اطلاعیه دولت:جمع بندی-خداحافظی رییس جمهور

Day 655, 03:15 Published in Iran Iran by milad_dante

به نام خدا
با سلام خدمت شما مردم عزیز
خوب طبقه روال این دنیا هر آمدی رفتی‌ داره و هر بودنی نبودنی.نوبت ماهم رسید که بریم چون وقتی‌ که در اختیارمون گذشته شد دیگه به سر رسیده
مقاله یکم طولانی شده ولی خواهش میکنم بخونید و وت بدین دیگران هم ببینن برای اینکه زیاد خسته نشین قسمت آخرش رو به صورت غیر متعارف نوشتم.
اول یک نگاهی‌ به این دولت و عملکردش میندازیم بعد یک سری حرف دارم میزنم و دیگه بیشتر ازین مزاحمتون نمیشم.
خوب همونطور که میدونید این دوره، دوره حساسی بود.به صورت موردی کار‌های دولت رو که انجام داده بهش اشاره می‌کنم.
۱-حفظ ۲ منطقه که در کانادا هست با پیروزی در ۳ انقلابی که اونجا بوجود اومد.
۲-نصب ۱ بیمارستان و ۱ دفنس کیفیت ۵ در منطقه الماس جهت بیشتر امن کردن اون منطقه برای جلب بیشتره اطمینان سرمایه گذاران.
۳-برگزاری طرحی هدفمند برای انتقال مردم به منطقه الماس.لازم به ذکر است که این منطقه قبل از این طرح جمعیتی حدود ۳۵ نفر داشت ولی‌ الان جمعیتش به حدود ۵۶۰ نفر رسیده که انجام این کار، کار کمی‌ نیست.
۴-افزایش جمعیت به کمک وزارت تبلیغات و چند تن از عزیزان که خیلی‌ کمک کردن از ۲۵۰۰ نفر به ۴۵۰۰ نفر.
۵-درامد این دولت حدود ۳۰۰۰ گلد می‌باشد.لازم به ذکر است که خزانه ایران در ابتدای این دولت حدود ۵۶۰۰ گلد بوده و الان این مقدار به ۷۰۰۰ گلد رسیده.یعنی‌ این دولت حدود ۱۵۰۰ گلد سود خالص داشته.
۶-بستن قرارداد اسلحه کیفیت ۵ خیلی‌ پائین تر از قیمت جهانی‌ به قیمت هر قبضه ۴۰ ریال.با این کار ذخیره ارتش رو بالاتر بردیم تا با اطمینان بیشتری ارتش به کارش ادامه بده.
۷-پخش اسلحه به صورت هدفمند برای افزایش قدرت نظامی ایران.لازم به ذکر هستش که بیشتر خرج ارتش رو دولت با درامد زائی از طریقه شرکت های دولتی پرداخت کرده.
۸-افزایش ذخیره اسلحه کیفیت یک به میزان ۱۱۰۰ قبضه.در ابتدای دولت ذخیره اسلحه دولت حدود ۶۰۰ قبضه بود ولی‌ حالا به حدود ۱۷۰۰ قبضه اسلحه رسیده.
۹-کنترل بازار اسلحه با اسلحه ‌های تولیدی دولت مخصوصاً کیفیت پائین.این کار هم درامد زائی برای دولت داشت و هم بازار کنترل میشد لازم به ذکر که بیشتر مواد اولیه‌ این اسلحه ها از شرکت دولت تهیه میشد تا بازار معادن بهم نخوره.
۱۰-مطلع شدن از نقش‌های دشمن قبل از عملی‌ شدن آنها توسط وزارت اطلاعات.این دوره این وزارتخانه خیلی‌ فعال بود و کارای بسیاری کرد.
۱۱-راه اندازی دوباره وزارت فرهنگ و ادب برای دوباره باز سازی مدیای ایران.البته این موضوع از ۱۰ روز پیش داره انجام می‌شه ولی‌ به علّت اینکه ارگ این وزارت خانه مشخص نبود کارش زیاد هدفمند نبود ولی‌ بعداز یافتن ارگ این کار داره هدفمند پیش میره.
۱۲-تلاش و کوشش وزارت امور خارجه برای بهتر کردن روابط.
۱۳-کنترل بازار ارز و ثابت نگاه داشتن قیمت ریال.
۱۴-با افزایش جمعیت اون هم به اندازه ۲۰۰۰ نفر به صورت ناگهانی بازار کالای ایران و بازار کار ایران یکم بهم ریخت که یک امر عادی و با گذشته چند روز کشور وارد چرخه عادی می‌شه و ما در این راستا شرکتای دولتی رو راه انداختیم تا بازار کار پویایی داشته باشیم.
۱۵-این مورد به مورد قبلی‌ در ارتباط هستش.بعد از افزایش جمعیت یک سری شرکت مخصوصاً خارجی‌ اقدام به استخدام کارمندان جدید در شرکت های کیفیت بالائ خود کردن که باعث از بین رفتن این کارمندان میشد وزارت اقتصاد به کمک وزارت اطلاعات اولا این کارمندان رو مطلع کردن تا این گونه شرکت ها رو ترک کنند و ثانیا با ایجاد فرصت های شغلی مناسب موفق در یاری این کارمندان برای وارد شدن به چرخه زندگی‌ در این دنیای مجازی شدن.
۱۶-راه اندازی دوباره شرکت تولید بیمارستان دولتی برای ذخیره بیمارستانی که در منطقه الماس ازش استفاده شد.البته این شرکت تولیدی بیمارستان هنوز به صورت ایده‌ال داره کار نمی‌کنه ولی‌ کارای اولیه اش انجام شده و در حال جذب کارمند هست ولی‌ دولت بعد میتونه با خیال آسوده تری به کار خودش ادامه بده.
۱۷-آموزش تازه واردین به کمک چند بخش خصوصی منظورم دانشگاهی هست که توسط افرادی غیر دولتی انجام شده.همونطور که میدونین دیروز ما ایه پیام خوشامد گویی جدید هم درست کردیم که به تازه واردین کمک بسیاری می‌کنه.
۱۸-بهتر شدن وضعیت داخلی‌ ایران چه از نظر سیاسی و چه از نظر اجتماع.این دولت همونطور که در اولین روزم اعلام کرده بود سعی‌ در تلاش دربارهٔ بهتر کردن اوضاع داشته و‌ کمی‌ تا حدودی هم موفق بوده طوری که خودتون هم شاهد بودین تنش‌ها کمتر بود.دلیلشم واضحه چون دولت از حاشیه گری به دور بود و حتی وقتی‌ بی‌ احترامی هم به دولت میشدیم مسئولین دولتی با کامل متانت جواب این افراد رو میدادن.خیلی‌ وقت‌ها میشد به کابینه بی‌ احترامی میشد ولی‌ با میانجی گری من اعضای کابینه با نرمی جواب افراد رو میدادن.
وضع به جائی‌ رسید که دو حزب مخالف ایران تصمیم به داشتن کاندیدی مشترک داشتن.ارتباط برقرار کردن این دو حزب رو می‌شه به فال نیک گرفت.البته اینم بگم شاید بگید این چند روز تنش زیاده. این ایه امر عادی و قبل هر انتخاباتی این قضیه هست اونم جهت تبلیغات
۱۹-ما در این دوره برای اولین بار سازمانی داشتیم که به بحث و تحلیل و اطلاع رسانی درموردهای برون مرزی میکرد و فعالیت های دیگر کشور ها میپرداخت زحمت این سازمان به گردن جناب پوپک عزیز بود که فکر می‌کنم خیلی‌ برای همگان مفید بود
دیگه موردی به ذهنم نمیرسه.باید بگم که ما تمام تلاشمون رو کردیم که ایران به مکانی بهتر برسه.بعضیها میگن ایران داره همینجور سیر نزولی طی می‌کنه و هر روز از رتبهٔ سیاسیش در جهان کاسته و هر کسی هم که میاد میگه ما باید روابطو بهتر کنیم و ایران نباید نوکری دیگران رو بکنه وازین قبیل حرفا.من نظر خودمو میگم ایران نه تنها منفور نشده بلکه در یک ماه اخیر رشد بسیاری داشته که دلیلش رو میگم براتون.چند حرکت تو این دولت ایران رو در دنیا و در پیس وضعش رو بهتر از قبل کرد.یکی‌ پیروزی ایران در مقابل خیلی‌ از بزرگان آتلنتیس در انقلابی که در منطقه الماس اتفاق افتاد.مورد بعدی افزیش جمعیت دو هزار نفری ایران بود.مورد بعدی که به پیس مربوط می‌شه اینکه هند از ما درخواست مناطقی رو کرد و دید موفق به گرفتنش نمی‌شه مجارستان رو جلو فرستاد مجارستان هم به خیال خودش که ما ازشون حساب می‌بریم جلو اومد و به حالت دستوری گفت مناطق هند رو بهش بدین ولی‌ با برخورد و مخالفت جدی ما روبرو شد بطوری که شوک زده شدن.بد وزیر امور خارجشونو فرستادن تا با ما به طرز صحیح مذاکره کنه که ما هم آبه پاکی‌ رو ریختیم رو دستشون و با جدیت تمام اعلام کردیم که تا پیس وضعیت مناطق که برای ماست ولی‌ تحت کنترل اندونزی هست مشخص نکنه ما رو هیچ معامله ای با اعضای پیس فکر نمی‌کنیم.و الان مجرستانی ها در حال مذاکره با اندونزی در این مورد هستن.پس ما زیاد هم افت نکردیم.
طوری که یک منتقد و کارشناس فرانسوی در آخرین مقاله خود که چند کشور رو نقد کرده به ایران لقب مجارستانی خاموش داده.او حرف خود رو در مورد ایران اینطور شروع کرد:
در کانادا و آمریکا یک بحثی‌ هست بر سر اینکه ما چرا به ایران حمله نمی‌کنیم؟دلیلش کاملا مشخصه.ایران کشور ساکتی‌ بوده و در مقالات کم تر نشانه‌ای از تبلیغات اونا میبینیم ولی‌ در عمل طور دیگریست.درسته که ایران قویترین کشور دنیا نیست ولی‌ یکی‌ از قدرت‌های دنیا می‌شه محسوبش کرد.اونا با پیروزی در انقلاب و نصب بیمارستان و دیفنس در منطقه کانادا و افزایش جمعیت اون منطقه رسما اعلام کردن که با تمام قدرت از اون منطقه حفاظت می‌کنن.طوری که اون ۲ منطقه هم مرز با کاناداست ولی‌ کانادا هنوز این ریسک رو نکرده که به ایران حمل کنه.
در پایان این منتقد اینطور نقدش رو در مورد ایران تموم کرده که:مردم باید این رو به خاطر داشته باشن که ایران مثل مجارستان بوجود آماده و درحال رشد هستش اما بصورت بی سروصدا پس ما ایران رو مجارستانی خاموش می‌دانیم.
همونطور که می‌بینید وضع ما بد نیست.بعضیها میگن چرا ما باید کمک اعضای پیس کنیم با این کار در جنگها داریم کولی میدیم به اونا.من نظرم اینکه ما با اینکار فکر آینده رو می‌کنیم که اگر اتفاقی‌ بیفته حداقل بهونه ای داریم که به پیس شکایت کنیم که آقا ما کمکتون کردیما ولی‌ شما چی‌؟
در درجه بعد معمولا شرکت ما در این جنگها برای منفعت خودمون هستش و کمتر شرکت میکنیم برای کمک و پیروزی هم پیمانانمون در جنگها.هدف ما معمولا کمک به سربازان خودمون در این جنگهاست که رنک نظامی خودشون رو بالا ببرن.
خلاصه امیدوارم رئیس جمهورهای بعدی اون طور که وعده دادن بتونن روابط رو درست کنن از دور نگاه کردن حرف زدن راحته در عمل ببینید چه کسی‌ مرد عمل هستش.
به هر حال ما تمام تلاشمون رو کردیم تا ایران بهتر از قبل شه.اگر کمی‌ و کاستی بود به بزرگی خودتون ببخشین


یک مطلب بگم و بحث رو تمام کنم.خیلی موقع ها هستش که شما ها فقط افراد اصلی رو میبینین در یک دولت ولی واقعیت اینکه خیلی ها در دولت کار میکنن که هیچ وقت اسمی ازشون یاد نمیشه ولی اگر نمی بودن واقعا خیلی از کارها انجام نمیشد.
من اینجا میخوام چند عزیزی که خیلی به ما کم کردن معرفی کنم.تا یادم نرفته اینم بگم که این دولت علاوه بر اینکه با افراد با تجربه کار کرد چند عزیز که چهره های جدید هستندکار کرد و آموزش داد و نیروی جدید آماده کرد تا در دولتهای بعدی ازآنهااستفاده بشه
جنابSilver viper
که دستیار من در بخش های امور خارجه بودن و میتونن وزیر امور خارجه کارامدی باشند.
جنابPoopak
که تحلیل های سیاسی انجام میدادن و میتونن در وزارت اطلاعات کمک های شایانی کنند.
جنابBig M
که در طرح ملی مهاجرت مردم خیلی به ما کمک کردن
جنابDadash mory
که در بخش نظامی خیلی کمک کردن
جنابDady jabery
که در سازمان تبلیغات خیلی کمکمون کردن
جنابatropates
که در وزارت امور خارجه واقعا عنصر فعالی بودن
و عزیزانی که من به یاد ندارم خواهشا اگر کسی جا موند بگین اضافه کنم
ودر آخر از وزیران عزیز که تو این مدت خیلی اذیتشون کردم تشکر میکنم آقایان
Ashi_bomba,NEC,sahand,Esteghlal_iran,Kar tal,Pejmaaan,30sam,musketeer,rezaphoto
بازم ممنونم
و اما خداحافظی:
این قسمت رو برای اینکه حال و هوا عوض شه به صورت رئال و سینمایی نوشتم.قبلش از همتون تشکر می‌کنم که تحملم کردین تو این مدت.و ازتون ممنونم که به این مقاله توجه کردین
با تشکر
رئیس جمهور باز نشسته ایران مجازی

میلاد دانته


و اما مراسم خداحافظی:
عقربه های ساعت در حال حرکت است.صدای حرکتشون در گوش رئیس جمهور ایران می‌پیچد و این هشدار را به او میدهد که زمان او در حال اتمام است.میلاد_دانته پشت میز خود نشسته است و به ساعت خیره شده است.ساعت ۱۱:۳۰ میشود زنگ به صدا در میاید.دیگر وقت رفتن است.او از جای خود بر میخیزد به میز تکیه میزند و به اطراف مینگرد.خاطرت را مرور می‌کند.روزی که وارد این دفتر شد رو بیاد می آورد اشک در چشمانش جمع میشود.دست روی میز میکشد دیگر وقت رفتن است.کیف خود را که تنها چیزی بود که همراه خود آورده بود را برمی دارد.باز به اطراف نگاهی‌ میاندازد و بلند می‌گوید خدا حافظ.به طرف در میرود و در راباز می‌کند.و به سمت پله ها میرود.پله هایی که به راهروی وارد میشود که انتهای آن درب خروجی کاخ ریاست جمهوری است.وقتی‌ وارد قسمت آخر پله ها میشود اعضای کابینه را میبیند که منتظر او هستن.به پأیین پل‌ها می‌رسد با تمام اعضای دولت دست میدهد.ان ای سی، سهند، استقلال ایران، بیگ ام، سیلور وایپر، داداش موری، آترپاتس، پوپک، پژمان، رضافوتو، ماسکتییر ،۳۰سام، ددی جابری و....همه هستن.میلاد دانته به طرف درب خروجی که انتهای راهرو طویلی هست حرکت می‌کند و اعضای دولت هم به دنبال او راه میوفتن نور از دره خروجی که باز است به راهرو وارد شده و میتابد و دیدن بیرون رو سخت کرده و فقط مستطیلی سفید مشخص است در یک لحظه میلاد متوجه شخصی‌ میشود که در جلوی در ایستاده و منتظراست.چهره اش بخاطر نور مشخص نیست میلاد نزدیک و نزدیک تر به اون شخص میشود و دائم از خود سوال میپرسد که او کیست.وقتی‌ که به او می‌رسد و چهره اورا می‌بیند لبخندی بر لبانش نقش میبندد.اون فرد کسی‌ نبود جز مرد نظامی ایران اشی بمبا.اشی بمبا با تمام قدرت به میلاد یک سلام نظامی میدهد و میلاد با تکان دادن سر به او ابراز رضایت می‌کند اشی یک عقبگرد به سمت چپ می‌کند و راه را برای میلاد باز می‌کند و وقتی‌ میلاد پا به بیرون کاخ می‌گذارد سیل عظیمی‌ از جمعیت در یک لحظه‌ منفجر میشود از شدت هیجان.صدای مردم بلند میشود خیلی‌‌ها برای بدرقه او آماده بودن چه از طرفدارانش وچه مخالفانش.هر کسی‌ چیزی میگفت که در حمایت میلاد بود یا بر ضدش.ولی‌ از دید میلاد همه شبیه هم بودن و فرقی‌ برای او میان آنها نبود و او همه رو دوست داشت.میلاد از پله های کاخ پایین آمد و از بین چندین سربازی که در دو صف روبروی هم به صورت خبردار ایستاده بودند گذشت و پشت میکروفن آمد و گفت همه شما رو دوست دارم.با هم باشیم برای ایران.وقت رفتن است پس خدا نگهدار.اون به سمت بالگردی که برای او آمده شده میرود.باده شدیدی شروع به وزیدن می‌کند و اور کت او در هوا شروع به شناور شدن می‌کند.میلاد به درب بالگرد می‌رسد بر میگردد اشک در چشمانش حلقه زده برای مردم دست تکان میدهد و در دل‌ میگوید شاید دیگر اینان را نبینم.سوار بالگرد میشود بالگرد بلند میشود میلاد ازخلبان میخواهد که بر سر جمعیت دوری بزند تا او خوب همگان را ببیند. بالگرد بر سر جمعیت دوری میزند و بد به نقطه ای نامشخص میرود که هیچ کس نمیداد میلاد به کجا خواهد رفت.

خدا حافظ...