یک روز در ایریپابلیک - eRepublik Journey

Day 2,048, 14:59 Published in Iran Iran by AMlR121


به نام حضرت دوست ، که هر چه داریم از اوست

قالَ الاَدمینُ (ره) : اَنَا لا مُولتیُ ، وَ لکِنُ اَنَا حُبُ المُولتی

ادمین (رحمه علیه) می فرمایند : من مولتی نیستم ولی مولتی ها را دوست دارم

با سلام خدمت دوستان عزیز و گلم
امیدوارم که حال همه داداشا و خواهرای گلم خوب باشه .
راستشو بخواین یه چند روزی بود که اینترنتم قط بود و به خاطر عوض کردن آی اس پی بیکار بودم و اصلاً حتی ورک و ترین هم نزدم . پیش خودم گفتم چیکار کنم ، از خونه زدم بیرون که یه گشتی بزنم ولی یه چیزایی دیدم که زورم اومد بقیه خبردار نشن ، خلاصه گفتم واستون تعریف کنم .

قصه از اونجایی شروع شد که ساعت 8 – 9 شب بود رفتم بیرون که یکی از بچه ها گفت بیا خونه ما مهمونیه ، منم که حوصلم سر میرفت و از خدام بود بلند شدم و رفتم ، رسیدم اونجا و بعد از یه گشتی توی باغ زدن یه نفر رو دیدم که قیافش آشنا میومد ، آره خودشه ، همون آرین خائن که سینا هم قبلاً توی مقالاتش خیاناتش رو واستون توضیح داده بود ، حالا هم با ته مونده خزانه دور قبل پارتی راه انداخته بود و داشت چند تایی مخ دختر میزد ، اونم با چی ، با سوسیس کبابی !!!



خلاصه به خاطر حس وطن پرستی ای که داشتم از اون باغ زدم بیرون ، نمیتونستم ببینم داره با پول ملت خوشگذرونی میکنه . یادم اومد که ورک و ترین نزدم ، رفتم سمت یه کافی نت و وارد شدم ، وای خدای من ، بگید کی اونجا بود ، خانم معلم زامبی رو دیدم که داره به المیرا فایت زدن یاد میده ، خلاصه فهمیدم چرا این المیرا بد فایت میکنه ، نگو اون ماهی مرکب درست باهاش کار آموزشی نمیکنه ، اونم که پیره درست دکمه ها رو بلد نیست هی اشتباهی اینور اونور فایت میزنه :دی



خلاصه بیخیال ورک و ترین شدم و زدم بیرون ، در همین حین بود که یه تازه وارد دیدم که از بس بهش گفته بودن فایت نکن ، گلد خرج نکن ، فلان نکن ، بهمان نکن که گیج شده بود و نمیدونست کدوم طرف بره ، همش همون وسط هی میچرخید واسه خودش .



به راهم ادامه دادم و یه دو خیابون که بالاتر رفتم رسیدم به خونه های سازمانی پرشین آرمی که پژمان واسه اعضای ارتشش ساخته بود ، البته یکم سوتی هم داده که توی عکس میبینین . خلاصه اگه خونه هاش خوب نیست بیاین اساسینز سوییت 3 خوابه میدیم :دی



در حین همین که داشتم رد میشدم یه بچه رو دیدم که به خاطر اشتباهاتی که در تجهیزش شده بود داشت موقع بازی گریه میکرد .


بیخیال از کنارش گذشتم و به راهم ادامه دادم ، داشتم از بغل یه پارک رد میشدم که سید روحیران رو دیدم که از بس با این تازه واردا سروکله زده بود خوابش برده بود ، خلاصه یه عکس گرفتم که بعداً نشون ادمین بدم ببینه منتوراش چقد میپیچونن :دی



بعد از اینکه عکسمو گرفتم تصمیم گرفتم برم سمت یه رستورانی چیزی که خیلی گشنم شده بود ، آخه اون خائن نزاشت غذا بخوریم که ، همینطور که داشتم میرفتم سمت رستوران یدفه آقا محمد و خانومش رو دیدم که با خوشحالی از مسجد محل پریدن بیرون و با سر میرفتن سمت ماشین عروس که سریع تر برن سمت خونه و شروع کنن جوجه کشی :دی



انشاالله که مبارکشون باشه ، نوش جونشون :دی بگذریم خلاصه . همینطور که داشتم به رستوران نزدیک میشدم یدفه یه قیافه آشنا دیدم ، آره خودش بود ، داوود مبهم ، داشت با موبایل حرف میزد ، این که آه در بساط نداشت ترین کنه موبایل از کجاش آورده ؟؟؟ فک کنم زده تو کار بازار سیاه اسلحه ، معلوم نیست ، این عکسو گرفتم ازش که بعداً ته توی قضیه رو در بیارم .



خلاصه رسیدم به رستوران و یه دو تا همبر کیو 7 سفارش دادم و منتظر نشسته بودم که یه چهار نفر از بچه های مافیا رو دیدم که دارن در مورد یه نقشه بحث میکنن ، آره درست شنیدین ، یکیشون داشت میگفت باید استیضاح کنیم ، اگه نادر نره کنار نقشه ایران این شکلی میشه و داشت این عکسو نشونش میداد . این عکس رو هم یکی از بچه های مافیا داد که رفیق فابمه . اسمشو نمیارم که مشکلی براش پیش نیاد :دی




بعد از اینکه غذامو خوردم پیش خودم گفتم برم لب رود کارون یه آب و هوایی عوض کنم که با یه صحنه خیلی فجیع مواجه شدم ، احمدرضا داشت توی یه فیلم تبلیغاتی شرکت میکرد ، فکر کنم تبلیغ نوشابه بود . عکسشو از توی سایتشون در آوردم و گذاشتم براتون که ببینین .






خلاصه بیخیال آب و هوا شدم تصمیم گرفتم برگردم خونه ولی اینو بدونین که تا انقلاب نکنین ایران آزاد نمیشه .



و اینکه خیلی موقع انتخابات مواظب این کاندیداها باشین .



و در آخر این جمله رو از من یادتون باشه : میرسی قلو ، خیلی قشنگ :دی



از تمام کسانی هم که اسمشون توی مقاله اومده معذرت میخوام ، کلاً هیچ قصدی نداشتم .
عرض دیگه ای نیست . خدا نگهدار همگی .


راستی تا یادم نرفته . این اسکریپت رو حتما نصب کنید . خیلی بهتون کمک میکنه

Install

و مهم تر از همه اینکه طبق دستور وزارت فرهنگ و آموزش ایران مجازی
اسپم ممنوع
توهین ممنوع
فینگلیش کاملا ممنوع
استفاده از ورژن انگلیسی
امیدوارم که این چند مورد رو رعایت کنید
مارو با پیشنهاد ها و انتقاداتون راهنمایی کنین . با تشکر

.(😑).You Hit Me , We Hit You , We Are Persian Warriors.(😑).
.(😑).Be Careful , The WOLFs Go Out At NIGHT.(😑).

░░░░█████████]▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▃
▂▄▅█████████▅▄▃▂
I███████████████████]:
◥⊙▲⊙▲⊙▲⊙▲⊙▲⊙▲⊙◤


I Don't Know, Why The Wolfs Can't Be Tamed & Don't Stay In The Cage
من چه میدونم . . . چرا گرگا اهلی نمیشن و توی قفس نمیمونن





Wiki : AMIR121
Gmail : Pakaretam.Refigh@Gmail.Com
Yahoo : Pakaretam_Refigh@Yahoo.Com
FB : DJ'AMIR_121