بزن دست قشنگه رو آآآآآآآآآآه بیاااااااااااااااااا

Day 1,490, 14:00 Published in Iran Iran by Silent Mind

سلام سلام سلام:دی
این اکانت قرار بود دیگه مل من نباشه ولی مثل اینکه علی الحساب فعلا دست کسی نیست:دی
گفتم یه مقاله بدیم روح همه شاد شه:دی


تا حالا دقت کردید
تا خودکار رو دستت میگیری میخوای درس بخونی میبینی استعدادت کمتر از پیکاسو و فرشچیان نیست
دست خودم که نیست، بدجوری نگرانم
.
.
.
.
... ... .
.
.
.
.
.
می ترسم امتحانای پایان ترمتون به ارپابلیکمون لطمه بزنه
مامانم از صبح رفت خونه ی خاله م،منم از خدا خواسته دوست دخترمو آوردم!
شب که مامانم اومد؛حس کردم یکمی باهام سرسنگینه!
بعدش دوست دخترم زنگ زد و گفت:
ببین ترو خدا شاکی نشیا!من یه چیزی خونه تون جا گذاشتم!
جا خوردم،گفتم :چــی؟؟! حتما مامانم همونو دیده تحویلم نمیگیره!
ولی قطع کرده بود!
رفتم با استرس همه جا رو گشتم...
روی تخت،زیر تخت،تو حموم،کفِ آشپزخونه،رو کاناپه ی هال،
یادم افتاد موقع نشون دادن عکسای کامپیوتر یه بارم .....
خلاصه اونجارم زیرو رو کردم چیزی نبود!
زنگ زدم بهش میگم: جونِ مادرت یکمی فکر کن ببین کجا گذاشتی،اصلا چی جا گذاشتی؟
صداشو لوس کرده میگه:یعنی تو نمیدونی؟
میگم:نه والا! بگو زود باش...
میگه : قلبـــــــــــــــــمو ..!
یعنی میخواستم خرخره شو بجوام!!
بعد که خیالم راحت شده رفتم به مامانم میگم:
چرا واسم قیافه گرفتی؟
میگه:این سوال داره مرد خرسِ گنده!!! توام شدی مثلِ بابات!
صبح تا شب نبودم یه زنگ نزدی حالمو بپرسی!!!
دقیقا همون زمانی که می خوای یواشکی و بی سر صدا راه بری ،تمام استخون های بدنت شروع می کنن به شکستن !
اعم از پا ، گردن ، لگن ، قولنــج و ... !!
البته اگر لق بودن سرامیک و موزاییک های زمین رو در نظر نگیریم !!
۴ تا مورچه میرن حموم !!

بعد ۲ تا میان بیرون !!

اگه گفتین اون ۲ تا چی میشن؟

میچسبن به صابون !! 😁)))))))))

قزوينيه ميره خواستگارى ، جواب منفى بهش ميدن ، رو باسن دختره اسيد ميپاشه.. 😁)

یه دونه از این سوسک ریزا هست ، هر شب ساعت 12 که میشه این میاد رو میز و کمد من را میره هی وای میسته نگام میکنه باز راه میره ..
.
.
.
.

.
.

.
.
.

.
.
... .
.
.
منتظرم یه شب روی اون غرور مسخرش پا بزاره و بگه که عاشقم شده!!!
يه شب خانم خونه اصلا” به خونه بر نميگرده و تا صبح پيداش نميشه!
صبح بر ميگرده خونه و به شوهرش ميگه كه ديشب مجبور شده خونهء يكي از دوستهاي صميميش (مونث) بمونه.
شوهر بر ميداره به ۲۰ تا از صميمي ترين دوستهاي زنش زنگ ميزنه ولي هيچكدومشون حرف خانم خونه رو تاييد نميكنن!

يه شب آقاي خونه تا صبح برنميگرده خونه.
صبح وقتي مياد به زنش ميگه كه ديشب مجبور شده خونهء يكي از دوستهاي صميميش (مذكر) بمونه.
خانم خونه بر ميداره به ۲۰ تا از صميمي ترين دوستهاي شوهرش زنگ ميزنه.
۱۵ تاشون تاييد ميكنن كه آقا تمام شب رو خونهء اونا مونده !!
۵ تاي ديگه حتي ميگن كه آقا هنوزم خونهء اونا پيش اوناست!!


هیچوخت یه مرد رو تو این موقعیتا قرار ندین: یا من یا مادرت یا من یا سیگار یا من یا ماشینت یا من یا پلی استیشنت ... ... ... یا من یا اینترنت یا من یا خوراکیای چرب و چیلی چون جوابی که می گیرین ممکنه دلخواهتون نباشه!....همین!

پرده اول:زمان بچگی من،صبح موقع رفتن به مدرسه:
من:بابایی پاهام حس نداره فکر کنم فلج شدم!میشه امروز مدرسه نَرَم؟!
بابام:پاشو بینم پسره ی بوووووووووووق اگه بمیری هم باید بری مدرسه!!!
پرده دوم:زمان حال،صبح موقع مدرسه رفتن خواهرم(پیش دبستان)
خواهرم:بابا من نمیخوام برم مدرسه!
... بابام:واسه چی دختر گلم؟
خواهرم:نمیخوام برم چون دوست دارم!
بابام:باشه عزیز دلم،بگیر بخواب،پتو رو بکش روخودت سرما نخوری!!!
این است سرگذشت خاک بر سری ما!!!


خواستم خودمو واسه دوست دخترم لوس کنم،
بهش اس ام اس دادم : عروسک خوشگل من کجاست؟
اما اشتباهی واسه بابام ارسال کردم!
بابام هم جواب داد : من از کجا بدونم؟!
خرس گنده، الان بچه ت باید عروسک بازی کنه مرتیکه .


دختر : ساعت چنده ؟
پسر : ساعت چنده ؟
دختر : دیوونه شدی ؟
پسر : دیوونه شدی ؟
دختر : چرا هر چی میگم تکرار میکنی ؟
پسر : چرا هر چی میگم تکرار میکنی ؟
دختر : دوستت دارم عزیزم
پسر : ساعت هفت و چهل و پنج دقیقه


یه خانم خوشگلو با کلی ذوق و شوق کنار اتوبان سوار می کنی .
... بعد چند دقیقه خانم غش و ضعف میره و می رسونیش به اولین بیمارستان .
کمی استرس داری !
بعد چند دقیقه میان و بهت تبریک میگن و بهت میگن داری پدر میشی !!!
استرست میره بالا !!!
... ... میگی من پدرش نیستم ولی خانم میگن تو پدر بچه هستی !!!
ازت تست DNA میگیرن و تو منتظر پاسخ تست می مونی !
استرس بیشتر شده !!!
شکر خدا جواب تست میاد و دکتر بهت میگه شما پدر این بچه نیستی !!!
دوباره استرست میاد پائین !!!
دکتر توضیح میده که در واقع شما اصلا به کل نمیتونی بچه دار بشی تو زندگیت
استرس بازم میزنه بالا !!!
توی راه برگشت به خونه ، به سه تا بچه هات فکر می کنی
اینجاست که استرس دیگه آمپر می سوزونه !!
😁


دوست عزیز آیا میدانید بوق ممتد کمکی به سبک شدن ترافیک نمیکند ..!؟
در عوض بار گناهان عمه شما را سنگین تر میکند ..!

پسر بچه 8 ساله در حالی که مگس کش تو دستش بود و خیره شده بود به مگسهایی که رو شیشه پنجره در حال جفتگیری بودند از مادرش پرسید ؟
مامان مگس نر داریم ؟
مادرش که تو آشپزخونه مشغول آشپزی بود جواب داد :
آره پسرم مگس نر هم داریم
پسر بچه بعد از چند لحظه دوباره پرسید :
... مامان مگس ماده هم داریم ؟
مادر در حالی که پیش خودش سوال بعدی پسرش رو تصور میکرد جواب داد:
نه پسرم فقط مگس نر داریم
پسر بچه با عصابیت مگس کش رو کوبید رو مگسهای روی شیشه و گفت :
ک.نیا

دقت کردین به اینایی که سرما خوردن... یه چُس دستمال دستشونه اونم عین جیگره زلیخا سوراخ سوراخ... بعد یه عطسه میزنه توش و دماغشو همچین محکم میگیره که انگار میخواد ازتوش تیرآهن18 دربیاره...بعد لای این دستمالو باز میکنه و زُل میزنه بهش! من نمیدونم دنبال چی میگرده!؟
دوستان عزیزی که وقتی فین میکنید دستمالتونو باز می کنید ببینید توش چیه...مطمئن باشید احتمال اینکه مروارید فین کرده باشید یک در ملیونه:دی

دختره تو مهد کودک از خانوم معلم می پرسه دختر 6ساله حامله میشه ؟
معلم میگه نه عزیزم ....
پسره از ته کلاس داد میزنه خیالت راحت شد ترسو

یك روز یک پسر کوچولو که می خواست انشا بنویسه از پدرش می پرسه: پدرجان ! لطفا برای من بگین سیاست یعنی چی ؟ پدرش فکر می کنه و می گه :بهترین راه اینه که من برای تو یک مثال در مورد خانواده خودمون بزنم که تو متوجه سیاست بشی من حکومت هستم، چون همه چیز رو در خونه من تعیین می کنم
مامانت جامعه هست، چون کارهای خونه رو اون اداره میکنه.
کلفت مون ملت فقیر و پا برهنه هست، چون از صبح تا شب کار می کنه وهیچی نداره
تو روشنفکری چون داری درس می خونی و پسر فهمیده ای هستی..
داداش کوچیکت هم که دو سالش هست، نسل آینده است. امیدوارم متوجه شده باشی که منظورم چی هست و فردا بتونی در این مورد بیشتر فکر کنی

پسر کوچولو نصف شب با صدای برادر کوچیکش از خواب می پره. می ره به اتاق برادر کوچیکش و می بینه زیرش رو کثیف کرده و داره توی خرابی خودش دست و پا می زنه. می ره توی اتاق خواب پدر و مادرش و می بینه پدرش توی تخت نیست و مادرش به خواب عمیقی فرو رفته و هر کار می کنه مادرش از خواب بیدار نمی شه.
می ره تو اتاق کلفتشون که اون رو بیدارکنه، می بینه باباش توی تخت کلفتشون خوابیده .....؟؟؟؟ میره و سر جاش می خوابه و فردا صبح از خواب بیدار می شه. فردا صبح باباش ازش می پرسه: پسرم! فهمیدی سیاست چیه؟

پسر می گه: بله پدر، دیشب فهمیدم که سیاست چیه: سیاست یعنی اینکه حکومت، ترتیب ملت فقیر و پا برهنه رو می ده، درحالی که جامعه به خواب عمیقی فرورفته و روشنفکر هر کاری می کنه نمیتونه جامعه رو بیدار کنه، در حالیکه نسل آینده داره توی كثافت دست و پا می زنه

مردی برای تولد همسرش به شیرینی فروشی محل تلفن زد تا کیک او را سفارش دهد.
فروشنده پرسید که چه پیغام تبریکی روی کیک بنویسد؟
مرد فکری کرد و گفت بنویسید: با اینکه داری پیرتر میشوی ولی هر روز بهتر میشوی 🙂
فروشنده پرسید چه جوری این پیغام را بنویسد. مرد گفت:خب، "با اینکه داری پیرتر میشوی" در بالا و "ولی هر روز بهتر میشوی" در پایین
مهمانی شروع شد، پاسی از شب گذشته بود که کیک ارسال شد.
... در جعبه کیک که باز شد مهمانها شوکه شدند ،چون روی کیک نوشته شده بود : با اینکه داری پیرتر میشوی در بالا ، ولی هر روز بهتر میشوی در پایین !!!!

چن سال پیش با یه دختری توی اینترنت دوست شده بودم که
فقط عکس همو دیده بودیم و چن باری هم تلفنی حرف زده بودیم ولی با وجود ندیدن
کلی از من دلبری کرده بود!جوریکه خیلی مشتاق بودم زودتر ببینمش.

یه روز دو تاییمون رو مود اس.ام.اس بازی بودیم و 2 ساعتی میشد که اس.ام.اس میدادیم
و میگرفتیم! کم کم کار به جاهای حساس رسید و صحبتها 18+ شد و ....

یه ساعت دیگه هم پیرامون همین موضوع شیرین! گفت و گو کردیم و دیگه
به قول معروف حسابی آمپر چسبونده بودیم!
تا اینکه من اس ام اس دادم :
ااااااه پس کی میای خونه ی من؟ دیگه دارم منفجر میشم!!!
ولی ...
از شانس گند من همون موقع دختر دایی چاق و لوس و ازخودراضی بنده
که قرار بود براش تحقیق دانشگاهش رو آماده کنم اس ام اس داد:
من جمعه دارم میام اونجا. آماده ش کردی؟
من که هوش و حواس از سرم رفته بود جواب دادم:
من همیشه آماده م عزیزم!! توی توانایی من شک نکن!همین الان هم بیای کاملا آماده م!
فقط هر موقع خواستی بیای یه دست لباس اضافه هم با خودت بیار!
چون اونقدر صبر ندارم که لباسات رو در بیاری. میخوام خودم پاره شون کنم !!
منتظر جواب بودم که یهو اس.ام.اس دوست دخترم اومد:
تو بیا پیش من!!! من اکثرا تنهام! اینجوری راحت ترم!!
اولش هنگ کرده بودم و نمیفهمیدم چرا جواب من رو دو بار داد و دوتا چیز مختلف گفت.
فکرم هم اینقدر مشغول بود که درست نمیتونستم درک کنم چه گندی زدم.
رفتم قسمت اس.ام.اس های ارسالی رو چک کردم و برق از سه فازم پرید!
یخ کرده بودم و نمیدونستم چه غلطی کنم!
عین خلها همینطور به گوشیم زل زده بودم که گوشیم زنگ خورد...
داییم بود،بقیه شو نگم بهتره..! چون الان داییم پدر زنِ عزیزِ بنده ست ..!

طرف لکنت زبون داشته...زنگ میزنه اورژانس که بیاد جنازه همسایشونُ که مُرده،ببره...
میگه:ااااااالو اااوورجانس،این ههههمسایمون مممممرده، یه آمبولانس بفرستین...
طرف میگه :آدرستون؟
یارو تا میاد آدرسو بگه زبونش بند میاد میگه : "ظظظظظظظ"
طرف میگه:"ظفر منظورتونه؟"
... میگه:"نننننننننننننننه"
طرف فکر میکنه سرکاره،قطع میکنه....2هفته بعد همین اتفاق میوفته...بازم
طرف میگه : " آدرستون"
باز زبون یارو بند میاد میگه "ظظظظظظظظظظظ"
طرف میگه: "ظفر؟!!!"
میگه:" نننننننننه"
باز مامور اورژانس فکر میکنه سرکاره قطع میکنه...3ماه رد میشه،باز طرف
زنگ میزنه میگه:"اااااااوووووورجااااانس،این ههههههمسایمون
مممممرده...محلللللمون بوی گه گگگگگگگرفته یه آمبولانس بفرستین"
طرف میگه: "آدرستون"
باز زبونه یارو بند میاد میگه :" ظظظظظظظظظظظ"
طرف میگه:"آقا منظورت ظفر ِ؟!!!!!"
میگه "ااااااره بییییینامووووس کککشوندم آوردمش ظفر....بییییییااااا ببرش!!!
بدو بدو بدو عسه داغه:دی







اینم یه عکس فوتبالی واسه فوتبال دوستا