گذاری بر آنچه گذشت،،،،،هزاردستان

Day 1,458, 18:27 Published in Iran Iran by HEZARDASTAN
سلام

تقریبا حدود 10 روز از سپردن مسوولیت کشور به من میگذره و بسیاری از شما منتظر بودید که من زودتر از اینا بیام جلو و براتون توضیح بدم که چه خبره؟،چرا اینجوری شد؟،چرا رفتن برای من و نه کس دیگه اونم من لایحه استیضاح زدن؟، بگذریم
ولی میخوام همین اول کار ازتون خواهش بکنم چون احتمالا کمی طولانی خواهر شد ، لطفا بدون پیش داوری و با حوصله خوب بخونید بعدش هرچی دوست داشتید اعم از انتقاد و پیشنهاد،تا نقطه نظرات خودتون رو بدون درگیر شدن با هم و بدوبیراه گفتن به همدیگه همین پایین بنویسید؛ اینو هم به دوستان و طرفداران میگم و هم به منتقدین و یا دشمنان؛ بنده رو هم از پاسخگویی به کامنتها معاف کنید که دیگه بیش از این توان و حوصله کلنجار رفتن با بعضیا رو ندارم و ترجیح میدم خودتون قضاوت کنید؛ از طرفی هم اول کاری نگید که نیومده داره گله میکنه چون اگرچه گله مند هستم مخصوصا از بسیاری از دوستان خودم ولی هدف اصلی این آرتیکل فقط گفتن آنچه گذشت هست و آنچه بنظر من باید یا بهتره که بکنیم

اما اصل داستان
من در 8شت روز پایانی دولت دوست خوبم حجاریان(امین عزیز) مجبور شدم از پشت صحنه بیرون بیام و بدلیل مشکلی عهده دار امور اجرایی کشور بشم، اونم در تمامی موارد از نظامی ،سیاسی، قراردادهاو مذاکرات؛ لذا چون امانتی دستم بود و در اصل دولت متعلق به امین بود نقطه نظرات خودم رو اگرچه عمدتا در راستای همون برنامه های دولت بود دخالت ندادم و فقط جریان رو حفظ کردم تا انتخابات برگذار بشه؛ همون انتخاباتی که شما ها به من رای دادیدو یا اوردنتون که رای بدیدو یا اصلا بقول یک نفر اصلا شما نبودید که رای دادید؛ این مولتیها و اشاره دوست خوبم پژمان بوده وگرنه بعد سه سال منو چه به سی پی شدن؟؟؟!!!!؛ اولین مورد از اونجا برای من پیش اومد که کابینه خودم رو مشتمل بر دستکم 6 سی پی سابق معرفی کردم؛
اما اصل قضیه برمیگشت به ساعتهای پایانی روز اول کاری من

عصر روز اول ما ناگهان متوجه شدیم که با سرعتی عجیب رومانی با کمک دولت محترم ترکیه به همسایگی ما رسیده و اناتولی شرقی رو تسخیر کرده؛ از اونجا که من احساس میکردم دولت جدید ترکیه برعکس دولت قبلی روند متخاصم یا توطئه چین و زدوبند کاری رو قاعدتا براساس اسامی نباید داشته باشه ، خودم دست بکار شدم و باب مذاکره رو با سی پی جدید رومانی شروع کردم؛ در حین مذاکرات بگذریم از اینکه مسجل شد ای بابا این دولت جدید هم مطابق برنامه دولت قبلی اگر نگیم همکاری صد درصدی کرده ، دستکم سکوت کرده و خودشون شرایط حضور راحت رومانی رو فراهم کردن (اینمورد الان در فرماندهی اتحاد در دست بررسی هست و لی گزارش یک دوست مجارستانی در این مقر فرماندهی رو که میگه مدارکی دال بر ردوبدل شدن گلد بین ترکها و رومانی وجود داره رو من هنوز نمیتونم تایید کنم و هنوز باور هم نکردم)؛دولت رومانی با من به نتیجه نرسید چون معتقد بود من و کشورم یا باید اماده جنگ مستقیم بشیم و یا باید به خواسته های اونا تن بدیم؛ چه خواسته ای؟ اینکه اولا ما کلا با اتحاد وان قطع رابطه کنیم، بلافاصله با امریکا ام پی پی ببندیم تا ام پی پی های قبلیمون باطل بشه، و در ازاش اونا هم به ما حمله نمیکنند ولی ما باید اماده باشیم دستکم حدود دو ماه از نقشه همانند یونان و کرواسی پاک بشیم و بونوس هم گیرمون نمیاد ، ازلجاظ اقتصادی هم نمیتونن به کمک کنند و پس از حدود دوماه که کم کم یونان و کرواسی به نقشه برگشتند اینا کمک میکنند تا ماهم برگردیم به نقشه و در عوض همه اینها به ما احترام مساوی میزارن وبه ما اعتبار میدن!!! که این آخری دیگه اخر بی احترامی بود و جلسه ختم شد و دولت من هم مطلبق دستور العملی که من از اول به وزرای خودم داده بودم ترجیح داد اماده نبرد بشه؛ چون اگه یادتون باشه من از اول تو مقاله معرفی خودم گفتم که با احدی شوخی ندارم
در ساعتهای پایانی اونروز من دوستان ضمن جمع بندی اوضاع و چون من از یک هفته قبل درگیر مسائل بودم و اشراف داشتم به دستور من و با لطف وزیر محترم دفاع اومدیم و از طریق روزنامه وزارت دفاع ارتیکلی زدیم که در واقع تبدیل شد به سر منشاو آنچه که تا به امروز پیش اومد و خواهد اومد؛ مقاله ای که سرفصلهای فکری و سیاسی نظامی دولت من رو معرفی میکرد؛ چیزی که به نظر من حق هر دولتی هست که مطابق نظرات خودش رو در چارچوب قوانین قبلی بیان کنه و حرکت کنه و نه اینکه مجری دستورات مجلس باشه و هر چی اونا گفتن بگه باشه چشم؛ چون در این حالت اصلا دولت معنی نداره ، معنیش میشه کارگر ماهانه تازه استخدام شده برای اجرای اوامر مجلس که خوب من اینکاره نیستم

بگذریم ادامه ماجرا
بعد از چاپ مقاله سیل هجوم و توهین و سفسطه و آی وآی مملکت به باد رفت بلند شد، دوستی در مجلس تاپیکی زدن و نقطه نظرات مجلس و دل نگرانیهای عده ای خاص رو از نماینگان مطرح کردن که پاسخ بر اساس معیارهای اعتقادی خودمون دادیمولی از همون اول هم این نکته بسیار برجسته به چشم میخورد که از هر ده کلمه سوال یا انتقاد 9 کلمه اون به ترکیه ختم میشد
اما مقاله میخواست چی بگه و چرا
من در مقاله چند قسمت کاملا مجزا رو طراحی کرده بودم
اول خواستم به رومانی فارغ از اینکه تعلق به چه اتحادی اره بگم اینجا با کی طرف هست و موفق هم شدم چون باعث دو نکته شد
یکی اینکه جو داخلی ترکیه به سمتی رفت که ناگهان مسیر انقلابهای بی برنامه تغییر کرد و برای اولین بار مجارستان با تانکینگ شدید اومد به کمک ترکهای وطن پرستی که دیگه فهمیده بودن داستان از چه قراره و رومانی رو بیرون کردن؛ از طرف دیگه با تشکر نسبی از یک دشمن قدیمی که چین باشه و توی دو ماه آخر منتهی به دولت من رفتار مودبانه و منطقی رو در پیش گرفته بود بین خود اعشای ادن اختلاف نظر افتاد و همه اونها با اینکه ساختار نظامی ادن عمدتا دست رومانیایی ها هست، افتادن به جون رومانی که این چه کاری بود کردی( رد پای تایید حرف من هم حتی میتونید در کامنتهای پایین همون مقاله بینید تا یکسری مذاکرات که اومدن و گفتن رفتار اون شب رومانی ربطی به کل ادن و اعضای دیگر اون نداره)، از طرفی من بر اساس اینکه دولت امین تعهد کرده بود به دولت مقدونیه در ازای کمک هاش یک قطعه از 4 قطعه زمینی رو که داشتیم و گندم داشت رو تحویل بده با مقدونیه مذامذات رو ادامه دادم ولی چون اونها اصرار داشتن که حتما باید ریاض رو بدم منم اومدم و درباره تمامیت ارضی کشورم نکته ای بسیار ک.چک و ظریف رو تو مقاله اشاره کردم که این هم باعث یک بحث دیگه شد که چرا دولت بعد از بی احترامی به دولت فاخر و دوست و برادر ترکیه که همین تازگی تو روی ما جنگیده ، اومده به یک متحد گردن کلفت قوی مثل مقدونیه شاخ و شونه کشیده!!!! غافل از اینکه آقا جان این من هستم که باید تصمیم بگیرم تعهدات دولت قبلی رو چجوری اجرا کنم ؛ من هم نمیخواستم غیر از القسیم جای دیگه ای رو بدم که ندادم

تا اینجامن مختصری از رئوس اصلی اون مقاله معروف رو گفتم که باعث شروع مناقشات بین من و مجلس شد؛ در ادامه مطابق روال گذشته درخواست بودجه کردم و مقداری رو هم که از دولت قبلی به من تحویل داده شده بود گزارش کردم؛ همونطور که الانم دارم میکنم؛ اما باز مخالفت دیدم و همچنان موضوع ترکیه در راس امور بود!!؛

دستورات من و برنامه هایی که برای ایندوره برای کشورم پیش بینی کرده بودم همگی داشت به خوبی پیش میرفت ، من در عرض 72 ساعت اول برای شما الجوف و شبه جزیره سینا رو گرفتم؛ جاییکه بسیار بهش معتقدم وبرای اولین بار مارو به دروازه جنوبی اروپا میرسوند
همزمان روابط خوبی با مقدونیه و مصر پدید اومد.اما با گذشت 24 ساعت از تسخیر سینا و امکان انجام انقلاب در اون منطقه مطابق پیش بیمی مواجه شدیم با سه انقلاب پیاپی در یک روز اونهم در دومنطقه تبوک و سینا، منتهی در این موقع ما هنوز به هیچ جا نچرال انمی نداده بودیم ولی شب هنگام دیدیم که قبرس ترسیده و داره تو کانال خودش تجهیز میکنه
اعضای کابینه عمدتا نظرشون دادن نچرال به قبرس بود بغیر ازدو نفر ولی برخلاف اینکه همه جا پر کرده بودن که دکتر دست نشونده پژمان و احمدرضا هست و یا مثلا بین تیم خارجه یعنی امین المیرا و آرین با خودشون و با تیم وزارت دفاع هماهنگی نیست ، همونطور که از اول گفته بودم من تصمیم رو میگرفتم لذا از دوستان خواستم تاپیک بزنند و بین قبرس و اسراییل اختیار رو به مجلس بدن که مجلس هم ترجیح داد ما ب اسراییل نجرال بدیم و با رای بالا هم تصویب کرد

لایحه داده شد و همزمان انقلاب ها هم بخوبی مدیریت میشد بنحویکه تا این موقع مجبور به تجهیز هم نشدیم؛ اما بعد از اینکه من ساعت 5 صبح اتک دادم و طبق قرارم با اتحاد برای سه راند اول کارد حاضر کرده بودم، بدلایلی که به مجلس گفتم و ببخشید که اینجا نمیشه گفت اتحاد پشت منو دقیقا تو همون سه راند اول خالی کرد؛ولی من برخلاف نظر همه اعضای کابینه خودم نگران نبودم چون مطمئن بودم هر اتفاقی بیفته امروز یعنی سه شنبه تعطیل هست و هموطنای من حتما در جنگی که بونوس هم داره بخوبی میجنگند؛ اما غافل از اینکه حق با اعضای کابینه بود

من چندین ساعت آنلاین بودم و بسیاری از شما هموطنان رودیدم ، بسیاری از شما دوستان خوب خودمو دیدم که از جای خودشون تکون نخوردنو تانکینگ که هیچ ، 4 تا فایت ناقابل هم نزدن، ملتی که خوب در اثر سمپاشی مغرضین سکون کرده بود دیر به فکر کمک افتاد زمانیکه دید قبرس هم وسط کار اومده و نچرال داده؛ اما چه فایده دیر شده بود
ملتی که در روز عادی علیرغم دستور هر دولتی بخاطر چند مدال میرفت و هر طرفی میخواست میجنگید از جاش تکون نخورد؛ برخی دوستان با غیرت با از خود گذشتگی هر آنچه اندوخته کرده بودن برای مدال سی اچ اومدن و مخلصانه زدن و لی دیر شده بود
اسراییل اتک منو دفع کرد و بزرگان قوم مقابل دولت اومدن به صحنه و بجای اینکه بگن چرا خودشون کمکی نکردن گفتن که دولت آبروی مارو برد و خفت کشیدیم!!ویا مثلا دولت رفته از ترکها که بهشون ناسزا گفته کمک گرفته و آبروی مارو برده

اما این وسط کسی نیومد بگه کدوم بی ابرویی؟ کسی نیومد بگه خودتون چرا فایت نزدید؟فقط سمپاشی پشت سمپاشی، جوسازی پشت جوسازی؛ بعدشم در یکحرکت همزمان و از پیش طراحی شده اومدن و تاپیک استیضاح رو زدن که دیدید و در جریان هستید


از همه اینها بگذریم، اینا که گفتم شرح مختصر ماجرا بود
اما حرف من
منو اکثرتون میشناسید ، من یک ادم ناسیونال سوسیالیست دو آتیشه هستم با افکار افراطی وطن پرستانه که اصلا واسم پول و مقام مهم نبوده و نیست، اهل مولتی بازی نیستم و از اون مهم تر اهل ریپورت دادن هم نیستم، اگه مولتی داشتم نمیرفتم زیر بار منت و تهمت هر کسی که ما آوردیمت و مردم کیلو چنده؟
دیدید من زمان جنگ بلغارستان با کمک شما چجوری از جیب خودم گذاشتم فقط واسه اون انقلاب معروف راجستان
من برنامه های خوبی داشتم برای گسترش سرزمینهای اینکشور و هنوزم دارم
اوناییکه اومدن و وا اسفا گفتن که الجوف رفت یادشون بیاد که سینا و الجوف رو این دولت گرفت و نه شما، بازم کارشو ادامه میده
اومدن گفتن بیخود کردی روی کمک ملت حساب کردی کسی نمتونه به مردم زور بگه که اینجا بجنگند یا نچنگند!!! یکی نیست بگه اقا جان من بعنوان سی پی مملکت وقتی میخوام بجنگم آیا غیر از اینه که باید اول به مردم خودم دلخوش باشم؟
چرا نباشم وقتی میشناسمشون و میدونم چج.وری میجنگن و فداکاری میکنند برای این آب و خاک؛ مگه همین دیروز و یا ساعتهای روز قبلش که باختیم همین ملت خاموش که تحت تاثیر سمپاشی شما ها ساکت موندن نیومدن و جانانه نجنگیدن؟
به من میگن هزینه بیهوده کردی! نه من هزینه بیخود نکردم؛ جنگ هزینه اره و برای اوردن سرباز وقتی مردم وشما نخواهید به منکمک کنید تا خرون آخر این مملکت رو لازم باشه خرج میکنم که از کشورم دفاع کنم
من دیروز با اینکه همچین تانکی هم نیستم در قیاس با مدعیان وطن پرستی اومئم و سه میلیون دمیج زدم اونم جلو کی، جلوی پدژات
پس اگه بخواهیم میتونیم

الان هم به شما ملت میگم من تو این سه سال تا بحال به هیچ کدمتون از گل بالاتر نگفتم بازم نمیگم، تا بحال یک ریال دزدی نکردم و نمیکنم، چیزی نبوده داشته باشم و با کسی شریک نشم، آماده باشید چون بازم من حدفاصل 7 تا 12 روز دیگه بازم استیضاح میشم؛ اینو دارم میگم اگه گمان میکنید من باج به کسی یا گروهی میدم محاله از اینکارها و جوسازی ها هم نمیترسم؛ تمام در روز گذشته هم یک شات نزدم که درجواب سمپاشی ها و فشارها باشه
چون به کارم به تیم دولت و برنامه های خودم اعتقاد دارم و ایمان دارم
منت به سر هیچ کس ندارم زیر بار منت هیگکس هم نمیرم
اومدم کار کنم، اومدم واسه کشورم افتخار بیارم نه اینکه غصه رابطه با این کشور یا اون کشور رو بخورم
قبلا هم گفتم هیچ دوست یا دشمنی رو نمیشناسم و فقط بر اساس منافع کشورم تصمیم میگیرم ولاغیر؛ سیاست دولت وبرنامه هاشم من تعیین میکنم نه کس یا کسان دیگه؛ پر بار ترین و قویترین کابینه رو جمع کردم برای افتخار این مملکت، و بهشون ایمان دارم؛ این بندگان خدا حتی پژمان که هرگز حاضر نمیشد در هیچ جایی باشه یا اسمی ازش بیاد این ماه به احترام من اومده و گوشه ای از کار رو برام گرفته و به من مشورت در زمان لازم رو میده؛ اما او هم هرگز مثل تمام سی پی های دیگه کثل آرین، امین ، المیرا، احمدرضا ، متین، مجید و بفیه گوش میکنن تا بینن تصمیم نهایی چیه، اگهمیخواهید در این روزهای باقیمونده تمام فکر و ذکر من و تیم دولت به پاسخ دادن به شاتهای شما و کنایه ها و متلکها باشه اگه دوست دارین عمده وقت من و تمرکز کن صرف این بشه که مجلس چه کرد یا نکرد از همین الان بگین؛

من میخوام و اومدم که کار کنم، میخوام تمرکز داشته باشم، میخوام با جون ودل به مردم کشورم اطمینان کنم و فقط برای زمان های بسیار ضروری برم سرباز مزدور بیارم و ترجیح میدم اگه قراره خرج هم بشه بره تو جیب ایرانی، بره روی رنکینگ ایرانی، وگرنه دیروز هم دیدید 3 هزار تانک دادم جلوی اینسی و پدژات هم ایستدیم؛
من دیشب دستور داده بودم 4 کیلو تانک آماده باشه واسه تجهیز در صورت حمله مستقیم اسراییل، ولی بعد اون جنگ جانانه در سینا که خودم فتحش کردم با زبون و دیپلماسی خودمم دادم رفت، طرف مقابل ترجیح داد با ما دوباره درگیر نشه و یک نفس تازه کنه لذا خودشون اومدن هم اقدام به انقلاب کردن هم تا صبح شات زدن که الجوف ازاد بشه، اونوقت جالبه که همین دستان که پریروز خبری ازشون نبود اونم در جنگ با بونوس ، دیشب برای تخریب و یا به اصطلاح دفاع از خاکی که منگرفتم نه اونا داشتن تانکینگ میکردن!!! بازم دارم میگم

مردم من میخوام کارمو ادامه بدم ، وکلی هم کار دارم، دلم میخواد با خودتون روراست باشید ، ببینید به دولت اطمینان دارید یا نه؟ ببینید به ادمی که سخه ساله میشناسیدش اطمیتان دارید یا نه
ببینید من ادم وطن پزستی هستم یا نه
ببینید من برای منافع کشورم با کسی شوخی یا زدوبند دارم یانه
ببینید یادتون میاد زمان دولت احمدرضا بزرگترین منتقدش من بودم یا نه و ایا این ادم مصالح کشور رو فدای رفیق بازی میکنه یا نه

نمیخوام وقتتون رو بگیرم چون میدونم بلافاصله متلک و اتهامات واهی عده ای شروع میشه، عده ای که علیرغم کودتای نا فرجامشون هنوزم معتقد م اونا هم پر از پتانسیل هستن و میتونن در کنار من و شما گوشه ای از این بار بگیرن نه اینکه به داشتن یا نداشتن رابطه با این کشور یا اون کشور، این دوست یا اون رفیق فکر کنند؛
دلم میخواد ببینم تو این نمیدونم چند روز باقیمونده انقدری همت دارید فقط یکماه جانانه وطن پزست باشید و جنگنده؟ ایا همت اینو داریدکه مثل همین چند روز جانانه در چند جبهه همزمان بجنگید؟ من به شما ایمان دارم و داشتم

با شما ها تا صبح بیدار بودم و بازم میمونم، خرج کردیم ضرر کردیم و لی واسه مملکت افتخار اوردیم، بازم میتونید با من بمونید یا نه؟ بازم میتونید نترسید از حمله و جنگ .و گریز یا نه؟

اگر گمان میکنید یاباور دارید که استیضاح چاره کار هست که بهتره از همین امروز بازم به فکرش باشید، وگرنه دست بدست هم بدید و برای کشورتون خوب و مردونه بجنگید؛ مثل همیشه

من مطمئنم که اشتباه نکردم درباره شما
من مطمئنم که ما شاید خیلی از اوقات ملت دهن بینی هستیم و عجولانه و احساسی تصمیم میگیریم ولی متحد ترین و وطن پرست ترین ملت هستیم



دوستدار همه شما هموطنان
اول دشمنان سپس دوستان


رای و اشتراک یادتون نره



ارادتمند
روز 1458 دنیای مجازی


رییس جمهور ایران
هزاردستان