و سپس هیچ کس نبود

Day 921, 02:25 Published in Iran Iran by jadogar
ادامه یک پایان !

دارم به پش روم نگاه می کنم ، اشعار وطن پرستانه رو زمزمه می کنم ، و تصمیم می گیرم که بمونم یا برم ، یاد این شعر می افتم:
"وطن يعنی همه آب و همه خــــاك
"وطن يعنی همه عشق و همه پاك
"وطن يعنی محبت، مهربانی
"نثار هر كه دانی و ندانـــــی
"وطن يعنی نگاه هموطن دوســــــت
"هر آنجايی كه دانی هموطن اوست
"وطن يعنی قرار بـــی‌قراری
"پرستاری، كمك، بيمار‌داری
"وطن يعنی غم همسايه خوردن
"وطن يعنی دل همسايه بــــردن
"وطن يعنی درخت ريشه در خاك
"وطن يعنی زلال چشمه پـــــــاك
"ستيغ و صخره و دريا و هامون
"ارس، زاينده رود، اروند، كارون
"دنا، الوند، كركس، تاق‌بستان
"هزار و قافلانكوه و پلنگـــــــان
"وطن يعنی بلنــدای دمــاونـــــد
"شكيبا، دل در آتش، پای در بند
"وطن يعنی شكوه اشترانكوه
"به دريای گهر استاده نستوه
"وطن يعنی سهند صخره پيكر
"ستيغ سینه در سنگ تمنــدر
بعد یاد اینا میفتم :
"من فقط می گم این حق من نیست
"حق من رفتن و گم شدن نیست
"حق یک زندگی بی ملاله
"یک سقف و یک تیکه نون حلاله
پس کو این حق من ، توی وطنم حق من کجاست ؟
یادمه قدمیا ، شاید باید بگم خیلی قدیما یک عده میومدن می گفتن اقتصاد ما مشکلاتش خیلی کمه ، مهمترینش حقوق بالای کارگرامونه ، شایدم بود ، اون موقع ها من کودک بودم ، نمی فهمیدم ، ولی الان که می فهمم ، اقتصاد در حال مرگ کشورم ، داره کل وطنم رو زیر خاک میبره . مواد اولیه برای کارخونه گرونه ، کارخونه دار در نمیاره ، کارگر نمیتونه حقوق کافی رو از کارخونه دار بگیره ، کارگر نمی تونه اونقدر که لازم داره خرید کنه ، پس کارخونه دار دوباره در نمیاره ، در آخر همه نابود میشیم ، چرا ؟
چون کارخونه دار کارخونش رو میفروشه به یک بد بخت دیگه ، میزاره میره
کارگر هم که در نمیاره میزاره میره جایی که بهش بیشتر میدن
دفعه قبل یکی از دلایل بد بختیمون رو گفتم ، منظورم مالیاته
حالا می خوام دلایل دیگه ای رو بگم
این بار در مورد سیاست حرف می زنم.
راهی که به ذهنم میرسه خیلی دردناکه ، خیلی خیلی زیاد ولی عملیه
می دونم حرفم از نظر خیلیاتون خیانته ، حماقته یا خجالته
ولی شده برای دقاقی بهش فکر کنید
ما باید از بین بریم و دوباره ساخته بشیم ، باید مثل ققنوس خودسوزی کنیم و دوباره زاده بشیم ، ما باید بمیریم تا دوباره متولد بشیم.
در مورد مرگ وزندگی بعدا حرف میزنم و دلایلم رو میگم.
هرکسی می خواد وطن رو بسازه باید آمادگی سختی کشیدن ( سختی کشیدن این نیست که به زور بمونیم و ازمون بیگاری بکشند و ارزش و کرامتمون رو به پشیزی بفروشیم ) رو داشته باشه یا دیر یا زود باید بره
روزی می رسه که به کشور نگاه می کنیم و میگیم
و سپس هیچ کس نبود


جادوگر
NGF
MAFIA