انتقام ~~> [Nader]

Day 1,496, 22:44 • Published in Iran Iran • by I n f 0 r m e r

سلام

خسته ام باره دومه مقاله رو می نویسم یه بار نوشتم پرید


الآن که این مقاله رو می نویسم جنگ ایران و ترکیه در جریانه بر سر آخرین استان باقی مونده ایران و چیزی تا حذف شدنمون نمونده

2-2 هستیم فعلا

http://www.erepublik.com/en/military/battlefield/19278

آره حذف شدنمون بعد چند سال بالاخره ما هم داریم حذف می شیم اگه کاری نکنید


دو روزه نخوابیدم تنها دلیلی که نخوابیدم این بود , موقعی که جنگ شروع می شه
یکی باشه تجهیز کنه منتی به کسی ندارم چشمم کور دنده ام نرم وظیفم بود


اما از بعضیا دلم خیلی پره اون هایی که با بودنشان می تونستند خیلی چیزا رو عوض کنند و نبودند


اون هایی که مثل خاله زنک ها فقط غر می زنند و مجلس مجلس می کردند اما الان که بهشون نیاز بود نبودند

می دونی این دو راند رو چطوری از دست دادیم ؟

اولیش تا لحظه آخر جلو بودیم اما دقایق آخر به این دلیل که کسی نبود از دیوار محافظت کنه نتیجه معکوس شده باخیتم

دومیش بازم نا امید نشدم 900 تا گرفته بودند اما یاد حرفه مجید افتادم کار نشد نداره بچه ها رو حمع کردیم همه زدند تند تند تجهیز بکن تانک پیدا کن التماس بکن دیوار رو مثبت کردیم نگه اش داشتیم دوباره لحظه آخر برعکس شد چون چار نفر نبودن گارد وایسن


دیگه تانک تموم کردم تجهیز و جمعش کردم

این هم نیز بگذرد

پس از هر غروبی یه طلوع دیگست


کاری به کسی ندارم اسم کسی هم نمی یارم


اما به خدا قسم انتقام این بی خوابی هام رو از ترکیه می گیرم

کاری کنم اسم ایران رو که می شنون ترس توی بدنشون بیافته


شده ذره ذره پول تو جیبی هام رو جمع کنم قید همه خوشگذرونیام رو بزنم


اما به شرفم قسم انتقامم رو می گیرم

نادر

پی اس 1 : الآن مثل اینکه بچه ها تانک رسوندند دوباره می ریم توی کاره تجهیز شاید فرجی بشه