باز آمد بوی ماه مدرسه

Day 2,133, 11:43 Published in Iran Netherlands by Lord.jax


باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازی های راه مدرسه

بوی ماه مهر ماه مهربان
بوی خورشید پگاه مدرسه

از میان کوچه های خستگی
می گریزم در پناه مدرسه

باز می بینم ز شوق بچه ها
اشتیاقی در نگاه مدرسه

زنگ تفریح و هیاهوی نشاط
خنده های قاه قاه مدرسه

باز بوی باغ را خواهم شنید
از سرود صبحگاه مدرسه

روز اول لاله ای خواهم کشید
سرخ بر تخته سیاه مدرسه

قیصر امین پور

خوب بعد از این مقدمه همین پنج شنبه تصمیم گرفتم که از خاطرات بجه های ارپ از زمان تحصیل و مدرسشون 1 مقاله چاپ کنم تو فروم 1 تاپیک باز کردم دوستان منو مورد لطفشون قرار دادن و خاطراتشونو در اختیار من گذاشتن منم از همشون عکس گرفتم و بدون کم کاست برای شما دوستای خوبم گذاشتم

بریم سر اصل مطلب

اون اول ارش از جنتی بودنش برامون تعریف میکنه


بهنام از نترس بودنش برامون گفت



پرینسس پرشیا از زرنگ بودنش برامون گفت



revolver ocelot 1991
هم از شارلاتان بودنش برامون مینویسه😛



رضا حیوونیم مورد عنایت دوستاش قرار میگیره



مالکم برامون داستان میگه من نصفشوو تونستم عکس بگیرم



اوه اوه ممد !!! چی بگم والا



مردم مورد عنایت هم شاگردیاشون قرار میگیرن این محو مورد عنایت معلمش قرار گرفت



این خانمم که از همون 3 سال پیش همیشه میگفتم چرا از کفشاش عکس گرفته از مظلومیتش برامون گفت (امان از دل زینب)



خوب دیگه تموم شد دنبال چیی هی میای پایین

خودمم میخواستم خاطره بدم دیدم خیلی طولانی شد بیخیال شدم

امیدوارم خوشتون اومده باشه

میسن شهروند ساده ایران مجازی

[\right]