Roxeta - پايان روكسيتا

Day 964, 00:50 • Published in Iran Iran • by Roxeta

به نام خدا
تو انجمنمون دنبال جواب دادن سوال اين و اون بودم كه يك عنوان نظرم رو جلب كرد :‌ براي ايران بجنگيد ! تايپيك رو باز كردم توضيحات اينقدر جالب بود كه كنجكاو شدم ببينم ماجرا چيه ، محيط بازي اصلا جالب نبود ولي كنجكاوي بيش از حد اجازه داد تا چند روزي رو تحمل كنم تا ببينم چي به چيه ، بازي رو با آموزش هاي خود سايت ياد گرفتم و سوال هاي خاص رو از شيتلر ميپرسيدم .
سعي كردم دوستام رو به بازي بيارم كه با خواهش من تنها يكي از بچه ها قبول كرد فقط تا لول شش بازي كنه ولي با دو تا اكانت :دي هر روز كارم شده بود اينكه بهش بكم كجا برو اون فلش آبي رو پيدا كن ،‌چجوري غذا بخر و ...

تصميم گرفتم آموزش قسمت هاي لازم رو براش بنويسم و همين شد پايه و اساس كامل ترين آموزش ورژن يك ، ناگهان جو گير شدم و آموزش كل بازي رو نوشتم بعد ديدم چه جالب شد ، روزنامه اي تاسيس كرديم و اولين مقالمون رو چاپيديم و جزو 5 مقاله برتر شد انگار خر ما را گاز گرفته باشد كلي ذوق مرگ شديم .

بعد نميدونم چي شد يهو ديدم ترور شديم :دي من هم بيخيال شدم و يك ماهي بازي نميكردم تا اينكه شيلتر اكانت لول 18 يكي از دوستاش كه ديگه بازي نميكرد رو داد بهم تا به بازي برگردم روزگار ميگذشت و ما هم زندگيمون رو ميكرديم كه اكانت يكي از دوستان به رحمت خدا رفت و من اكانت خودم كه ديگه نزديك لول بيست بود رو دادم بهش و يك اكانت جديد ساختم و اون اكانت اسمش بود : روكسيتا به
قول دوستان روكسانا :دي

اين بود آغاز روكسيتا ، ولي امروز همه پايان ماست ...

توي اين بازي خيلي چيزا ياد گرفتم كلي دوستاي خوب پيدا كردم مثل : بهراد خرامن ، پوريا جوكر ، مهيار ، امين رحماني ، آتروپاتيس كه تو رياست جمهوريم خيلي كمكم كردن ، آتيلا كه شرمندش شدم توي ماه گذشته ( اميدوارم ببخشه منو ) ، برياني كه اول با يك جنگ خونين دوستيمون شروع شد و الان خيلي قويه ، ياشار كه از دوستان اهل چايي هست ، روهام حسيني ، علي رضا شيلتر كه ما رو آورد تو اين دنيا ، كسرا شيخ يوما ( هم بند :دي ) ، فريبرز ، احسان ، پژمان ، الميرا كه خودش برنامه اي شد برامون :دي ، آرين كچل :دي مرتضي ( مستر جنرالز ) نميشه اسم همه رو برد دوستان خيلي زيادن اگر اسم كسي رو فراموش كردم به بزرگي خودش ببخشه .

لحظات خوشي رو با همتون گذروندم ، هر روز با ذوق و شوق اين بازي و شماها بيدار ميشدم و پشت كامپيوتر مي نشستم ، خيلي وقت براي اين بازي گذاشتم ، بيشتر از زندگيم از گردش و درس و همه چيز زدم ، سعي كردم تمام نيروم رو براي كمك كردن به ايرانمون به كار بگيرم ، كاري كنم كه همه ازم خاطره خوشي داشته باشند ، سعي كردم به همه كمك كنم اگر كسي هست كه ازم كمك خواسته و كمكش نكردم اميدوارم اين دم آخري ما رو ببخشه :دي ، بهترين دوران بازيم زمان رياست جمهوريم بود ، چون بيشتر از هر وقت به شما نزديك بودم ، با هم گفتيم ، خنديديم ، جنگيديم ، حال هندي ها رو گرفتيم خلاصه اينكه تجربه خوبي بود ...

رفتنم به فيلتر شدن بازي ربطي نداره ، خلاصه هر اومدن يك رفتني هم داره ، خيلي وقته كه تصميم گرفتم برم ، مشكلات زندگي ، درس و ... اجازه موندن نميده ،‌ ماه پيش هم يك سري مشكلات ديگه برام پيش اومد و تا امروز نبودم و امروز لازم دونستم كه از همه دوستان كه كمكم كردن تشكر كنم و از دوستاني عذر خواهي ، اميدوارم اگر كسي از دستم ناراحت هست منو ببخشه .
قرار نبود مقاله خداحافظيم اينقدر آبكي باشه ولي شد :دي

راستي بزاريد نظرتون رو به چند تا عكس جلب كنم :

دوره قبل يكي از بچه ها يك عكس از خودش و خانمش برا تبليغات رياست جمهوري گذاشته بود :دي بزاريد منم عكس خانمم و خودم رو بزارم فكر نكنيد ما زن و بچه نداريم 🙂)



راستي نامردا چرا پوستر هاي تبليغاتي منو پاره كرديد ؟ اصلا همين باعث شد من برم 😞(



من كه گفتم خودم تكي آمريكا رو براتون ميگيرم ولي باور نكرديد ...



اينم برا اون دوستمون كه گفته بود آتيلا جان لاكه ... :دي



خوب ديگه خوش گذشت :دي خداحافظ همگيتون اميدوارم هميشه خوش باشيد و از اين بازي لذت ببريد .
ميلاد روكسيتا

Tavos_download : آيدي ياهو