برداشتهای اولیه من از ورژن بتا - بخش نظامی

Day 953, 02:23 Published in Iran Serbia by gorgepir

سلام دوستان.

خب بعد از مدتی بازی کردن در این ورژن, یک سری برداشتهای اولیه دارم که می خواستم با شما مطرح کنم ببینم شما چی می گویید.

نظامی
مهمترین تغییر در بخش نظامی بوده است به نظر من.
در این بخش و در جنگهایی که من دنبال کردم, تا بحال استراتژی خیلی موثری ندیدم. در دفاع تنها استراتژی که دیدم این بود که گروه مدافع سریع با تعداد جنگنده زیاد یک خط دفاعی در سمت چپ جبهه تشکیل می دهد تا مانع از حمله مهاجمین شود, و سپس این خط را چند لایه می کند. برای دفاع تنها لازم است که سریع دیوار تشکیل داد, و دیگر نیاز به تلاش خیلی زیادی نیست. بنابراین کار مهاجمین سخت خواهد بود.
تنها استراتژی نسبتا موفق حمله که تا بحال دیدم این بود که مهاجم در یک ششگوش متمرکز شوند و با هم به یک ششگوش دیگر حمله کنند. سپس ششگوش ها مجاور آن را بگیرند. کلا باید سعی کنند که در خط اول آنها (یعنی جایی که مستقیما مجاور نیروی دفاعی است) تفنگداران باشند و تمرکز نیروی هوایی در وسط باشد. چون وظیفه اصلی حفاظت از منطقه معمولا با تفنگدار است (چون هزینه اسلحه کمتری دارد) و نیروی هوایی می تواند از وسط نیروهای خودی هم حتی به دشمن برسد.

بنابراین, برداشت خلاصه من تا بحال این بوده است:
برای دفاع موثر:
بیشتر نیروها باید از تانک, ضد هوایی و تفنگدار تشکیل شوند, با نسبتهای تقریبی 40% 20% و 40%. این نیروها باید سریع بعد از آغاز جنگ خط دفاعی تشکیل بدهند (از چپ ترین ششگوش در هر ردیف به صورتی که در ششگوش مجاور نیروی خودی وجود داشته باشد) و بعد نیروی های بعدی باید به آنها اضافه شوند. وظیفه حفظ خط با تفنگداران است و وظیفه جلو بردن خط با تانک. نیروهای ضد هوایی بویژه در دفاع از پایتخت لازم است, چون مهمترین ششگوش نقشه است و هیچ طرفی نمی تواند بدون فتح این ششگوش پیروز شود. خط دفاعی باید منسجم باشد و چون تقریبا بیشتر نیروها تفنگدار و ضد هوایی هستند, هزینه دفاع خیلی زیاد نیست (چون این ادوات جنگی عموما ارزان هستند و نیاز به صرف گلد نیست).

برای حمله موثر:
جریان حمله خیلی متفاوت است. برای آنکه بتوانیم به یک منطقه حمله کنیم, معمولا نمی توان همان استراتژی دفاعی را گرفت و یک خط آتش تشکیل داد و به سمت راست حرکت داد. دلیل آن هم این است که در حمله, در لحظه آغاز جنگ بازنده هستید و باید 75% ششگوش ها را بدست بیاوریم که در دست مدافع است. بنابراین, به نظر من استراتژی به دو بخش تقسیم می شود.
بخش اول نیرو های خط شکن است که وظیفه این را دارند که با صرف هزینه بالا گلد (با بوستر) مستقیمترین خط ممکن (و در جایی که کمترین تعداد مدافع است) را از جبهه خودی به پایتخت (یا اگر بیمارستان هست در نقشه بیمارستان) تشکیل دهد. این افراد عموما باید نیروی هوایی باشند, که بتوانند مانور کنند (یا حداقل تانک). تنها به نظر من کسانی می توانند این مشاغل نظامی را انتخاب کنند که قادر به پرداخت هزینه بالای آن (هم گلد بابت بوستر و هم خرج تانک و هلیکوپتر) را داشته باشند. بعد از آنکه نیروی هوایی چند ششگوش را فتح کرد, آن وقت نوبت به تفنگداران می رسد که آن مناطق را مستحکم کند. این کار را هم می توانند نسبتا سریع انجام دهند, چون وقتی که یک نوار عرضی توسط مهاجمین فتح شود, مهاجمین جدید می توانند در داخل این نوار اعزام شوند و فاصله با جبهه ندارند. مهاجمین باید سریع پایتخت را فتح کنند تا مدافعین روحیه شان را از دست بدهند, سپس این نوار عرضی را (از دو طرف) گسترش بدهند. بنابراین عمده نیروی مهاجم متشکل از هوانیروز, تفنگدار و تانک است که با نسبتهای تقریبی 40%, 30% و 30% است (و هوانیروز بیشتر کار خود را باید در همان اول جنگ و برای خط شکنی انجام دهد).

برای انتخاب حرفه نظامی:
در این جا فقط برداشتهای خودم را می گویم, کاملا مختارید که مخالف این فکر کنید و معتقد باشید من اشتباه می کنم.

به نظر من باید حدود 40% نیروها تفنگدار شوند. در آخر این مهمترین نیرو خواهد بود که باید هم منطقه را حفظ کند, هم پایتخت (که به احتمال زیاد انباشته شده از ضد هوایی است) را از دشمن بگیرد. چون اسلحه برای این بخش بسیار ارزان است, این گزینه راحت ترین گزینه و نسبت به هزینه بهترین انتخاب است.

حدود 15% نیرو ها باید به بخش ضد هوایی بروند. دلیل این امر هم این است که این گروه باید از پایتخت دفاع کنند, و نیروهای خط شکن دشمن عموما هلیکوپتر خواهند بود. این موضوع یعنی 20% برتری ضد هوایی به هلیکوپتر و 20% هم به خاطر آنکه ششگوش شهر است (پایتخت) یعنی پایتخت را نمی توانند بگیرند و اگر پایتخت را نگیرند, شکست می خورند.

حدود 20% نیروها باید تانک شوند, که هم در زمان حمله و هم در زمان دفاع می توانند بسیار تاثیر گذار باشند. این نیروها در زمان دفاع از پایتخت وظیفه عقب راندن تفنگداران دشمن را خواهند داشت, چون تنها نیرویی که بر ضد هوایی برتری دارد تفنگدار است. در زمان حمله هم, وظیفه شکستن خطوط تفنگدار دشمن را دارد.

25% نیروها هم باید نیروی هوایی باشند. این برای زمانی است که می خواهیم به کشوری حمله کنیم, چون باید بتوانیم سریع در زمین آنها پخش شویم. البته این نیروها باید توانایی پرداخت هزینه های بالای جنگ را داشته باشند. در دفاع خیلی موثر نخواهند بود, و بیشتر به صورت نیروهای ضربتی در دفاع علیه تانکهای دشمن عمل می کنند (یعنی خط را نمی توان با اینها نگاه داشت)

به صورت خلاصه, البته بسته به هر فردی دارد, ولی به نظر می رسد از آنجاییکه کشور ما خیلی کشور مهاجمی نیست, نیاز ما به نیروی هوایی کمتر است, و می توانیم به جای آن تانک شویم. البته اینها را به صورت کلی گفتم, و هر کسی هر طور دوست دارد توان خود را تقسیم می کند.

برای مثال من خودم 95% اسکیل خودم را در هوانیروز گذاشتم, و 5% در تفنگدار. 95% مال زمانی که گلد دارم و می توانم بجنگم, آن 5% هم مال زمانی که فقیر شدم و فقط می خواهم خط نگه دارم.



در مقاله بعدی برداشتهایم را در مورد بخش اقتصادی می گویم