Join the new world

7 ابان روز جهانی کوروش کبیر بیاید نام اورا فراموش نکنیم
کوروش دوم (به پارسی باستان: 𐎤𐎢𐎽𐎢𐏁)‏ که به کوروش بزرگ و کوروش کبیر مشهور است، بنیان‌گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سال‌های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گسترده‌ای از آسیا حکومت می‌کرد. کوروش در استوانهٔ خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده‌ای که همیشه پادشاه بوده‌است» معرفی می‌کند. به گفتهٔ هرودوت، کوروش نسب شاهانه داشته‌است و به‌جز کتزیاس، دیگر نویسندگان یونانی، ماندانا دختر آستیاگ را مادر کوروش دانسته‌اند و گزارش داده‌اند که کوروش حاصل ازدواج کمبوجیه یکم و ماندانا بوده‌است. برخی از مورخان امروزی این روایت را معتبر می‌دانند اما برخی دیگر اعتقاد دارند رواج این روایت ریشه‌های سیاسی داشته‌است و هدفش این بوده که از بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی، مردی نیمه‌مادی بسازد تا مادها را با فرمانروایی پارس‌ها آشتی دهد و اصولاً رابطه‌ای بین ماندانا دختر آستیاگ و کوروش قائل نیستند و آن را افسانه می‌دانند.
دربارهٔ کودکی و جوانی کوروش و سال‌های اولیهٔ زندگی او روایات متعددی وجود دارد؛ اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که آنها دربارهٔ ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه‌است. هرودوت در مورد دستیابی کوروش به قدرت، چهار داستان نقل می‌کند. ولی فقط یکی از آنها را معتبر می‌داند. طبق نظر گزنفون از قرن پنجم تا چهارم پیش از میلاد مسیح یک سلسله داستان‌های متفاوت دربارهٔ کوروش نقل می‌شده‌است.
کوروش ابتدا علیهٔ شاه ماد طغیان کرد و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمک‌هایی که از درون سپاه ماد به او شد، هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و به‌سوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآمد. کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و به‌سوی «پارت»، «زرنگ»، «هرات»، «خوارزم»، «باختر»، «سغد»، «گندار»، «ثه‌تَ‌گوش» و «اَرَخواتیش» لشکر کشید. جزئیات این جنگ‌ها در تاریخ ثبت نشده‌است و اطلاع کمی دربارهٔ کیفیت این نبردها وجود دارد.
در بهار سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش آهنگ تسخیر بابل را کرد و وارد جنگ با بابل شد. به گواهی اسناد تاریخی و عقیدهٔ پژوهشگران، فتح بابل بدون جنگ بوده‌است و توسط یکی از فرماندهان کوروش به‌نام گئوبروه در شب جشن سال نو انجام شد. هفده روز پس از سقوط بابل، در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد، خود کوروش وارد پایتخت شد. تصرف بابل نقطهٔ عطفی بود که باعث ایجاد تعادل بین قدرت‌های درگیر در آسیای غربی شد و زمینهٔ بازگشت یهودیان تبعیدی به میهن‌شان در اسرائیل را فراهم کرد. کوروش همچنین دستور داد که پرستش‌گاه اورشلیم را بازسازی کنند و ظروف و اشیای طلایی و نقره‌ای را که نبوکدنصر از اورشلیم ربوده بود، به یهودیان تحویل داد.
استوانهٔ کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشی‌است. در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داده شد.
هرودوت گزارش می‌دهد که کوروش در جنگ با ماساگت‌ها کشته شد؛ ولی این دیدگاه را اکثر مورخان جدید رد می‌کنند و معتقدند که داستان هرودوت ساختگی است. تنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره می‌کند، دو لوح و سند گلی یافت‌شده در بابل است که نخستین آن مربوط به دوازدهم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است که تاریخ آن «نهمین سال کورش، شاه کشورها» را نشان می‌دهد. سند دوم که مربوط به سی و یکم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است، «سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه، شاه کشورها» را بر خود دارد. این دو سند که در ظاهر اهمیت چندانی ندارند، در واقع نشان می‌دهند که کوروش در فاصلهٔ بین ۱۲ تا ۳۱ اوت سال ۵۳۰ پیش از میلاد درگذشته‌است و یا حداقل، خبر درگذشت وی و بر تخت‌نشینی کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیده‌است.

دربارهٔ کودکی و جوانی کوروش و سال‌های اولیهٔ زندگی او روایات متعددی وجود می‌دارد؛ اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که آنها دربارهٔ ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه‌است. هرودوت در مورد دستیابی کوروش به قدرت، چهار داستان نقل می‌کند.[۳۳] ولی فقط یکی از آنها را معتبر می‌داند که این داستان هم از نظر داندامایف دارای عنصرهای فولکلور است.[۳۴] طبق نظر گزنفون از قرن پنجم تا چهارم پیش از میلاد مسیح یک سلسله داستان‌های متفاوت دربارهٔ کوروش نقل می‌شده‌است.[۳۵]
بنا به گفتهٔ هرودوت، آستیاگ (پدربزرگ کوروش) شبی در خواب دید که از دخترش آنقدر آب خارج شد که کشور ماد و تمام آسیا را غرق کرد. مغها خواب وی را چنین تعبیر کردند که فرزند دخترش روزی بر تمام آسیا چیره خواهد شد. از این روی، وی دخترش ماندانا را به یکی از بزرگان پارس به زناشویی داد. پس از تولد نوه‌اش، وی خواب دیگری دید که تاکی از بدن ماندانا روئیده و تمام آسیا را فراگرفته‌است پس او فرزند دخترش را به یکی از بستگانش به نام هارپاگ سپرد و دستور داد که کودک را نابود کند. هارپاگ، کوروش را به یکی از چوپان‌های شاه به نام میترادات (مهرداد) داد و از او خواست که وی را به دستور شاه به کوهی در میان جنگل رها کند تا طعمهٔ ددان گردد. چوپان کودک را به خانه برد. وقتی همسر چوپان به نام سِپاکو از موضوع باخبر شد، با ناله و زاری به شوهرش اصرار ورزید که از کشتن کودک خودداری کند و بجای او، فرزند خود را که تازه زاییده و مرده بدنیا آمده بود، در جنگل رها سازد. چوپان نظر همسرش را پذیرفت و جسد مردهٔ فرزندش را به مأموران هارپاگ سپرد و خود سرپرستی کوروش را به گردن گرفت. هارپاگ هم جسد پسر چوپان را با اسمی دیگر در مقبرهٔ شاهی دفن کرد.[۳۶]
سال‌ها بعد هنگامی که کوروش ده ساله شده بود و با کودکان بازی می‌کرد، آن کودکان وی را به عنوان پادشاه برگزیدند. وی در میان بازی، دستور داد یکی از کودکان را تنبیه کنند. پدر آن پسر به نام آرتمبارس نزد آستیاگ شکایت کرد و اظهار داشت که یکی از بردگان وی فرزند درباریان را چوب زده‌است. کوروش را نزد آستیاگ فرستادند تا تنبیه شود. شاه با مشاهدهٔ کوروش و شباهت وی با افراد خانواده چنین سوءظن برد که مبادا او کوروش نوهٔ خودش باشد. شاه چوپان را تهدید کرد که اگر حقیقت را نگوید شکنجه خواهد شد و وی حقیقت را بیان داشت. پس از آن، شاه هارپاگ را احضار کرد و از وی پرسید: «طفل دخترم را که به تو سپرده بودم، چگونه کشتی؟» هارپاگ با دیدن چوپان پاسخ داد که: «پس از آنکه طفل را به خانه بردم، خواستم طوری رفتار کنم که امر تو اجرا شده باشد و قاتل پسر دخترت هم نباشم.» او گفت حالا که طفل زنده مانده باید خدا را شکر کرد و ضیافتی داد و از هارپاگ خواست به این میهمانی بیاید و فرزندش را هم همراه بیاورد. بدین ترتیب که او را برای صرف شام دعوت کرد و بدون آنکه وی خبردار شود از بدن فرزندش که همسن کوروش بود، غذایی تهیه کرد و به خورد پدرش داد.
مدتی بعد آستیاگ بار دیگر به جادوگران و کاهنان روی آورد و از آنها سوال کرد که آیا هنوز باید از آن خطر از جانب نواده‌اش بترسد یا خیر؟ آنها پاسخ دادند که رویای شاه هم‌اکنون تعبیر شده‌است برای آنکه کوروش هنگامی که با کودکان دیگر بازی می‌کرد به عنوان شاه انتخاب شد. بنابراین دیگر نیاز نیست از وی بترسد. پس از آن آستیاگ آرام گرفت و نواده‌اش را به پارس نزد پدر و مادرش فرستاد.[۳۷]
تقریباً همهٔ جماعات متمدن از همان دوره‌های اولیه در اشعار و افسانه‌ها، قهرمانانی از قبیل شاهان و بنیانگذاران مذاهب و سلسله‌های سلطنتی و بطورکلی قهرمانان ملی خود را ستوده‌اند. شباهت بهت‌آور و گاه یکسان‌بودن این افسانه‌ها در میان اقوام مختلف که اغلب از هم فاصله‌های زیادی دارند، از دیر باز معلوم بوده و در سبک و روال این نوع افسانه‌های ولادت معمولاً شباهت‌هایی به چشم می‌خورد.[۳۸] داستان هرودوت از تولد کوروش، نه‌تنها همانندهایی در داستان‌های تولد شخصیت‌های تاریخی دیگر مانند حکایت کودکی موسی و کودکی سارگن بزرگ (بنیانگذار بابل) دارد، بلکه دربارهٔ دودمان‌های شاهی در تاریخ ایران نیز نظیر چنین داستان‌هایی موجود است که داستان کوروش اولین آنهاست. داستان زادن و جوانی اردشیر بابکان نخستین پادشاه دودمان ساسانی نیز همانند داستان کوروش‌است.[۳۹]

کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، در نزد یهودیان، مسح‌شدهٔ خداوند بود و به‌نظر نمی‌رسد که مادها او را سروری بیگانه فرض کرده‌باشند. هرودوت می‌گوید که پارسیان از او چونان یک پدر سخن می‌گفتند، زیرا وی مهربان بود و از آنچه برای ایرانیان نیکو بود، کوتاهی نمی‌کرد؛ در عین حال هرودوت وی را مردی زودخشم می‌داند.[۱۰۰] داندامایف می‌گوید «کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراتوری جهانی بود».[۱۰۱]«به نظر می‌رسد کوروش به سنت و ادیان سرزمین‌های فتح شده احترام می‌گذاشت. پارسی‌ها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودی‌ها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش می‌دانستند. گزنفون در کورش‌نامه او را حکمرانی آرمانی و ایده‌آل توصیف می‌کند».[۱۰۲]
والتر هینتس، می‌گوید: «کوروش سه امپراتوری را ساقط کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچ‌کدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، بلکه به تبعید آن‌ها بسنده کرد و حتی برای آن‌ها زندگی شاهانه‌ای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بی‌سابقه بود و تا زمان کوروش هرگز اتفاق نیفتاده بود».[۱۰۳]
اوریل رپپورت می‌گوید: «فتوحات کوروش مولد پهناورترین امپراتوری بود که تا به الان شناخته شده‌است».[

گزنفون گزارش می‌کند که همسر یکی از دشمنان کوروش، پانته‌آ نام داشت و بدست وی اسیر شد ولی با وجود تمام زیبایی‌اش، کوروش به او دست‌درازی نکرد. این داستان در ابتدای قرن شانزدهم در آثار شاعر ایتالیایی ماتئو باندلو و نویسندهٔ انگلیسی، ویلیام پینتر و همچنین درام‌نویس آلمانی، هانس زاکس با اشعاری چنین مفهومی را به‌تصویر کشیده‌اند. پیر منفره، خالق کوروش پیروز در سال ۱۶۲۸ و آنتوان دانشه (کوروش ۱۷۰۶) جوانی کوروش را با روشی بسیار مثال‌زدنی تشریح کرده‌اند. گسترده‌ترین رمان نوشته‌شده در مورد شاهنشاه ایران، کتاب آرتامن یا کورش بزرگ (به فرانسوی: Artamène ou le Grand Cyrus)‏ است که شامل ۱۳٫۰۰۰ صفحه بوده و توسط نویسندهٔ فرانسوی، مادلن دو سکودری به رشتهٔ تحریر در آمده‌است. شاعر آلمانی، کریستوف ماتین ویلند برای بدست آوردن امتیاز از پادشاه پروس، در اثر خود به‌نام آئینه طلایی (به آلمانی: Goldenen Spiegel)‏، حکومت فریدریش دوم را پادشاهی جدید کوروش نامید.[۱۱۹]
از زمان تأکید بر اهمیت و ارزش مذهبی پادشاه، در شمار زیادی از نگاره‌نماها با موضوع کوروش در کلیساها و صومعه‌ها، به‌صورت گسترده‌ای روبرو هستیم. برای نمونه آثار ویترای صومعه ابسدورف شهر اویلتسن در نیدرزاکسن آلمان را می‌توان نام برد. نوشته‌های کنت لوسنا که بر پایهٔ تعالیم گزنفون از کوروش بود، برای شارل لو تمرر، دوک بورگوین، بصورت چهار فرش دیواری درآمد که هم‌اکنون این آثار در کلیسای نوتردام شهر بون کشور فرانسه نگهداری می‌شوند. نقاش آمریکایی بنجامین وست، تابلویی را برای جرج سوم پادشاهی متحده کشید که نگاره‌ای تأثیرگرفته از گزنفون و بخشش شاه ارمنستان توسط کوروش است. پرترهٔ نقاش ایتالیایی، جووانی بندتو کاتیلونه، نمایی از کوروش شیرخوار و سگ ماده‌ای را به‌تصویر کشیده‌است و دیگر نقاش اهل ایتالیا، پیترو دا کورتونا تابلویی به‌نام نجابت کوروش در برابر پانته‌آی زیبا دارد.[۱۲۰]
از قرن هفدهم میلادی، شخصیت کوروش گزینهٔ رایجی در موضوع اپراها شد، از جمله آنتونیو برتالی که در سال ۱۶۶۱ میلادی قطعهٔ رشد کوروش دوم (به ایتالیایی: Il Ciro crescente)‏ را ساخت. فرانچسکو کاوالی در سال ۱۶۵۴ در اپرانامه‌ای از جی سی سورنتینو بخش کوروش دوم (به ایتالیایی: Il Ciro)‏ را گنجاند. از شعرهای پیترو پاریاتی اپراهایی همچون کوروش (به ایتالیایی: Ciro)‏ در سال ۱۷۰۹ توسط توماسو آلبینونی و کوروش در بابل (به ایتالیایی: Ciro in Babilonia)‏ در سال ۱۷۱۶ توسط آنتونیو لوتی ساخته و پرداخته شدند. از اپرانامهٔ شاعر معروف پیترو متاستازیو، در سال ۱۷۳۷ میلادی بالداساره گالوپی و ۱۷۴۴ نیکولو جوملی قطعهٔ شناخت کوروش (به ایتالیایی: Ciro riconosciuto)‏ را ساختند، یوهان آدولف هاسه در سال ۱۷۵۱ میلادی، شناخت کوروش را عرضه کرد و جواکینو روسینی نیز در سال ۱۸۱۲ اپرای کوروش در بابل (به ایتالیایی: Ciro in Babilonia)‏ را با متنی از اف. آونتی بروی صحنه آورد.[۱۲۱]
مایکل اچ هارت نویسندهٔ کتاب صد، کوروش را به عنوان ۸۷اُمین انسان تأثیرگذار در تاریخ جهان معرفی کرده‌است.

زنده باد ایران
زرتشت
سیاوش هرگز فراموش نکن

---

29 oct International Day of Cyrus Let's not forget her name
Cyrus II ( the Old Persian : 𐎤 𐎢 𐎽 𐎢 𐏁) , which is known as Cyrus the Great Cyrus the Great , founder and first king of the Achaemenid Empire between 559 and 529 BC , ruled over a wide region of Asia . On the Cyrus cylinder was discovered in Babylon , himself " son of Cambyses , great king of Anshan , grandson of Cyrus , great king of Anshan , grandson Chyshpysh , the great king of Anshan , of a family who have always been kings " , is introduced . According to Herodotus , Cyrus had a royal lineage except Ktzyas and other Greek writers , M. daughter of Astyages , Cyrus 's mother believed and reported that Cyrus marriage of Cambyses and Mandana was the first .do not consider it a myth .
Herodotus, Cyrus the access to power , the four stories are narrated . But only one of them as valid . According to Xenophon, the fifth and fourth centuries BC, a series of different stories about Cyrus laid quoted .
Cyrus's first rebellion against the king of the Medes , and the Medes in Ecbatana the capital with the help of the army raided his mother was conquered Ecbatana . Then Croesus , King of Lydia defeated army took two weeks towards Sardis , Sardis City was occupied by Iranian forces . Other cities of Asia Minor conquered by Cyrus the responsibility of commanders surrendered and returned to Ecbatana towards the " Party" , " bright ", " Heart ", " Khorezm ", " west ", " Sughd ", " Gndar ", " Shtgvsh » and " Arkhvatysh ' Brigade take. Details on these wars were not recorded and there is little information about the quality of the fighting .
In the spring of 539 BC , Cyrus captured Babylon and fight song with Babylon. Researchers believe that the historical document , one of the commanders of the conquest of Babylon by Cyrus B. Gyvbrvh was no fighting at night was to celebrate the New Year . Seventeen days after the fall of Babylon in 539 BC on October 29 , Cyrus himself entered the capital . Cyrus also ordered to rebuild Jerusalem and the Temple vessels and objects of gold and silver which Nebuchadnezzar had taken from Jerusalem , the Jews were delivered .
After the defeat and capture of Babylon by Cyrus Cylinder Nbvnyd , written as a historical document and Prarzshyast control . In 1971 , the United Nations issued the Cyrus Cylinder to all the official languages ​​, and the imitation of the cylinder was placed at UN headquarters in New York City .
Herodotus reports that Cyrus was killed in the war Masagtha but rejected this view and argue that most modern historians Herodotus 's story is bogus. The only ancient source that refers indirectly to the death of Cyrus , the clay tablets found in Babylon and proof that the early twelfth of August 530 BC , the date " the ninth year of Cyrus , king of countries " shows. The second document is the thirty -first of August 530 BC , " In the beginning reign of Cambyses , king of countries " on its own . These two documents that appear to have little significance , in fact, show that between 12 to 31 August Cyrus in 530 BC Drgzshthast or at least , news of his death and Cambyses in the History of Babylon Rsydhast Tkhtnshyny .
[img]http://www.kashan-gsm.com/pic/images/w8olwm9sqdes5lse30.jpg [/ img] a series of different stories about Jesus laid Cyrus transportation . [ 35 ] Mghha interpreted his dream that one day her son would conquer all of Asia . Thus , the M 's daughter was married to a Parsi . Harpagus , Cyrus king of shepherds called Mytradat ( M ) and asked him to give to the king of the mountain through the forest to be eaten by Dedan . Shepherd child to take home . When the shepherd 's wife was aware of the issue Spakv with ululation insisted that her husband refused and instead of killing her child , her child was born who was born and died , leaving it in the woods . The shepherd and his wife was dead and his son gave to police custody Harpagus Cyrus took the blame . The body of a shepherd boy with a nominal Harpagus buried in the royal tombs . [ 36 ] Years later, when Cyrus was ten years old and was playing with the children , the children chose him as king . In the game, ordered to punish the children . Astyages the son sued his father Rtmbars stated that one of his slaves, children, courtiers Zdhast stick . Cyrus did Astyages sent to be punished . View similar Cyrus king and his family suspected that he might be the grandson of Cyrus herself. King Shepherds , threatening that if torture will say the truth and he was telling the truth . Then the king summoned Harpagus and asked him : " I entrusted my child to my daughter , how the ship? " Harpagus seeing the shepherd replied , " After I took the child home , so I wanted to actThus, he was invited to dinner without him being aware of his son 's body was the same age as Cyrus , the food was prepared and eaten his father . They responded that King 's dream is now being interpreted as king Cyrus when she was playing with other children . No more so than his fear. After the Astyages was quiet and Nvadhash sent to Persia with his parents . [ 37 ] Almost all civilized communities of the early stages of the poems and legends , heroes and founders of religions , such as kings and royal dynasties , and generally praised their national heroes . Yksanbvdn stupendous and sometimes resembles the legends of the great distances between the various ethnic groups that often have long been known and routine style and legends These similarities are usually seen in the birth . [ 38 ] tales of the birth of Herodotus koorosh not only HmanndhayyThe story of a young man born and first king of the Sasanian dynasty Ardashir I like Kvrvshast story . [ 39 ] Cyrus the Babylonians , Marduk chose , among Jews , God Mshshdh seem alien to the Medes he assumed Krdhbashnd server . Herodotus says that the Persians spoke of him as a father , because he was kind of what was good for the Iranians , not short , while Herodotus Zvdkhshm man she knows . [ 100 ] Dandamayf "said Cyrus king of Persia and founder of a popular World Empire ". [ 101 ] " it seems that Cyrus conquered lands respected traditions and religions . Persians his father , he chose priests of Marduk of Babylon , the Jews sent to him by the Lord Jesus and the Greeks knew him Fatehi big and clever politician . In Kvrshnamh Xenophon describes his ideal rule ". [102 ] Walter Hynts , "says Cyrus, who overthrew the Three Kingdoms : Media , Lydia , and Babylon. Cyrus did not forget any of the three sovereign posterity , nor Astyages , not the Croesus and not Nbvnyd did not kill , but merely exile them and even brought them to life Shahanhay . This behavior was unprecedented in the ancient world until Cyrus had never happened ". [ 103 ] April Rppvrt : "The conquest of the empire of Cyrus the largest generator it is now known ."[/img][img]http://i33.tinypic.com/ebcwt5.jpg [/ img] Xenophon reports that the wife of Cyrus enemies , he was captured by Pantea was called , but despite all the beauty , Cyrus Dstdrazy he did . The story at the beginning of the sixteenth century in the works of Italian poet and writer Mateo Bandlv English , William Pinter and German drama , Hans Zaxi pictured with lyrics brought to such a concept . Mnfrh old , won in 1628 and Antoine Danshh creator Cyrus ( Cyrus 1706 ) have described a young Cyrus with a great virtue . Novel written widely about the Shah of Iran , Rtamn book or Cyrus the Great ( French : Artamène ou le Grand Cyrus) that contains 13,000 pages and by French writer Madeleine wrote two Skvdry provided. German poet , Christopher Matyn Vylnd to get out of King of Prussia , in his work called Mirror Gold (German : Goldenen Spiegel), Friedrich II, the new king named Cyrus . [ 119 ] King emphasized the importance of religious values ​​in many churches and monasteries Ngarhnmaha with Cyrus , face widespread . For example, stained glass works monastery in Lower Saxony , Germany Avyltsn Absdvrf city can be named . Based on the teachings of Kenneth Lvsna writings of Xenophon Cyrus , to Charles Le Tmrr , Bvrgvyn Duke , who was a four- wall carpeting now works at Notre Dame Cathedral in France without being held . American painter Benjamin West , who drew a graphic picture for the United King George III King of Armenia by Cyrus Forgiveness is influenced by Xenophon . Italian portrait painter , Giovanni Benedetto Katylvnh , Cyrus view of the infant and the dog pictured Kshydhast and other material from the Italian painter , Pietro da Kvrtvna Cyrus the Panthay beautiful painting is called chastity . [ 120 ] In the seventeenth century , Cyrus 's character in this opera were common options , including Antonio Brtaly in the 1661 block of Cyrus II (Italian : Il Ciro crescente) build . Francesco Cavalli in 1654 in Apranamhay CJ Svrntynv part of Cyrus II (Italian : Il Ciro) included . Pietro Paryaty Aprahayy of poems such as Cyrus (Italian : Ciro) by Tommaso Albinoni in 1709 and Cyrus in Babylon (Italian : Ciro in Babilonia) were made ​​in 1716 by Antonio perch . Apranamh Mtastazyv the poet Pietro , in 1737 and 1744 in Gallup Baldasarh piece of Niccolo Jvmly Cyrus (Italian : Ciro riconosciuto) built in 1751 Johann Adolph Haase AD, the year of Cyrus releases and Tray cloth Jvakynv 1812 Opera Cyrus in Babylon (Italian : Ciro in Babilonia) with the text of the document . Vnty on stage . [ 121 ] Author Michael H. Hart cent , as the 87 th man Cyrus has an impact on the world .[/img][img]http://www.mardaninews.de/foto2/data/media/2/kourosh-_nemati_31.jpg [/ img] Long Live Iran Zarathustra Siavash never forget[/img]