به نام خدای صوم وصلوات

Day 2,414, 07:09 Published in Iran Brazil by lililililililAlililililililil

نشت معنویات ایرپابلیکی و لفظیات متعاقب

شهر رمضان الذی انزل فیه القران

در این ماه آنگونه که بزرگان گفته اند البته نمیدونم از کجاشون در آوردن گفتن هر شب قدرش برابر با هزار شبه و سه شب قدر داریم و به روایتی شب شهادت مولای متقیان امیر تمام جانیان و بزرگ قاتل تاریخ از تمام این شب ها منزلتی بیشتر دارد و گویا در این سه شب است که خداوند منان دوساق باشی ها و قاپوق چی های بهشت رو استراحت میده که شیعیان مولا گله گله بدون هر پرس و جوئی تشریف ببرن کاباره باکارای خداوند عز وجل


..ولی یاد این شبها را نمی توانم فراموش کنم
یادش بخیر خونه آقای فیض یعنی حضرت آیت الله که زمان دوریست ریق رحمت را سر کشیده اند افطارا نون روغنی میدادن و سحرها هم عدس پلوئی چیزی در همین ردیف و من سراپا شیفته شرکت در این مراسم معنوی بودم البته از نظر معنی چیز زیادی متوجه نمیشدم اما معنویت نون روغنی و چای شیرین و عدس پلو منو شایق قرآن سر گرفتن والغوث الغوث گفتن میکرد
راستش تو تمام سال غیر از نذری های محرم و شله زرد رحلت جانگوز امام حسن و یک کته شب عید٬ما روی پلو و شیرینی نمی دیدیم و به همین خاطر به هیچ وجه نمیتونستم از فیض این شب های عزیز خودمو محروم کنم و خلاصه به زور هم که شده به این مراسم قدسی میرفتم و پدرم بارها تذکر می داد که نباید بخوابم چون گویا در خواب حدث اصغر رها میکردم و میخورد تو حال مومنین الغوث گو..و خلصنا من النارشان با بوی نا مطبوعی آغشته شده و در خواست بویناکشان به مشام خداوند سبحان میرسید و گویا حضرت حق با اینکه بوی گند چندین و چند هزار پیامبر کون نشسته را تحمل کرده بودند ولی بوی ناقابل حدث من مومن کوچک که آمیخته بر درخواست های قلبی و سایر ادعیه هم کیشان مسلمان شده بود به مشامشان خوش نمی آمد و به همین دلیل در خواست های مومنانش را اجابت نمی کرد و برای همین متدینین بعد از ماه مبارک رمضان هم کماکان در همان ادبار و بدبختی قبل باقی میماندند و اکثرا" زخم معده هم نصیبشان میشد
قرآن اگر کتابی بود که میشد از ان امید داشت که این همه وحشت تولید نمی کرد
از این قرآن رهبر و اخیرا" خلیفه بغدادی به وجود آمده...بگذریم ازسابقه مشعشع صحابه رسول الله بالاخص مولای ضربت چشیده امان که آدولف آیشمانی بوده برای خودش و در همین دوران تمدن در همین دوران به فضا رفتن در همین دوران تراکم عجیب اطلاعات در کشور من سر به دنبال تشنه ای میگذارند که میخواهد برای رفع عطش جرعه ای آب بنوشد و تعزیرش میکنند شلاقش می زنند
این حکمت بالغه الهی و اراده و مشیت رحمانی ایشان است یا تعزیه گردانان اسلامی روی این خدا را اینقدر سیاه و مشمئز کننده نشان می دهند؟د
دیروز اول ماه رمضان بود و من با یاد و نام خدا و بمناسبت تولدم شیشه شرب خمر بدست گرفتم و در جوار مسلمانان وکافران نوشیدم تا خرمست شوم و به استقبال این ماه عزیز بروم و در ضمن در حالت مستی برای معشوقه ای که ندارم چیزکی به زعم خودم سرودم که در آستان این ماه عزیز ماه خیر وبرکت ماه دارای شب های قدر ماه گشوده بودن در شهرنوی الهی ماه رهائی انسان از قید شعور و غوطه ور شدن در بحر حماقت تقدیم کنم به تمام مومنین ومومنات بخصوص به پیشگاه آقا امام زمان وآیت خداوند در روی زمین حضرت...راستی اسمش چی بود حالا هرچی به همون تقدیم کرده برایشان برکات حسنات وجنات صلوات ممه هات لای پات آرزو کنم

پشت میله های زندون
توی وحشت بیابون
گمشده تو درد غربت
یادتو همدم تنها ئیامه
گم بودم منگ بودم گنگ بودم
تو به من منو نشون دادی ورفتی
دیگه اون قدیمی نیستم
دنبال چشمای مستم
سر به صحرا میذارم
آخه یاد تو فقط زندگیمه
تو اگه اونور کوه قاف باشی
تو اگه ابر سپید آسمون
تو اگه تو حالت طواف باشی
من میام تورو طوافت می کنم
آخه سجده گاهمی توی نماز
من همه نافله هامو
همه ذکرای خدامو
تو میدونم تو میخونم
تو اگر دلت گرفته
خواستی که اشکی بریزی
به عزای دل من گریه بکن
من خودم ذات عزام
چون شهید یه نگاه تو شدم
شباکه سنگین وطولانی میشه
یاد تو میاد برام قصه میگه
من دلم رو نذر چشمات کردم
خودمو رسوای رویات کردم
آبروموکه بهش می نازیدم
قربون یه تار موهات کردم
آخه یادت همیشه رفیق تنهائیامه