<img src="/images/smileys/bigsmile.gif&q uot; /> را از یاد نبریم

Day 1,448, 23:18 Published in Iran Iran by Silent Mind

رفیقم 2تا دوست دختر داره یکیشون اسمش پرستو هست اون یکی اسمش رزا هست...
میخواست به پرستو اس ام اس بده نوشت "پرستوی من حالت چطوره؟؟" اشتباهی فرستاد واسه رزا...
آقا مارو میگی جای این رفیقمون جفت کردیم اصن پاپیون شد زیر گلومون گفتیم الان یک بزن بکشی میشه بیا و ببین!!!
رزا زنگ زد به دوستم با حالت شـــــــاکی گفت: خجالت نمیکشی آشغال خیانتکار؟؟؟
این رفیق ما هم با کمـــــــال خونسردی برگشت گفت : تو لیاقت نداری من لوست کنم نازت کنم؟؟؟ داشتم لوست میکردم بهت گفم پرستوی من ، لیاقت نداری دیگه، زااارت گوشیو قطع کرد!!!!
حالا هی دختره زنگ میزد میگفت ببخشید این محل نمیذاشت!!!!
من: 😐 😐 از همین تریبون اعلام میکنم سگ تو اون اعتماد به نفست در مواقع بحرانی و کنترل بحرانت...
بچه به مامانش میگه: مامان شما که نبودی خاله سحر اومد با بابا رفتند تو اتاق خواب… مامانش میگه: بسه، بقیه بذار شب که بابات اومد بگو. شب که باباش میاد مامان به بچه میگه بقیه اش رو بگو. بچه میگه: رفتند تو اتاق از اون کارایی که شما با عمو جمشید انجام می دید، انجام دادند!!
یک ژاپنی میاد ایران بمحض اینکه میخواد از پلکان هواپیما پیاده بشه دستشو میگیره جلوش میگن چرا اینکار را میکنی میگه اخه ایرا...ها تخم ژاپنی دوست داشت
مرد توی تختخواب کتاب می خوند
زن لخت روبروی آیینه وایستاده بود و در حالی که خودش رو انداز ورانداز می کرد گفت:
” دارم پیر می شم ، چاقم شدم ، دیگه خوشگل نیستم … ”
اینا رو می گفت و منتظر واکنشی از طرف مرد بود
ولی هر چی از دیوار صدا دراومد از مرد هم اومد
تا اینکه زن خودش گفت : لااقل تو یه کم ازم تعریف کن
مرد سرش رو از روی کتاب برداشت و گفت :
چشمات عزیزم !
چشمات !
چشمات هنوز خوب می بینند !!!
غضمفر تو کافی شاپ میبینه پسره به نامزدش میگه :عزیزم تو زنبور عسلی چون هم زنی هم بوری هم عسلی غضمفرم میره خونه به زنش میگه :عزیزم تو پنگونی چون هم پهنی هم گوهی هم انی
توی دانشگاه یه استادی داشتیم هرکسی زیادی غیبت میکرد جلوی اسمشو سوراخ میکرد یه لهجه شمالی بدی هم داشت.... یه روز که بدجور بارون میومد یه دختره دیر رسید سر کلاس.... دم در استاد اسمش رو پرسید.... لیست و نگاه کرد و گفت🙁با لهجه شمالی بخونیدش) بیرون بکنمت خیس میشی.... تو بکنمت پرو میشی.... جلوتم که سوراخه
دختره بدجور سرخ شد رفت بیرون.... استاد بعد از نیم ساعت فهمید چه حرفی زده رفت دنبالش 🙂) 😁
یه بنده خدا ازدواج ميكنه شبا تنها ميخوابه. زنش ميگه:نميخواي منو بغل كني،ببوسي، تو بغلم بخوابي؟ بنهده خداهه ميگه من زن گرفتم كه دست از اين كثافت بازيا بردارم..!!!
یه روز یه طوطیه تب میکنه میبرنش دکتر دکتره درجه تبو می کنه تو ک.نش طوطیه خیلی خوشش میاد هر روز خودشو میزنه به مریضی که بیارنش درجه تبو بکنن تو ک.نشو حال کنه یه شب صاحبش مهمونی میگیره یکی از مهمونا که تیمسار بوده با لباس نظامی میاد جلو طوطیه، طوطی بش میگه اینا چیه رو لباست تیمساره میگه اینا درجست طوطیه میگه بکنش تو ک.نت خیلی حال میده
یه رشتیه و آبادانیه رو داشتن اعدام میگردن رشتیه مثل بید میلرزید. آبادانیه با خونسردیه تمام نگاهی کرد به رشتیه و گفت: کا مگه بار اولته!
مامانه به بچش میگه که عزیزم و قتی خاله اومد قشنگ میری جلو سلام میکنی میبوسیش. بچهه میزنه زیره گریه میگه نه مامان من خاله رو بوس نمیکنم!مامانه میگه ا چرا عزیزم؟ بچهه میگه آخه دیروز که بابا میخواست بوسش کنه زد تو صورتش
یارو میره آزمایش خون بده ازنوک انگشتش خون نمیاد پرستاره نوک انگشتشو میمکه.
یارو میگه ببخشید شما آزمایش ادرار هم میگیرین؟
طرف میره خونه دوستش مهمونی .. شب که همه خوابند ، زن دوستش پا میشه مهمونه رو بیدار میکنه میگه بیا بریم عشق کنیم!!
طرف میگه : نه شوهرت بیدار میشه میفهمه
زنه میره بالا سره شوهرش یه بشکن میزنه میگه دیدی بیدار نشد ، بیا بریم..
طرف میگه : نه بیدار میشه! زنه میره یکی می زنه تو گوش شوهرش و میگه دیدی بیدار نشد بیا بریم..
طرف میگه : نه ، زنه میره تو آشپزخونه یه ماهیتابه میاره میزنه تو سره شوهرش و میگه دیدی ...بیدار نشد بیا بریم..
طرف بازم میگه : نه یه وقت بیدار میشه !!
زنه پامیشه میره تو حیاط ، مرده بلند میشه به دوستش میگه جون ننت با هاش برو رفت بیل بیاره ..
مخلص همه.........شات کردن مقاله یادتون نره:دی
ساب و وت رو هم که میدونم خودتون میدین:دی