!برسد به دست رفقا ~~Pool2GB~~

Day 2,479, 20:33 Published in Serbia Iran by Pool2GB





سلام و دو صد سلام
خدمت يکان يکان
هموطنان جان



توبه کردم که اگر بوسه دهی‌ *** دگر بار از اینگونه خطاها نکنم

بوسه دادی و چو برخاست لبت از لب من *** توبه کردم که دگر توبه بی‌ جا نکنم



یه هفتست می‌خوام روزنامه بدم وقت نمی‌شه!

خلاصه بگم:

من چند سالیه (۴-۵ سال) که تو این بازی ام، چند بار هم از بازی رفتم (و مقاله خدافظی‌ هم دادم).

اما این سری واقعا رفته بودم و قصد برگشتن نداشتم! روزنامه هم نزده بودم فقط تو شات باکس بای داده بودم.

حتی می‌خواستم کارخانه هامو هم داون کنم و بین بچه‌ها تقسیم کنم که کده امنیتیمو فراموش کرده بودم...



تا اینکه ممد آقا (جغد سفید و دوس داشتنی ما) تو فیسبوک پی‌ ام داد و گفت که برگردم...

خدایا چیکار کنم، چیکار نکنم... من نمیتونم روی این مرد رو زمین بزنم! گفتم رو چشم، و باز برگشتم.



تو این سالها به عشق خیلی‌ چیزا بازی کردم... ایران، اکانتم، جنگ، رفقا، ارتش، حزب و...

اما الان فقط یه دلیل واسه بودنم دارم... "رفقا"... همین



کسا‌ئی مثل: ممد جغد، پیمان ببعی، پیمان لئو، فریبرز، پژمان، امیر و خیلی‌‌های دیگه، که حالا نمی‌شه همه رو اسم برد!



تنها چیزی که دیگه واسم مهم نیست "بازیه" ...آره !!!

امروز اینجام که بگم: خیلی‌ نوکرم



یا حق