آدینه 1

Day 2,285, 14:46 Published in Iran Brazil by arash irani3

سلام بر همه دوستان عزیز

اول از اینکه ووت و ساب میکنید ممنون

همه میدونند که محیط بازی متاسفانه محیط قابل قبولی از

لحاظ فرهنگی نیستش و متاسفانه به علت ذات محیط هایه مجازی هم که اجازه میده افراد

پشت یک سری اکانت قایم بشند و نیت خودشون رو قایم کنند این مساله تشدید میشه

از طرف دیگه جامعه واقعی ما هم یک جامعه فرهنگی نیست و دوران مدرن و مدرنیزاسیون

باعث شده که افراد غمنان داشته باشند تا غم فرهنگ به همین خاطر یک عده از

دوستان خود شما که از دیدن این وضعیت ناراحت هستند تصمیم گرفتند که کمی این

محیط و فضا رو تلطیف کنند به همین خاطر بر آن شدیم که با انتشار هفتگی یک مجله

فرهنگی در خدمت شما عزیزان باشیم بدیهی است که ما نوپا هستیم و تازه به راه

افتادیم و تعدادمون هم کمه به همین خاطر اگر شما هم دوست دارید به ما کمک کنید

مطالب فرهنگی خودتون رو در هر زمینه ای مثل فیلم یا عکس یا موضوعات آزاد

دلنوشته شعر و غیره برایه بنده یا یکی از نویسندگان این مجله بفرستید


تا به نام خود شما در مجله آدینه چاپ بشه

پیشاپیش از همه شما تشکر میکنم

این مجله رو با شعری که توسط بانو همپا برایه شروع اختصاص دادند شروع

میکنیم

البته از شماره هایه بعد ایشون دستنوشته ها و شعر هایه خودشون و دوستانشون رو هدیه میکنند به جمع ما

این شعر سروده یکی از دوستان ایشون هست

و من شاید
زنی باشم
که هر شب
با احتمال مادر شدن
آبستن آرزوهای تازه‌ای می‌شود
و هر روز
با درد مهلکی
به‌نام شعر
سقط جنین می‌کند !

با تشکر از ایشون مجله رو ورق میزنیم و به قسمت بعد میریم بخش ادبیات

همون طور که میدونید سخن گفتن از ادبیات ایران و حوضه داستاننویسی اون بدون ذکر

خیر از صادق هدایت لطفی نداره این نوشته توسط بنده حقیر نگاشته شده


بهمن ماه سالروز تولد مرده که به گراه اکثر ادیبان این سرزمین بزرگترین داستان نویس

تاریخ ایران هستش مردی که بار ها و بارها نوشته هایه اون چاپ و خونده شده

صادق هدایت به همین منظور برایه آشنایی با این مرد بزرگ که محقق ارجمندی هم بود

یک سری نکات رو از لابلای نوشته هاش برای آشنایی شما میزارم البته فراموش نکنید که حرف حق تلخه


دردهای اساسی ما ایرانیان به روایت صادق هدایت

1. اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم.

2. اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهیم.

3. با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.

4. به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم.

5. بیشتر نواقص را می بینیم اما در رفع آنها هیچ اقدامی نمی کنیم.

6. در هر کاری اظهار فضل می کنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم.

7. کلمه من را بیش از ما به کار می بریم.

8. غالبا مهارت را به دانش ترجیح می دهیم.

9. بیشتر در گذشته به سر می بریم تا جایی که آینده را فراموش می کنیم.

10. از دوراندیشی و برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی و حل بحران هستیم.



به امید اون روز که بهتر باشیم

در ادامه برایه انتراکت یه سر به بخش سفرنامه مجازی میزنیم که توسط دوست عزیزمون

holy of persia

تنظیم شده سفرنامه ایی تصویری به یک سرزمین زیبا سوییس










بعد از این سفر باز میگردیم به بخش کافه ترانه که توسط دوست خوبم

پیمان لئو

نگارش یافته

هر بار به معرفی ترانه سرایان و شاعرانی خواهیم پرداخت که در شکل گیری خاطرات

ادوار مختلف زندگی ما نقش پر رنگ و غیر قابل انکاری داشتند.

شاعران و ترانه سرایانی که با کلامشان شریک لحظه هایمان بودند . به کلامشان اشک

ریختیم و خندیدم و شاید بسیار بودند که حتی نامشان را هم نمیدانستیم.

این بار به معرفی اردلان سرفراز شاعر ترانه هایی چون کویر,مرداب, دستای تو و ...

خواهیم پرداخت.


اردلان سرفراز در سال 1329 در یکی از شهرهای کویری شیراز به نام داراب به دنیا آمد

او اولین فرزند خانواده ای اهل ادبیات بود و امید و آرزوی پدر و مادری جوان .

اولین بار شوق نوشتن و سرودن را مادرش در او به وجود آورد اما شروع زندگی شاعرانه

او در سال اول دبیرستان در دبیرستان فردوسی با تشویق یکی ازاستادانش به نام

دانشمند شروع شد . استادی که برای اولین بار او را با ارزش نوشته ها و اشعارش آشنا

کرد . استادانی دیگر هم بودند که نقششان در شکل گیری زندگی شعری او کم نبوده است


که عبدالرحیم معزی از جمله ی آن استادان است . فعالیت حرفه ای اردلان سرفراز از

زمانی آغاز شد که او به پیشنهاد پسرعموی مادرش کارش را به عنوان ترانه سرا

با رادیو ایران و ارکستر جوانان آغاز کرد و پس از یک سال به خاطر مشکلاتی آنجا را

ترک کرد . اما همان فعالیت ها کافی بود که اردلان سرفراز جوان را وارد

دنیای حرفه ای ترانه و ترانه سرایی کند . ترانه ی شب او که توسط ابراهیم حامدی

( ابی ) اجرا شد و سومین ترانه ی او نیز بود ابی را به شهرت رساند . او فعالیتش را


با ترانه سرایی برای خوانندگانی مانند گوگوش ، داریوش ، فرهاد ، ستار و مازیار پی

گرفت که ترانه های غریب آشنا ، جاده ، دستای تو و آینه از جمله ی آن ترانه ها می

باشند .او ترانه ی غریب آشنا را در ستایش عشق پاک مادرش به پدرش سرود که همیشه


بی صبرانه منتظر بازگشت همسرش به خانه بود . در سال های اوج فعالیت ناگهان پدرش

فوت کرد و او ناچار شد به زادگاه خود بازگردد آن هم برای سوگواری در غم پدر در راه

همین سفر به زادگاه بود که ترانه ی جاده خلق شد .

ترانه ای که به خوبی حال او را در آن لحظه توصیف می کند . همچنین ترانه های دستای

تو و چشم من نیز حاصل همان سفر است و اندوه بی پایان او برای از دست دادن پدر .

یکی دیگر از نقطه های عطف فعالیت او را می توان ترانه ی ماندنی دو

پنجره با صدای جاودانه گوگوش دانست





خوب هنوز که خسته نشدید میخوام ببرمتون به دور ها و یک فیلم خوب و زیبا محصول

دورانی که هنوز تکنولوژی به کمک فیلم سازی اینقدر نیومده بود


بخش معرفی فیلم توسط دوست عزیزم

holy of persia




اما Pulp Fiction یا "داستان عامه پسند" شاهکار سینمایی "کوینتین تارانتینو" است

که در سال 1994 ساخته شد. فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم، کارگردان، فیلمنامه و

تدوین شد و هر سه بازیگر اصلی فیلم یعنی جان تراولتا، ساموئل ال جکسون و اوما

تورمن نامزد دریافت اسکار شدند که در این میان جایزه بهترین فیلمنامه نصیب

تارانتینو شد. در تقسیم جوایز فیلم به نوعی تحت تاثیر فارست گامپی قرار گرفت که

مسلماً ارزشهای پالپ فیکشن را نداشت ولی اسکار پسند تر بود. اما پالپ فیکشن در

جشنواره کن خوشتر درخشید و نخل طلا را نصیب تارانتینوی جوان و نه چندان مشهور کرد.

در رده بندیهای مختلف، فیلم معمولاً در بین بهترینهای تاریخ قرار داشته و اکثر

منقدان مشهور آنرا ستایش کرده اند. قرار گرفتن در بین صد فیلم برتر انجمن سینمای

آمریکا و صد فیلم برتر انتخابی مجله تایم و قرار گرفتن در بین چند فیلم برتر سایت

IMDB از آن جمله است.


و اما در پایان برایه اینکه دست خالی هم نرید و یه شیرینی هم داده باشم

لطفا برداشت هایه خودتون رو از عکس زیر برایه ما کامنت بگذارید به کامنتی که از

همه بیشتر ووت رو از خود شما خوانندگان گرفته باشه گرفته باشه


50 سی سی جایزه تعلق میگیره



در پایان از همه شما متشکرم که صبر کردید و تا پایان همراه ما بودید

لطفا آثار خودتون رو برای ما بفرستید ما منتظر شما هستیم

متشکرم