کمى بخندىم 4

Day 2,047, 00:11 Published in Iran Iran by sarlakirag

اگه نگیم و نخندیم
پیاز میشیم و می گندیم

شب تولدم ، شروع کردم به باز کردنِ کادوها
به کادوی بابام که رسیدم دیدم یه پاکته که درش بازه !!
توشو که نگاه کردم دیدم نوشته :
هشتاد هزار تومنی رو که سه ماهِ پیش گرفتی ، نمی خواد برگردونی !
تولدت مبــارک …!


سرعت اینترنت در حد پنگوئن حامله است که داره زیر بارون با عشقش قدم میزنه



بابام کچله. یه بار تو حموم به جای شامپو اشتباهی به سرش کف شوی شوما زده!
بهش میگیم پدر من روی قوطی رو نخوندی نوشته کف شوی شوما؟
میگه چرا خوندم، نوشته بود برای سطوح صاف!


ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﭘﺸﺖ ﻓﯿﻠﺘﺮ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ، ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﻓﯿﻠﺘﺮﺷﮑﻨﯽ ﺑﻪ
ﻓﯿﻠﺘﺮﺷﮑﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻣﯿﺸﻪ ...
یکی از فانتزیام اینه که برم توی عروسی غریبه و موقعی که عروس میخواد بعله رو بگه
یهو از وسط جمعیت داد برنم:
نهههههههه باهاش ازدواج نکن ، من هنوز دوستت دارمممم …
بعد فامیلای دوماد جنازمو ببرن سمت افق



دیشب پارک بودم یه پسر بچه حدود ۱۰ساله داشت با ۱۰۰تا سرعت میدوید سمت دستشویی…
باباش پشت سرش میدوید یهو لامصـــب زد پس گردنه پسره میگه:
بذا من برم پسر مال تو بریزه میگن بچه س
😨


تو چین اگه شکست عشقی بخوری چند برابر به فنا میری ،
لامصب هر طرفو که نگاه می کنی قیافه عشقت میاد جلو چشت
!
دوستم گلوش
چرک کرده بود پرسید چیکار کنم ؟
خواستم بگم آب نمک قر قره کن حواسم نبود گفتم آب قند قرقره کن
بنده خدا یه هفتس کلا نمیتونه صحبت کنه
دکتر گفته مجرای تنفسیت شکرک بسته 😐


تنها زمانی مشتری ها با لبخند وارد مغازه میشوندکه میخوان جنسی رو تعویض کنن یا پس بدن🙂!!
۱۸ سالمه، واسه خودم مَردی شدم
سیبیل دارم، صبحا میرم نون میگیرم واسه خونه
باز شیرینی و آجیل رو ازم قایم میکنن


رفتم سردخونه میگم : بی زحمت جسد پدربزرگمو تحویل بدین.
میگه : میخوای خاکش کنی؟
پ نه پ میخوام تا گارانتیش تموم نشده ببرم عوضش کنم


ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﻫﺎﯼ ﻭﻧﮏ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺗﺮﺍﻓﯿﮏ ﺑﺪﺟﻮﺭ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
ﯾﻬﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﻮﭼﻪ ﻓﺮﻋﯽ ﻭ ﮔﺎﺯﺵ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺘﻢ
ﻣﻠﺖ ﻫﻢ ﺧﯿﺎﻝ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻦ ﺑﻠﺪﻡ ﻣﺜﻞ ﺍﺳﺐ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ دﻧﺒﺎﻝ ﻣﻦ!
ﯾﮑﻢ ﺍﯾﻨﻮﺭ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﭘﯿﭽﯿﺪﻡ ﺁﺧﺮ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺑﻪ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ
ﺧﯿﻠﯽ ﺭﯾﻠﮑﺲ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﻭ ﺗﻬﻪ ﮐﻮﭼﻪ ﭘﺎﺭﮎ ﮐﺮﺩﻡ ﺭﻓﺘﻢ
ﺗﺎ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻥ ﻣﺎﺷﯿﻨﻬﺎ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺳﺮ ﻭ ﺗﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﮐﻪ ﺍﺯﮐﻮﭼﻪ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﻥ


الان مامانم اومده میگه بیا دلستر بخور پسرم
تعجب کردم میگم دستت درد نکنه
میگه آخه از این تلخاست کسی نمیتونه بخوره
الان دنبال پدر مادر واقعیم میگردم


رفتم گلفروشی گفتم آقا این گل طبیعیه ؟؟؟
.
.
.
.
.
یه دختر بچه 7 ساله اونجا بود گفت پ نَه پ سزارینه !
.
.
به جون خودم من تا 15 سالگی فکر میکردم بچه ها رو لک لک ها از آسمون میارن


حرف زدن با کسی که منطق حالیش نیست، مثل اینکه که بخوای رو چرتکه ویندوز نصب کنی


بچه که بودم یه آبمیوه گیری داشتیم که وقتی روشنش می کردیم
رسما رم می کرد و علاوه بر صدا و ویبره، میرفت یه دوری هم میزد تو آشپزخونه

بعد بابام همش منو مامور میکرد اینو نیگر دارم تا خودش هویجا رو آب بگیره.
دقیقا حس اون کارگرایی رو داشتم که آسفالت رو سوراخ میکنن

مامانم امروز با چشمای اشکـ آلود
اومده طرفم و میگه : پسرم تو رو به جوونیت قسم،
تو رو به روح پدر مرحومم قسم، تو رو به شیر خودم قسم، دیگه قاشق تو این ظرفای تفلونِ من نزن!


با کیس ازدواجش رفتند آزمایش خون، گروه خونی‌شون بهم نخورده…
زنگ زدم بهش میگم : غصه نخور رفیق… دنیا همینه…حالا میخوای چیکار کنی؟ کات میکنی باهاش؟
بجای اینکه دردِ دل کنه میگه: پـَـَـ نــه پـَـَــــ صبر میکنیم تا سال دیگه یه بار دیگه آزمایش میدیم شاید ایندفه شانس‌مون زد افتادیم تو یه گروه خونی آسونتر صعود کردىم مرحله بعد!




اسهال چیست؟

.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
یه کلام ختم کلام: بگوزی ریدیX_X 🙂)
ما که با پسره شجاع و میتیکمان بزرگ شدیم اینه حاله روزمون? وای به حاله بچه هایی که با عمو پورنگ و خاله شادونه بزرگ میشن!
یکی از سئوالایی که این موقع شب ذهنم رو درگیر خودش کرده اینه که چرا سوپرمن شرتشو روی شلوارش میپوشید؟!
هر چی فک میکنم این مورچه بالدار چیزی نمیتونه باشه جز حاصل رابطه نامشروع بین پشه و مورچه.. واقعا خجالت آوره.
گفت:اینقدر سیگار نکش میمیری. گفتم:اگه نکشم میمیرم
گفت:اگه بکشی با درد میمیری. گفتم:اگه نکشم از درد میمیرم
گفت:هوای دودی جلوی درد رو نمیگیره. گفتم: هوای صاف جلوی مرگو میگیره؟
یه کم نگاهم کرد و گفت : بکش...



روزی شیخ که از امتحاناته سخته الهی خسته شده بود ,رو به اسمان کرد وگفت:خدایا مرا ساهلهاست به روش ایراهیم ونوح امتحان کردی!خوب یکبار هم به روش یوسف امتحان کن مگر من دل ندارم؟خواهی ذیذ که چگونه از امتحان سربلند بیرون می ایم خداوند هم فورا خواسته شیخ را اجابت فرمود که ناگهان چهار مرد طاهر شدند وشیخ را داخل گونی کردند و عقب و چیکان انداختند تا ایشان را در یکی از چاهای اطراف بیندازند شیخ در حالی که زار میزد فرمود :خدایا منطورم زلیخا بود !چهل سال خدایی هنوز نمیفهمی ؟


پیره مرده میره دکتر بغل دستیش که لکنت زبودنداشته ازش میپرسه ش ش شما چ چ چه ناناناراحتی دارین یارو میگه پروستات میگه ب ب خشید پ پ پروستات چ چ چیه ؟ میگه همین مدلی که شما حرف میزنی من میشاشم





شرکته پاکبان اسمه ما الشعیرهای جدیدشو گذاشته "اینو "لابد از فردا هم باید شاهد این تبلیغات باشیم اینو میخوری ؟بیا "اینو " بخور


غضنفر میره قطب به اسکیموهه میگه شما زنه سفید دارین اسکیمو میگه بله غضنفر میگه زنه سیاه هم دارین اسکیمو میگه بله غضنفر میگه زنه سفیده وسیاه هم دارین اسکیمو میگه نه دیگه این نمونشو نداریم غضنفر داد میزنه جعفر دیدی گفتم زنه که دیشب باهاش بودیم پنگوئن بوده خخخ