ژانر-پز دادن +18

Day 2,192, 12:22 Published in Iran Iran by Behnam MDN

اینا که هر امکاناتی هست به خود و دیگران اماله میکنن:

*این کوشیار که عینکش نشکن و مقاومه، لذا هروقت درش میاره مچاله‌اش میکنه و فرو میکنتش تو ماتحتش، بعد با لبخندی رضایت آمیز میگه "دیدی نشکست؟!"

*این زانیار که یه ساعت کوفتی واترپروف داره. حتماً هم باید تو استخر این سگ صاحاب رو مچش باشه تا در حال شنای کرال مَمه _که عین مرغ تو آب بال‌بال میزنه_ غیر از ناخونای قشنگش، ساعتش هم اسباب جراحت مردم شه.

*این کامیار که تا می‌خوای جمع دو عدد دورقمی رو حساب کنی تبلت رو از تو خشتکش در میاره و میزنه: 26=11+15. بعد شک میکنه و میگه: بذار 15+11 رو هم بزنم مطمئن بشم!

*این آرشام که کاپشن اسکی "جک ولفسکین" براش کادو آوردن که فقط بدرد سرمای 30- میخوره، بعد تو پاییزِ تهران که خر تب میکنه، پوشیده و میگه: کاملاً بادگیره، الان توش بگوزم و زیپش رو بکشم تا 72 ساعت بوش میمونه!

*این سامیار که فندک زیپو تقلبی از بازار سِد اسماعیل خریده، دم به ساعت تو کافه در حال تیمار و مالش و بنزین‌ریزیِ این ماسماسکه.

*این صفورا که تا تو هواپیما میگن "می‌توانید از رایانه قابل حمل استفاده کنید" فوری لپ‌تاپ 19 اینچ رو میکشه بیرون و میکوبه تو تخم بغل دستی؛ جوری که آدم فک میکنه وقتی پیاده بشه یه جلسه فوری با سران گروه 9+6 داره. اما وقتی مهماندار میره بالا سرش می‌بینه داره برای بار هفتاد و سوم "میم مثل مادرتو" می‌بینه و اشک میریزه.

*اینا که وقتی میخوان جوینت بزنن و برن فضا گوشیشون رو میذارن رو flight mode

*این شرکتا که از علاقه‌ی ملت به "داشتنِ همه چی با هم" سرمایه می‌زنن به هم. مثلاً شرکت Always به زودی یه نوار بهداشتی بالدار میزنه که قابلیت اتصال Wi-Fi داره و در عین حال میشه باهاش گل گاو زبون هم دم کرد.

*این مقداد که دم هیئت تسبیح بدست واستاده، یهو داد میزنه: سه دور تسبیح به عبارتی 303 نفر، حاج آقا غذا کم نمیاد به برکت این شبا!
و آقا جواد به داشتن چنین پسر مهندسی افتخار میکنه.



عکس تزئینی است 😃

*اینا که یه ماشین دنده اتومات دارن، به هر شکلی تلاش میکنن این موضوع رو بکنن تو حلق ملت. بعضاً دیده شده یارو پای چپش رو بریده و از آینه بغل آویزون کرده که بگه "این ماشینِ باکلاس، کلاچ ندارد!"

*این آق بیوک که پشت لندکروزش یه جعبه آچار داره که همش بهش مینازه که با وسایل توش میشه از "پیاده کردن موتور ناو هواپیمابر" تا "جراحی وازکتومی پشه تسه‌تسه" رو ضمانت کرد. اما برف پاک‌کنش که گیر میکنه زنگ میزنه همیارخودرو.

*اینا که اینقد زرق و برق و نئون و عروسک تو ماشینشون فرو میکنن که برای آدم خاطره اتوبوس‌های 302 ایران‌پیما خط مشهد-طرقبه زنده میشه.

*این آیناز که تو کیفش یه گله شتر سرخ‌موی و لوازم مورد نیاز جهت آرایش و پیرایش سه نسلِ یک خانواده جا میشه؛ اما سویچ ماشین و آیفون5 و عینک دودی CK اون تو نمیگنجه، لذا همه جا دستش میگیرتشون.

*این الی که تو مهمونی انگار دائم اسلحه دم کونشه که همش دستاش بالاس. عاقبت هم وقتی می‌فهمه محاله کسی این میزان حماقت رو درک کنه میگه: لیزر خانگی خریدم و زیر بغلم رو لیزر کردم، خیلی خوبه، معلوم نیس؟!

*این امیرعلی که بعد عمل به الی میگه: این کاندوم امریکاییه و اعلی، بشور بنداز رو بند واسه دفعه بعد! الی هم با لبخند میگه: خدا کنه طعمش هم موندگاری داشته باشه