تا کی در انتظار مسیحی دوباره‌اید؟ ...... پهلوان
ما با زبان سرخ و سر سبز آمدیم ............. تیغ زبان برندهتر از تیغ خنجر است
این تخته پارهها که به آن چنگ میزنید ............. ته ماندههای زورق بر خون شناور است
پاییز بی کسی نفسم را گرفته است ............. بغضی گلوگه جرسم