You are reading an article written by a citizen of eRepublik, an immersive multiplayer strategy game based on real life countries. Create your own character and help your country achieve its glory while establishing yourself as a war hero, renowned publisher or finance guru.
مامانش عینک مطالعه داره، پس یا معلم ایناس یا به مطالعه علاقمند اینا و با توجه به اینکه دختره هم با استعدادهایی که براش ذکر شده شامل مو بافتن و چای ریختن، باید 15-16 ساله باشه، سن مادره هم حدودای 35-45 اینا هستش
چون جای فرش قالی دارن تو خونه یه احمتالا فقیرن ولی با توجه به قرائن و اینکه رو قالی نمی شه نشست و کتاب خوند و باید رو صندلی راحتی اینا نشسته باشه، از اون خانواده های سنتی پسند باید باشن که فضای سنتی ایجاد کردن و مادرش هم از اونایی که با تجربه و فداکار هستش و در عین حال که نگران دخترشه راضی هم هستش که خود دخترش انتخاب هاشو داشته باشه و واسه همین هم کاملاً آزادش می ذاره.
با این اوصاف خونه شون احتمالا توی شهر نیستش و الان یا در ویلا هستن یا خونشون ا زاون خونه باغ های اطراف شهرها هستش
.هردوتاشون رو دستشونو سوزوندن، یعنی مادره رو ببین دختره رو بگیر؛ دختره زن خوبی میشه واسه زندگی
از اونجا که راوی یعنی دختره داره این داستان رو برای عشقش تعریف می کنه، یعنی چند سالی گذشته و دختره الان بزرگ شده ولی با وجود حرفای مادر عشقشو ادامه داده و الان هم ازدواج کردن و پسره هم که الان داره حوصله بخرج می ده تا این داستان رو از زبان دختره بشنوه هم از اون عاشقای کلاسیک و رمانتیک هستش.ـ
تو نگاه اول ذهن رو شدیداً متوجه ایمه
CLANNAD (after story)
می کنه که همین شرایط رو منتها با حال و هوای ژاپنی داره، رمان کوتاه عشق تومویا و ناگیسا. که البته آخرای داستان تازه عشقای ناشکفته غنچه می کنن. 😐 ـ
البته تو انیمه های سری مثل گینتاما (کاگورا و مادرش) ـ
😐 بگذریم کاکورارو اصلاً
تو ناروتو (ساکورا و سارادا) هم همچنین فضایی چند بار شکل گرفته
ولی کمی که دقیق تر می شیم به مادوکا و مادرش تو انیمه عالی ولی شدیداً منتقد شده مادوکا مجیکا میرسیم که مادره (جونکو) شباهت زیادی به مادره این داستان داره ولی چندتا هم تناقض داره تو شکل گیری واقعیت های مجازی اینا.ـ
بعد از گذر این مادرها و دخترها به آسونای دوست داشتنی و یوئی از انیمه هنر شمشیر زنی آنلاین می رسیم که چون این مادر و دختری هم تو مجازیت اتفاق می افته، خیلی زود از این هم رد می شیم 😐 ـ
چشاتونو درویش کنین
با اشاره ای اجمالی به کوتورا و مادرش (از انیمه داستان زندگی سخت کوتورا) اولش گرچه شبیه کارکترای داستان ذکر شده هستن ولی با دیدن اینکه اکثرا دعوا هم دارن، احتمالش ضعیف و ضعیف تر میشه.ـ
کازاکورا شیون زال و مادرش ناتالیا هم نمی تونه باشه، تو تریپشون نیست اصلا
با وجود رابطه عاطفی عمیق ایریسویل (که نژاد متفاوتیه) و دختر بچه نانتی انسانش ایریسا و شناخت کمشون از هم، احتمال اینم زیاد نیست
ایلیا و مادرش ایریسول از انیمه مشهور فیت (سرنوشت / تایپ مون) گزینه های خیلی نزدیکی بودن ولی حیف شد. من شدیداً طرفداریشونو می کردم اگه می شد
کوناتا و پدرش از ستاره خوش شانس (چون مادرش ازشون جدا شده و به احتمالی مرده، واسه همین رابطه والدین و دختری شدیدی بینشون هستش) هم نمی تونه باشه. همینطوری آوردمشون.ـ
شینا و مادرش (از گرافیتی کافوکو) هم با وجود صمیمتشون زیاد در حال هوای این داستان نیست، اونم با شوخ طبعی زاید الوصفی که مادرش داره و دختره ازش چیزی به ارث نبرده؛ تشخیص مادره و دختره هم با خودتون چونکه مادر شینا به جوون موندن مشهوره تو انیمه.ـ 😃
از یه طرف هم با انیمه رمان کوتاه "دختر دست آموز ساکوراسو" می شه گفت شینای این داستان و مادرش هم می تونن گزینه های داستان ما باشن ولی اخراج دختره از مدرسه و نگهداریش از یه بچه گربه با داستان ما منافات فراوانی داره. بیخیالشون پس اینا هم نیستن.ـ
البته فک کنم... ـ
Denki-Gai?!
فک نکنم اصلا بهتره بگذریم اینو هم
و پس از بررسی کلی کاراکتر ریز و درشت دگه ... نهایت دوباره برسیم به اول خط.ـ
بعلـــــــــــــــه این صحنه توصیف عشق ذکر شده تو اون مقاله هه، اتفاقیه که برای ناگیسا و مادرش افتاده، اونم تو خونشون درست طبقه بالای شیرینی پزی خانوادگی شون، تو اپیزود فک کنم 9 یا 10 فصل دوم، موقعی که مادره و دختره تو خونه تنها بودن و داشتن حرفای همچنینی می زدن...ـ
بیرون شدیداً بارون سیل آسایی می بارید و با وجود این دوست پسر و پدر ناگیسا بیرون و در محوطه ورزشی بودند، اون هم فقط برای یک دلیل، ناگیسا.ـ
تومویا دوست پسره غیر مستقیم اشاره می کنه که دخترشو دوست داره و آکیو، پدره هم غیر مستقیم با به مبارزه طلبیدنش اون هم تو اون هوا بهش می فهمونه که ازدواج با دخترش اینقدرها هم آسون نیست و بعدش... ـ
بعدشو نمی گم. برای ادامه ماجرا 5000 سی سی دونیت کنین تا بنویسم P: خخخخ
😛 یعنی اگه تا اینجا خونده باشی واقعا اسپمر قهاری هستی
Comments
First
Successfully transferred chanta item(s) to ABTN. 😃
Your friendship request has been sent. 😑
کلاس آموزشی انیمه بود این ؟؟
نه 😐
صحنه های نزدیک به اون مقاله قبلیه هه مال کبرای تنها بود دگه
انصافا بخونم ؟
نه خب، اولشم گفتم دگه
قبلش گل کشیده بودی؟؟؟
نه ولی عکس تو رو زیاد کشیدم 😛
خو اینم یه هنره دیگه!!! ولی خداییش سخته گوز رو بخوای بچسبونی به شقیقه! که البته به طرز بسیار زیبا و باحالی شما زحمتش رو کشیدی
😉
😉
الان که اینطوره اعتماد به نفسم سر ریز شد و ددفعه بهد به قسمت های دگه بدن هم ربطش می دم اصلا
قشنگ بود دستت درد نکنه
o7
من خودم بیشتر با ناگیسا موافق ترم 😃
سلام خوبی؟
ناگیسا چیه؟
یه شخصیت بود تو مقاله خب؛
😁
ممنون ک وقت گذاشتی و مقاله زدی✌
خواهش می کنم اینا، تو هم ممنون
اینا
دگه
حس نوآوریم ته کشیده 😐
🌹
اینا 💐
ناراحت شدم پاک کردی
پیمان اگه بود دوست می داشت
دقیقا همونجور مقاله ای بود که اون اگه بود می گذاشت توی همین شرایط
همیشه می گفت سخت نگیر بخند بابا ...
خب اسپم بد گفتم درس نیس
😑
o7
برش گردوندم الان، تازه می خواستم واسه یه مدتی مانگا هم نزنم
ممنون که دوباره گذاشتی
با توجه به شناختی که از پیمان داشتم کلی می خندید و ازت تشکر می کرد
مرسی که هستی 😘
وت
وجدانا نخواندم
دیگه انگیزه هیچ کاری نیست
😐
مطمعنم پیمان با خوندن مقاله ت داره توی بهشت خرغلت میزنه از خنده
مرسی مالک 🙂
و دوباره همون جریانات لاس وگاس *_^
O/
مثل همیشه عالی o/
😃😃😃
مادره رو ببین دختره رو بگیرش رو بیشتر کنید لطفا
😃😃😃✌✌