پکیج اقتصاد ۱۰۱ قسمت اول

Day 4,334, 14:36 Published in Iran Iran by Bulletz4Breakfast
در این سری مقالات قصد دارم که مقالات اقتصادی جامع رو برای دوستان تازه تر به چاپ برسونم
هزینه ی فرصت

وقت طلاست یک عبارتی است که اغلب استفاده می شود اما به ندرت درک می شود. به نظر می رسد واضح است که وقت شما به ارزش پول است .بیشتر شما شغل دارید یا در آینده خواهید داشت ، جایی که به ازای زمان شما حقوقی به شما پرداخت میشه . اما واقعیت این است که تعداد کمی از افرادی که اقتصاددانان واقعی و یا تاجر در دنیای واقعی نیستند، آنچه این گزاره بیان میکندرا درک میکنند. این تئوری در واقع کاملا جدید است،و در اوایل 1900 داده شده است.
در آن زمان اقتصاددان اتریشی که نظریه اقتصاد اجتماعی را نوشت، هزینه فرصت را نام برد. در این مقاله امیدوارم توضیح دهید که چگونه این به شما به عنوان یک بازیکن مربوط می شود.
اولا، هزینه فرصت چیست؟
هزینه فرصت که به آن عباراتی چون هزینه اقتصادی، هزینه واقعی یا قیمت سایه نیز می‌گویند، همان هزینه‌ای است که برای فرصت‌های از دست رفته پرداخت، می‌شود.
ساده ترین توضیح این است که هزینه کاری که انجام نمیدید
بنابراین اگر شما یک کارگر شیفتی بودید و تصمیم گرفتید که شیفتی را کار نکنید، هزینه فرصت این پولی است که شما در صورت حضور در آن به دست میاوردید. شما هیچ پولی را از حساب بانکی خود از دست نداده اید، اما پول را از دست داده اید.
فرض کنید شما تصمیم می‌گیرید برای ادامهٔ تحصیل وارد دانشگاه شوید. در این صورت فرض کنید که هزینه‌های شما اعم از هزینهٔ رفت‌وآمد و خرید کتابها و… معادل با ۱٬۴۰۰٬۰۰۰ تومان باشد. آیا هزینهٔ رفتن شما به دانشگاه همین مقدار خواهد بود؟ مسلماً اینطور نیست. شما همچنین باید هزینهٔ فرصتِ مدت زمانی را که صرف مطالعه کردن و رفتن به کلاس درس کرده‌اید، در نظر بگیرید. تصور کنید که اگر شما زمان خود را به جای ادامهٔ تحصیل، صرف یک کار تمام وقت می‌کردید، می‌توانستید درآمدی معادل با ۱٬۶۰۰٬۰۰۰ تومان داشته باشید. اگر شما هزینهٔ واقعیِ تحصیل و درآمدی که از آن صرف نظر کرده‌اید را جمع کنید (یعنی ۳٬۰۰۰٬۰۰۰ تومان)، این مقدار معادل خواهد بود با هزینهٔ فرصت تحصیل شما در دانشگاه.

هنگامی که هزینه فرصت را در نظر می گیرید، باید در مورد سرمایه گذاری هایی که تا به حال انجام داده اید در یکی یا همه ی گزینه های موجود فکر کنید. فروش همه ی سرمایه ها و شروع دوباره همیشه یک گزینه ی روی میز هست ، که اگه این بهترین گزینه هست پس باید انجام بدهید .
پس چگونه این را برای فرد معمولی اعمال می کنیم؟ در دنیای واقعی، ما به لحاظ روان شناختی به دارایی های معمول و مادی تعلق خاطر داریم .و همین دلیل که افراد روشی که همیشه انجام میدن رو حتی در کمپانی های رو به شکست باز ادامه میدن و ول نمیکنن . با اینکه مثله روز روشنه این روش کار نمیکنه . تله ای که باعث این اتفاق میشه اینه که افراد نمیتونن به روشنی گزینه های دیگه و جایگزین رو به خاطر اون تعلق خاطر ببینن .
در بازی ، ماژول اقتصاد در حال حاضر 20 شرکت در دسترس برای تولید، و 20 برای تولید مواد خام. بدیهی است که همه این شرکتها به همان اندازه سودآور نیستند؛ به طور کلی با مواد خام، شرکتهای با کیفیت بالاتر سودآورتر از موارد کمتر هستند.
فراورده ها مانند خانه سیستمشون فرق میکنه بالکل.
وقتی شما مقدار ثابت پول برای استفاده دارید باید انتخاب کنید که چگونه میخواهید این پول رو استفاده کنید . شما با یک "هزینه ی فرصت " مواجه شدید . شما نمیتوانید گزینه های یک و دو و سه و چهار رو همه اش رو انتخاب کنید بلکه باید یکی از این چهار گزینه رو انتخاب کنید فقط یکی .
.
----
تولید
اولا، بگذارید درباره شرایط کارخانه ها صحبت کنیم. کارخانه ها هر کدام دارای تولید پایه ای هستند.برای مواد اولیه خام، مواد اولیه خام مواد اولیه هواپیما و مواد اولیه مسکن به صورت زیر هستند :
Q1 = 0.35
Q2 = 0.7
Q3 = 1.25
Q4 = 1.75
Q5 = 2.5

تمامی کارخونه های غذا همه دارای تولید پایه 100 واحد غذا فارق از کیفیت هستند ، هواپیماسازی 5 و اسلحه ها تولید پایه 10 واحد دارند و خانه ها تولید پایه شون به صورت زیر هستش :
Q1 = 0.2 houses
Q2 = 0.1 houses
Q3 = 0.05 houses
Q4 = 0.025 houses
Q5 = 0.016 (recurring) houses

همه ی این تولید پایه ی کارخانه را میتوان با متغیر های خاصی تغییر داد که در بازی ، بونوس نامیده میشود . این متغیرها میتونن به عنوان افزایش دهنده ( باف) یا کاهش دهنده ( دیباف ) در رابطه با تولید پایه عمل کنند ، و ان را افزیش یا کاهش بدند .
برای استفاده از کارخونه شما در مرحله ی اول نیاز به یک هلدینگ دارید که در یک منطقه به صورت فیزیکی قرار میگیرد و تمامی باف ها و دیباف های اون منطقه و کشوری که هولدینگ در آن قرار گرفته روی تولید این کارخونه تاثیر میزاره .
در وهله ی اول هر کشور بونوس خاصی داره به نسبت بونوس های خاصی که به دست اورده و در دسترسش هست ، به طور مثال برای تولید غذا و مواد اولیه اش ، بونوس ها شامل گندم ، میوه ، ماهی ، گاو و آهو میباشد ، هر کدام از این بونوس های خاص تولید شما را به افزایش تولید شما به صورت (10%-15%-20%-25% و 30% )میشود .اگر کشوری که هلدینگتون رو توش میسازید هر 5 تا رو داشته باشه تولیدپایه شما دو برابر میشود .
در وهله ی دوم ، هر منطقه خودش بونوس مخصوص به خودش روداره که تحت تاثیر بونوس هایی هست که در اون منطقه قرار گرفتند . بعضی از مناطق هیچ بونوسی ندارند ولی بعضی از مناطق مانند بلوچستان 4 تا از 5 بونوس های یک صنعت را در خود قرار دادند .این پدیده میتونه تا 18 % به تولید پایه اضافه کنه و این 18 به طور مثال در صنعت فود اگر شهری منابع گندم ، میوه ، ماهی ، گاو و آهو رو داشته باشه ، به ترتیب
دو درصد ، سه درصد ، چهار درصد ، پنج درصد و در آخر شش درصد به بونوس اون منطقه اضافه میکنه .
به صورت تئوری یک منطقه در بیشترین حالت 218% تولید خواهد داشت که ضریب تولید رو به 2.18 میرسونه . به طور مثال یک کارخونه اسلحه سازی در بلوچستان میتونه تا 21.8 اسلحه به ازای هر کارگر تولید کنه .
فاکتور دیگه ای که تاثیر مهمی داره آلودگی هستش ، آلودگی یک دیباف و یک کاهنده هستش ، و بونوس رو بین 0 تا 25 درصد کاهش میده . آلودگی منطقه هر روز با تغییر روز ریست میشه . میزان آلودگی بر اساس تعداد تولیدی اون کیفیت که در اون منطقه در اون روز تولید شده حساب میشه .هر کیفیت کارخونه آلودگی جدا داره ولی مواد اولیه اون صنعت آلودگیش یکیه و کیفیت کارخونه مواد خام تاثیری نداره . آلودگی برای جلوگیری از تجمع پلیر ها در یک منطقه ی فول بونوس تعبیه شده ، چون تولید منطقه میتونه زیر 100 % بره اگه آلودگی زیاد باشه . به طور مثال کارخونه ی کیو 7 اسلحه در سیستان بلوچستان امروز آلودگی 25 % ای داشته که بونوس رو در حد 93 % کاهش میده .یعنی به جای 21.8 به ازای هر کارگر 19.3 تولیدی خواهند داشت.


در مقاله بعد به قسمت سود دهی صنایع مختلف میپردازیم

وزارت اقتصاد