حکایتی از مثنوی معنوی (خر برفت)
Mastaan
برگردان به نثر از بخش پانزدهم از دفتر دوم مثنوی معنوی حضرت مولانا
فروختن صوفیان بهیمهٔ مسافر را جهت سماع
توصیفی دیگر؛
همیشه در درگیری ها و بحث های جاری در هر جامعه ای، هستند کسانی که یا به قصد شانتاژ، یا از روی منافع فردی و یا کورکورانه و از روی نا آگاهی، در راستای سمت و سوی فرد یا جناحی خواه به حق یا ناحق، صرفاً شروع به تکرار جملات و شعارهایی می کنند که هرچند باطل بودن آن ها بارها ثابت شده باشد ولی تکرار بیش از حد آن این باور را برای خودشان نیز به وجود آورده که حقیقت دارد.
در این ماجرا هرچند خودشان هم متضرر شوند و به شعور قومی هم توهین نمایند، ولی باز تکرار می کنند که؛
خر برفت و خر برفت و خر برفت
به حزب بزرگ سبز ایران بپیوندید
Mastaan
Day 4,092 of the New World
Comments
vote
دم مستان خودمون گررم
o/
ممنون عزیز
مستان عزیز آقا لذت بردیم
قلمت عالی بود , بیشتر مقاله بزن
حضرت مولانا هم که دیگه نیازی به بحث نداره این بشر بی نظیره
مرسی سینا جان
عالییییی
😎
خوب این بر میگرده به اینکه اصلا در هر جامعه ای چرا و به چه علت بحث و درگیری پیش میاد
وقتی که بیشتر دقت کنیم میبینیم که دو یا چند گروه درگیر در این بحثها از نظر تفکر و دیدگاه با هم دیگه هم عقیده نیستن
ممکنه هدف پیش رو یکی باشه ولی وقتی از دیدگاه اونها راه رسیدن به اون هدف با هم فرق کنه این بحث و درگیری ها پیش میاد
خیلی ساده انگاری هست که بخوایم با داستان خر برفت و خر برفت صورت مسئله رو پاک کنیم و بگیم این افراد (حالا از هر طیف و گروهی که میخواد باشه) دارن کورکورانه تقلید میکنن
به همین خاطر با تمام احترامی که برای خودت و شخصیتت قائل هستم ولی باهات درباره محتوای مقالت و نتیجه گیری اون مخالفم
اشتباه برداشت کردی پژمان
حرف مقاله این نیست که چرا بحث و درگیری بوجود میاد و کسی نمیخواد صورت مساله را پاک کنه
خودت تو این سالها زیاد از من شنیدی که اختلاف نظر و بحث اگر نباشه جامعه یه مشکلی داره
حرف اینه که این وسط عده ای صرفا و بدون دانش و آگاهی کلا یه حرفی را تکرار میکنن حالا حرچی هم توضیح بدی باز مثل نوار ضبط شده تکرار میکنن.
منصف باشی، توی دل خودت حداقل قبول داری این هست
ولی مخالفتت هم جای خودش محترمه، قرار نیست همه با عقیده هم موافق باشن
حرف دروغ رو حتی اگر صد بار هم تکرار کنی تبدیل به واقعیت نمیشه.
شاید ۴ تا آدم ساده و از همه جا بی خبر باور کنن، شاید حتی تا جایی پیش بری که بر اثر تکرار خودتم تو ناخودآگاهت باورت بشه!
ولی آخرش حقیقت مثل پتک میخوره تو سرت!
دقیقا درسته فراز جان، حقیقت هرگز قلب نمیشه
بحث بر سر این هست که تاثیر این رفتار چه انرژی از طرفین میگیره و اینکه چه زیان هایی میتونه برسونه به خود اون افرادی که صرفا مثل نوار ضبط شده حرفی را تکرار میکنن
voted
این حس همراهی افراد با گروهی که درش قرار گرفتن وجود داره؛ وقتی یک نفر وارد گروهی میشه، رفتارش تبدیل به رفتار گروهی میشه به نوعی و این تغییر میتونه براحتی و ناخودآگاه رخ بده.
اما در کل وجود چند صدایی در یک جامعه ضروری است و این باعث اصلاح مشکلات هر طرف میشه. اگر صداهای دیگه رو خاموش کنیم به سمت خودکامگی و دیکتاتوری میریم که دیگه کسی جرات نمی کنه بگه "پادشاه لباس ندارد" همانطور که در اطراف خودمون میبینیم
همونطور که به پژمان گفتم حرف این نیست که صدای کسی یا جناحی خاموش بشه
قدیمیا میدونن من چقدر طرفدار چند صدایی هستم تو جامعه
حرف اینه، یه بحثی بوجود میاد از هر دو طرف صاحب نظرها حرفهاشون را میزنن و جواب هم میشنون، ولی عده ای صرفا وظیفه شون شده که یه مساله ای را تکرار کنن، هرچند بارها جواب اون مساله داده شده باشه باز تکرار میکنن، این نشون میده که اصلا درجریان بحث نیستن و رسالتشون چیز دیگریست
عالی بود مستان جان o/
ممنون حمید جان
مختصر، مفید و کاملا به جا بود مستان جان
.
مشتاق به دیدارت هم هستم
در اولین فرصت
😉
ممنون حسین جون. منم به همچنین
عالی بود مستان عزیز
😁 😘
ممنون عزیز
ممنون
توی ایران
خر که هیچی
صاحب خر هم ببرن اتفاقی نمیوفته
o7
سلام و دورود بر تو ای مستان ، باز هم گو ز دیار مستان
گر باز گویی ز یاران مست و هوشیار ، توانی بیدار کنی جاهلان بت پرستان؟
این دو بیت را ز من بشنو ای دوست ، که کنون سروده ام برای یک دوست
ممنونم میلاد جان
vote
تشکر مستان جان
o7
و همچنان خر برفتا 🙂
Let's start living dangerously!
vote
بسیار عالی مستان جان