ایران مجازی را به کجا می برید؟

Day 743, 14:08 Published in Iran Serbia by gorgepir

سلام.

اتفاقات چند وقت اخیر در ایران بسیار عجیب بود. حتی می شود گفت باور کردنی نبود. دعواهای سیاسی همیشه هستند, ولی عجیب است که همه تصمیم به نابودی کشور گرفتند. یک چند نکته می خواستم بیان کنم, شاید بتوانیم این اجتماع کوچک را به راه درستی پیش ببریم. البته این فقط نظر من است, شما مختار هستید مخالف باشید و خوشحال می شوم نظرتان را هم بشنوم.

----
قبل از اینکه وارد قسمت اصلی بحث شوم, برای کسانی که خواننده این روزنامه بودند و از خود می پرسند چرا چند وقت منتشر نشده است باید توضیحاتی بدهم. من وقتی این روزنامه را شروع کرده ام, گفتم هدفم فقط و فقط اطلاع رسانی بود. برای همین هم در این مدت وارد هیچ حزبی هم نشده ام که مبادا روزنامه ام سیاسی شود. دو دلیل برای قطع انتشار این روزنامه بود. دلیل اول این بود که می دیدم مطالبی که می نویسم برای خیلی ها مهم نیست. همیشه یک عده به مقالات لطف داشتن, ولی 20-25 وت مرا ترغیب به ادامه نوشتن نمی کرد. دلیل دوم و دلیل اصلی این است که در زندگی واقعی سرم بسیار شلوغ شده و به قول معروف دو کلیکی شدم.
----

به نظر من ایران مجازی با سه مشکل اساسی مواجه است.
مشکل اول مشکل اقتصادی است. متاسفانه قدرت اقتصادی ما بعنوان یک کشور بسیار ضعیف است. در این مورد نظرهای دارم, ولی از آنجاییکه در ساختار قدرت نیستم نمی دانم عملی باشند یا نه برای همین اینجا از بیان آنها صرف نظر می کنم.

مشکل دوم سیاست داخلی ما است. مافییا, حزب سبز, دلپی, نهضت آزادی و همه این احزاب دچار بحران های عجیب و غریبی شدند. برداشت من بعنوان یک بی طرف از حزب مافیا این است که زیاد به فکر پیشرفت ایران نیستند, بیشتر به فکر مدال و خوشگذرانی در بازی هستند. البته آنها کاملا مختار هستند که هرطور می خواهند بازی کنند. حزب سبز هم درست یا غلط از اکثر اعضای قدیمی این بازی درست شده است, و کمی زیادی به قدرت چسبیده اند. درست است که تجربه برای ریاست جمهوری لازم است, ولی این یک بازی است. نمی توانیم انتظار داشته باشیم که ما فقط بازی کنیم. بگذارید دیگران هم بازی کنند. قبول هم کنید که اکثر موفقیت حزب سبز در جزب اعضا به خاطر استفاده از وضعیت دنیای واقعی است. در دنیای واقعی, اکثر مردم و تقریبا همه جوانها طرفدار موسوی و زندگی آزاد تری هستند و خودشان را بخشی از جنبش سبز می دانند. با وجودی که می دانم اسمتان را قبل از این جریانات انتخاب کرده اید, ولی واضح است که خیلی از اعضای این حزب به خاطر دلبستگی شان به آزادی ایران به این حزب پیوستند, نه به خاطر عملکرد شما. این موضوع باعث می شود که شما در رقابتی نابرابر قرار بگیرید, یعنی همه احزاب در مقابل شما احساس ضعف کنند. بعضی ها مثل دلپی و پژمان سعی می کنند که به قول آتیلا کودتا کنند. بعضی ها مثل مافیا سعی می کنند که شما را دیکتاتور خطاب کنند تا از یکی دیگر از خصوصیات دنیای واقعی ایرانیان استفاده کنند, یعنی مخالفت با دیکتاتور چه شاه چه دکتر. به هر حال این مشکلی است که با رفتن از ایران خود به خود حل نمی شود. برای حل این مشکل من یک توصیه دارم.
همه احزاب ایران, منحل شوند. همه اعضا از حزب ها خارج شوند. سپس احزاب با شماره بوجود بیاید. حزب شماره 10, 11 , 12 و غیره. بدین ترتیب دنیای وافعی وارد این بازی نمی شود, و می توانیم بازی کنیم. سو استفاده از آزادی خواهی و ضد دیکتاتوری بودن ایرانیان در این بازی به نظر من درست نیست.

و مشکل آخر, سیاست خارجی ماست. متاسفانه, ما ایرانیان در این بازی دچار توهم هستیم. فکر می کنیم خیلی قوی هستیم. واقعیت این است که این بازی طوری طراحی شده است که فتح مناطق خیلی آسان است, ولی نگهداری آنها ناممکن. ما در این دنیای مجازی فکر می کنیم هرچه ایران مناطق بیشتری داشته باشد بهتر است. باید با واقعیت کنار بیایم. ما بسیار ضعیف هستیم, هر وقت گروه سیل بخواهد می تواند در ایران انقلاب راه بیاندازد و ببرد. ما هم کاری نمی توانیم بکنیم, چون همه موقع پایان جنگ خواب هستیم. مجارستانش هم نتوانست سرزمینهایش را نگه دارد.
توصیه من به رییس جمهور آینده. همه مناطق بی مصرف ایران را بدهند برود. مجانی هم دادند من مخالفتی ندارم, ولی اگر تونستن یه 200 تا گلد در یبارن بد نیست. وقتی می گویم مناطق بی مصرف, یعنی همه مناطق چز لیونانگ و چارقند که آهن و چوب دارند. بقیه زمینها هیچ سودی برای ما ندارند, ضرر هم دارند, و وقتی هم از دست می روند فقط باعث تضعیف روحیه می شود.

ببخشید اگر خیلی طولانی شد. امیدوارم یاد بگیریم در کنار هم بازی کنیم. تنها راه واقعی برای پیشرفت ایران, آوردن حدودا 3-4 هزار نفر جدید است, که مولتی نباشن و بمانند. هرکسی سعی کند یک دوست پیدا کند و دعوت کند.


سبز باشید.