تجربیات من برای وزیر امور خارجه بعدی

Day 925, 10:26 Published in Iran Serbia by gorgepir

سلام دوستان

خب این دوره هم به پایان می رسد. خیلی زود گذشت از زمانی که به عنوان وزیر امور خارجه شروع به فعالیت کردم. در این مقاله می خواهم تا جایی که می توانم راهنمایی هایی برای شما دوستان که قصد دارید در آینده (دور یا نزدیک) بعنوان وزیر امور خارجه خدمت کنید. اینها تنها نظرات من هستند, و تنها به این دلیل می گویم که می خواهم نفر بعد از من بهتر باشد - که کار خیلی سختی نیست. مقاله طولانی است ولی می خواستم همه آنچه در ذهنم بود را برایتان نقل کنم. امیدوارم برایتان فایده ای داشته باشد.

می دانم الان تبلیغات ریاست جمهوری شروع می شود و جملات کلیشه ای وزرات امور خارجه دیگر بله قربان گو نخواهد بود شنیده خواهد شد. این طبیعت سیاست است و باید هم این طور باشد. فقط می خواهم به همه یادآوری کنیم که بیشتر سعی کنیم که بسازیم تا خراب کنیم. اگر واقعا کشورمان را دوست داریم.



بخش اول - اتفاقات
در این یک ماهه من بدلیل مشلغه دنیای واقعی در وسطهای ماه به مدت 12 روز نتوانستم بعنوان وزیر امور خارجه فعالیت کنم, که از آن زمان به بعد دوست خوب و پرتلاشم ترو انزو این مسئولیت را قبول کرد. جریانات آن 12 روز را می گذارم خودش تعریف کند, من به روزهای اول و روزهای آخر این دوره می پردازم.

وقتی که سکان دیپلماسی خارجی کشور را برعهده گرفتم, چند موضوع را سعی کردم سریعا انجام دهم تا بتوانم براساس آنها یک سری تحلیل ها داشته باشیم و راهبرد مناسب برای آن پیدا کنیم. اولین اقدام من (که برای خود من مهم بوده) مذاکره با هند بوده. تاریخچه ما با هند خیلی تاریخچه خوبی نبوده, دشمنی زیادی با هم داشتیم. برای آنکه بتوانم محک بزنم که آنها اوضاع شان چطور است. برای این کار, یک مقاله در آن کشور چاپ کردم تا ببینم می توان با آنها مذاکراتی داشت یا نه. به شخصه آدمی هستم که معتقد به روابط دوستانه هستم, برای همین با توجه به شکستهای متوالی پروژه های مختلف پی تی اوی هند و اینکه تا زمانی که هند ام پی پی های زیاد داشته باشد نمی توانیم آنجا را با جنگ فتح کنیم, از در دوستی وارد شدم. مقاله با استقبال بسیار خوب هندی ها مواجه شد (البته بعضی دوستان در داخل انتقاداتی هم داشتند, ولی به نظر خودم قدم اولیه مثبتی بود).

این مقاله سرآغازی شد برای مذاکرات با سران هندی. با تلاش زیاد و با همکاری صربها و اندونزیایی ها, توانستیم کمی از دشمنی هند بکاهیم, و سپس در وزارت امور خارجه ایران, شروع کردیم بذر تردید را در رابطه هند و آمریکا بیاندازیم (البته بعضی دوستان معتقد هستند قبلا هم این کار شده بود و فکر ما نبوده, که قطعا تلاشهایی انجام شده بود ولی نه در این وسعت). این شک و تردید ها و این "پچ پچ" کردن ها سرانجام به این موضوع منجر شد که هند رسما از آمریکا درخواست کرد که کارناتاکا را پس دهد. این یک پیروزی بزرگی برای امور خارجه ایران بود, که توانستیم در اتحاد استراتژیک آمریکا و هند ضربه بزرگی وارد کنیم. (البته باز بعضی از دوستان معتقد هستند که ما کار خودمان را زیادی بزرگ کردیم, ولی دلیل آن این است که آنها از مذاکرات پشت پرده خبردار نیستند.) تلاشها زیاد بود و در ظاهر پیروزی بزرگی کسب کردیم. خروج آمریکا از کارناتاکا. تحلیل فعلی ما این است که هند بر موضع خود مصر است و آمریکا تا دو ماه دیگر کامل از کارناتاکا خارج می شود.

مورد بعدی به روابط درون اتحادیه مان می باشد. در درون اتحادیه شرایط بسیار پیچیده است. در حال حاضر, فینکس اصلا وضع خوبی ندارد و تنها کشوری که فینکس را سرپا نگه داشته است, صربستان است. روسیه تا 2 هفته به دلیل مخالفت مجلس اصلا به هیچ جا ارتش نمی فرستاد, و برزیل هم آنقدر که به نظر می رسد انفجار جمعیتی موفقی نداشت. در درون اتحادیه, شرایط برای ایران بسیار پیچیده است, چون برخلاف دیگر کشورها که اکثرا همه به فکر منافع خود هستند, در ایران بعضی ها منافع فینکس را مهمتر می دانند. (البته این مورد اصلا هیچ اشکالی ندارد و هرکس می تواند هر طور که می خواهد بازی خود را بکند, هیچ کسی نمی تواند به دیگری بگویم چطور بازی کند). برای همین, نمایندگان ایران در فینکس از چندین جهت دچار مشکل هستند, یکی از آن جهت که اتحادیه کلا ضعیف است و فرماندهی مرکزی بسیار ضعیفی دارد که توانایی اداره امور به صورت حرفه ای را ندارد, و دیگری اینکه مدام بین کسانی که خودشان را غیر ایرانی می دانند ولی در کار ایران دخالت می کنند درگیری پیش می آید, که برای کشورهای دیگر کمتر می باشد. وزیر امور خارجه وقتی در این وضعیت قرار می گیرد, سبک و سنگین می کند و همانطور که جسته و گریخته مشاهده کردید, و فواید ماندن در اتحادیه را به فواید رفتن از آن می سنجد. از آنجاییکه ایران موقعیتش طوری است که احتمال حمله به آن خیلی ضعیف است, ما جزو کشورانی هستیم که کمترین نیاز به حمایت اتحادیه داریم, و می توانیم با بستن تنها چند ام پی پی, توان دفاع از کشورمان را داشته باشیم. برای همین منظور ایران یک نقشه پشتیبانی درست کرد که اگر روزی اوضاع در اتحادیه بهم خورد, سریعا بتوانیم وضعیت ایران را با دوست شدن با دشمنهای قبلی (که در این دوره با آنها مذاکرات پنهانی شده) مشکل را حل کنیم. برآورد فعلی هنوز در وزارت خانه این است که ماندن در اتحادیه فینکس در شرایط فعلی به نفع کشور بوده, برای همان هنوز هم پیمان هستیم.

در روزهای پایانی هم بعد از بازگشت از سفر در دنیای واقعی, سرانجام به طور جد با هندی ها مذاکره کردیم. مذاکرات بسیار پیچیده بود و تلاش زیادی کردم. هدف من ایچاد پیمان قوی بین ایران و هند بود, چون معتقد هستم در دراز مدت این پیمان می تواند منافع مان را به بهترین نحو تامین کند. واقعیتش این است که به نظر من, پیمانهای منطقه ای بسیار مهمتر از پیمان های بین قاره ای هستند و هرچقدر هم که با برزیل دوست باشیم, (برای مثال) فواید دوست بودن با هند برایمان بیشتر است. مذاکره تا آنجا پیش رفت که من (و من مسئولیت این امر را کامل بر گردن می گیرم) پیشنهاد دادم که یک منطقه غنی نفتی ایران را با یک منطقه غنی چوب در هند تعویض کنیم. به نظر من, در شرایط فعلی این می توانست منافع کشورمان را از دو جهت تامین کند, هم یک دوست که در دراز مدت ممکن است نیرومند شود را پیدا کردیم, هم به چوب دسترسی پیدا می کنیم و می توانیم از این طریق به اقتصادمان یک تکانی بدهیم. متاسفانه, با کارشکنی یکی از هندی ها این مذاکرات بی نتیجه ماند. البته یک فایده ای که این مذاکرات داشته این است که اکنون در جامعه هند دودستگی دیده می شود سر این موضوع, که ممکن است در آینده به سود ایران باشد.



بخش دوم - پیشنهادات
چند نکته به ذهنم رسید که به نظرم به درد وزیر امور خارجه بعدی می خورد. نکته اول اینکه همیشه سعی کنید که با آرامش و بدون احساسات با قضایا برخورد کنی. با احساساتی شدن تنها می توان تصمیمات بد گرفت و مسئولیت مهم دیپلماسی کشور بر عهده شماست.

نکته دوم این است که نهایت تلاشت را بکنی که به هرکسی که به تو بی احترامی کرد, جز با احترام صحبت نکنی. خیلی ها خواهند بود که فحش بدهند, مسخره کنند, طعنه بزنند یا تخریب کنند, ولی باید دقت کنید که مقام آنها با مقام شما فرق می کند. شما نماینده کشوری, آنها به مقتضای سنشان پرخاشگری می کنند. به هیچ وجه این بهانه که آنها شروع کردند را مجاز نیستید به کار گیرید.

نکته سوم - سعی کنید در روابط با کشورهای دیگر, راه میانه را پیدا کنید. احتیاج نیست بیشترین سود برای کشور را در همان موقع برای کشور پیدا کنید و تنها به کوتاه مدت فکر کنید (که به خاطر آنکه این بازی هر 4 هفته وزیران عوض می شود بسیار وسوسه انگیز است که فقط به فکر دوران خودت باشی) به دراز مدت هم فکر کنید و بپذیرید که بعضی وقتها با گرفتن امتیازات کمتر در کوتاه مدت, می توان امتیازات زیادی را در دراز مدت کسب کرد.

نکته چهارم و مهمترین نکته. خیلی بیشتر از من با مردم در تماس باش. کار تیمی به مراتب بهتر از کار گروهی است. آنها نظرات خیلی خوب و سازنده ای دارند که بعضا با حالت انتقاد گفته می شود, ولی اگر دقت کنید می توانید راه درست را از لابلای حرفها پیدا کنید.


بخش سوم - تشکر
سرآخر می خواستم از دوستانی تشکر کنم و از بعضی دیگر از دوستان عذرخواهی.

اول می خواستم از دوست خوبم محمد رضا عذر خواهی کنم, چون بعضی وقتها احساس می کردم که انتقاداتشان بیشتر از جنبه منافع شخصی خودشان هست, ولی حالا که نگاه می کنم می بینم لزوما این طوری نبوده و بعضی از اختلاف سلیقه هایمان به اختلاف تحلیل مان بر می گشت. در هر صورت, امیدوارم موفق باشید. از دیگر دوستانی هم که احیانا سهوا آنها را رنجانده ام همینجا عذرخواهی می کنم.

اولا از شایان تشکر می کنم که به من اعتماد کرد. بسیار آدم فعالی است و تلاش های زیادی کرد. مقتضیات زمان طوری نشد که بتوانیم طبق نقشه پیش بریم, و یک سری از کارها هم ناتمام ماند. ولی حداقل پیش وجدان خودم راضی هستم که واقعا تلاشمان را کردیم. امیدوارم دوستان بعدی بهتر از ما باشند.

می خواستم از دوست خوبم ترو انزو هم تشکر کنم. ایشان بسیار زحمت کشیدند و بسیار هم فعال هستند. کمی در بعضی موارد اختلاف سلیقه داریم, ولی اختلاف سلیقه است که به کشور قدرت می دهد, نه همگنی.

از همکار عزیز علی رجبی تشکر می کنم که با همکاری ترو, توانستند به مقدار زیادی سفرا را هماهنگ کنند و پیش زمینه لازم را برای یک ارگان بسیار نیرومند در آینده را با تلاش زیادی مهیا کردند. این دو همکار کار بسیار بزرگی کردند که اگر بتوانیم کمی گسترش دهیم, می تواند میزان تاثیرپذیری مان را در آینده بیش از پیش کند. دانش, توانایی است.

در این بین هم با شرمندگی که یادم رفت, ولی تشکر زیادی هم از سفیران عزیز که در کشورهای دیگر مشغول فعالیت برای ایران هستند می کنم. امیدوارم به زودی بتوانیم هماهنگی های بیشتری را در این زمینه شاهد باشیم که به نفع کشور است.

از دوستان خوب مجلسی که مرا بارها راهنمایی کردند تشکر می کنم. امیدوارم همواره پیشرفت کشور را در صدر برنامه هایتان داشته باشید.

و سرآخر می خواستم از شما مردم عزیز که در این چند مدت من را تحمل کردید تشکر کنم. باور کنید من آنچه را در توانم بود انجام دادم. مقداری در اتحادیه, مقداری در آی آر سی و مذاکرات پشت پرده, و مقداری در مدیا. مطمئن هستم نفر بعدی از من بهتر خواهد بود و امیدوار هستم این توصیه های برادرانه را از من قبول کند.

به امید سربلندی بیشتر ایران
شاد, پیروز و موفق باشید.
گرگ پیر