به مالکیت اشتراکیه.
و البته کمونیزم نه کمونیست.
در مورد لیبرال ها نظری ندارم اما لیبرالیزم رو مسلمن یک ایدئولوژی مشخصن بورژوایی میدونم.
امیدوارم منظورم از ایدئولوژی رو متوجه بشید.
و این که هیچ نقطه اشتراکی بین سرمایه داری و آزادی نمیبینم.
البته اگه منظور شما چیزی فرا تر از معنی سخیف و کلاشانه بورژواییش باشه.
اینجور که شما تحلیل میکنید
همه مشکلات جوامع رو میخواین بندازین روی گرده نظام سرمایه داری
در عمل نظامهای سرمایه داری در رفاه و آزادی بیشتری بسر میبرند تا نظامهای بسته کمونیستی
شما یه دونه
فقط یه دونه کشور کمونیستی نشون بده که مستبد نباشه
اقلا در نظامهای سرمایه داری اعتقاد به آزادی وجود داره
در نظامهای کمونیستی همین هم وجود نداره
لابد شما هم میخوا یبگی این کمونیست با کمونیست حقیقی فرق داره
مثل اسلام یها که میگن اسلام حقیقی چیز دیگه است
لابد میخوای بگی کمونیزم حقیقی چیز دیگه است
پاتریمونیال اصطلاحیه که وبر بکار برد
به معناب پدر سالاری
پیر سالاری
از ویژگیهای جامعه سنتی
منتقدین مارکسیزم گفتند نظام کمونیستی نهایتا به دیکتاتوری طبقه کارگر منتهی میشه
و نظامات سوسیالیستی هیچکدوم نتونستن خودشون رو از بند استبداد طبقه کارگر "پرولتر " رها کنند
و این استبداد از استبداد اشراف و سرمایه داران به مراتب بد تره
چون لااقل سرمایه دارها به طبقات بالا تعلق دارن
خیلی بحث جالبی شده
به این دلیل دیکتاتوری اشراف بهتره
چون اشراف از فرهنگ بالاتری برخوردارن
سیرن
بخیل
حسود
گنده دماغ
نوکیسه نیستن
اشراف میتونن ببینن که یکی دیگه هم از کنار سفره شون بخوره
اما طبقه پست این ویژگی های مطلوب رو ندارن
یه کم توی حرفات توهین هم هست
چرا سعی نمیکنی احترام مخاطبتو حفظ کنی؟
بزار واضح کنم.محملات و سلایق دو مطلبن که به جواب نیاز ندارن.و فکر میکنم که نوع ارائه مطلب از طرف شما نیاز به جواب نداره.
یا شما داری سلیقت رو مطرح میکنی چون که داری اخلاقی و با معیار های شخصی مباحثه میکنی
ویا اینکه فکر میکنی مورد برای مباحثه باز میکنی ، اما چون موارد بحثت رو بی پایه مادی و کلن عوامانه و املانه ارائه میدی میشه محملات غیر قابل بحث.
لطفن کلمات رو بدون بار اخلاقیش و صرفن طبق معانی تحت اللفظیش بررسی کنید تا متوجه مورد اشاره باشید.
"
به این دلیل دیکتاتوری اشراف بهتره
چون اشراف از فرهنگ بالاتری برخوردارن
سیرن
بخیل
حسود
گنده دماغ
نوکیسه نیستن
اشراف میتونن ببینن که یکی دیگه هم از کنار سفره شون بخوره
اما طبقه پست این ویژگی های مطلوب رو ندارن
"
این مشخصن حجره ای-آخوندی صحبت کردنه.
اینا بهترن چون خوبن اونا بدترن چون بدن.
و کلن معیار های سنجش مطروحه یک مشت صفاتی هستند که بیشتر میتوانند حامل سلیقه باشند تا دلیل یا محمل بحث.
من بی احترامی به کسی نکردم.
یا لااقل صفت ناروایی به کسی نسب ندادم.
لطفن بحث را خورد نکنید
اینکه میفرمایید بحث قشنگ شد نظر لطف شماست اما اینکه مباحثات را ادامه نمیدهید یک جور فرار از بحث تلقی میشود.
و اما توهین!!!!!!!!!!!!
"
خیلی بحث جالبی شده
به این دلیل دیکتاتوری اشراف بهتره
چون اشراف از فرهنگ بالاتری برخوردارن
سیرن
بخیل
حسود
گنده دماغ
نوکیسه نیستن
اشراف میتونن ببینن که یکی دیگه هم از کنار سفره شون بخوره
اما طبقه پست این ویژگی های مطلوب رو ندارن
یه کم توی حرفات توهین هم هست
چرا سعی نمیکنی احترام مخاطبتو حفظ کنی؟
"
البته بی غرض عرض میکنم از لیبرال ها انتظار بیش از این هم نمی رفت.
تمامن بدون دیدی رادیکال و مادی ، در جهت توجیه وضع موجود پیش میروند .
گاهی با تاجشان مذهب ، گاهی با چوبشان ارتش ، وگاهی هم با عورتشان وطن پرستی و فاشیزم و....
توجیه تنها وظیفه و هدف آن هاست و تغییر و تکامل تنها هدف و وظیفه ما
و اما دوست عزیز سیاوش
باور کن این که برایه نکات مطرح شده توسط من ارزش قائل شدی و اومدی داری بحث میکنی خیلی برام ارزش داره و باور کن که به قصد تخریب یا ارضائ حس غرورم بحث رو ادامه نمیدم.
هدف به چالش کشیدن باور هایی ه که بهشون باور داریم و تصور میکنیم که نسبت به دیگری مفید تر هستن
مرسی که تا حالا وقت گذاشتی و مرسی به خاطر وقتی که شاید بعدن بزاری
جواب شما رو توی روزنامم زدم
تا دیگران هم در جریان این دو دیدگاه متفاوت قرار بگیرن
البته نمیدونم تا چه حد جذابیت داره برای همگان
اگه علاقمند بودید برید بخونید
واما طرف صحبتای من یکی دیگه از رفقاتون بودن
حال اونکه شما اشاره دارید که مطلب رو شما نوشتید
و اما دوست عزیز سیاوش"
باور کن این که برایه نکات مطرح شده توسط من ارزش قائل شدی و اومدی داری بحث میکنی خیلی برام ارزش داره و باور کن که به قصد تخریب یا ارضائ حس غرورم بحث رو ادامه نمیدم.
هدف به چالش کشیدن باور هایی ه که بهشون باور داریم و تصور میکنیم که نسبت به دیگری مفید تر هستن
مرسی که تا حالا وقت گذاشتی و مرسی به خاطر وقتی که شاید بعدن بزاری "