دیگرانت عشق میخوانند و من سلطان عشق
Mastaan
بزرگمردی که سالهاست من را مجنون و شیدای خودش کرده است
سالهاست در آرزوی اینم که چنین روزی در جوارش، در قونیه باشم
به احترام خداوندگار عشق به سماع میاییم
:حرفی نمیتوان زد، جز گوش جان سپردن به اعجاز کلامش
بند را برگسلیم از همه بیگانه شویم
ای نیست کرده هست را،
بشنو پیام مست را
مستی که هر دو دست را، پابند دامت میکند
مستی سلامت میکند
پنهان پیامت میکند
آن کو دلش را برده ای، جان هم غلامت میکند
پرده بردار ای حیات جان و جان افزای من
غمگسار و همنشین و مونس شبهای من
ای شنیده وقت و بیوقت از وجودم نالهها
ای فکنده آتشی در جمله اجزای من
من عاشقی از کمال تو آموزم
بیت و غزل از جمال تو آموزم
در پردهٔ دل خیال تو رقص کند
من رقص خوش از خیال تو آموزم
سیر نمیشوم ز تو ای مه جان فزای من
جور مکن جفا مکن نیست جفا سزای من
با ستم و جفا خوشم گر چه درون آتشم
چونک تو سایه افکنی بر سرم ای همای من
از دل تو در دل من نکتههاست
آه چه ره است از دل تو تا دلم
این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است
این جهان بیمن مباش و آن جهان بیمن مرو
شب ز نور ماه روی خویش را بیند سپید
من شبم تو ماه من بر آسمان بیمن مرو
دیگرانت عشق میخوانند و من سلطان عشق
ای تو بالاتر ز وهم این و آن بیمن مرو
ای جان و دل مستان بستان سخنم بستان
گویی که نه ای محرم هستم به خدا هستم
Mastaan
Day 2,140 of the New World
Comments
1
آقا با فری گیت اول شدن خداییش شیرینی داره دیگه
نداره؟
voted ... o/
از دل تو در دل من نکتههاست
بسیار زیبا
من یک بار رقص سماع رو از نزدیک دیدم این تصاویر منو به اون خاطرات برد
1
از دل تو در دل من نکتههاست
vote
\o/
v
وتوت
عالیییی
v
فوق العاده بود
همیشه مبهوت طبع و سلیقه ی خاص تو بودم تو مقاله ها
بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید *** که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید
یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان *** چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید
این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است
این جهان بیمن مباش و آن جهان بیمن مرو