راهکارهای برون رفت از وضعیت فعلی و نقش احزاب

Day 4,307, 02:43 Published in Iran Colombia by Barry Seal

درود
در این سلسله مقالات که اولین شو در حال مطالعه هستید در مورد احزاب و نقش آنها در پیشرفت کشور صحبت خواهیم کرد ،

خود من بشخصه مهم ترین دلیلی که وقت و هزینه مو صرف این بازی خاص میکنم شبیه سازی بسیار حرفه ای سازندگان بازی از زندگی واقعی ما و محلی برای تمرینی بی مانند در امور. کشور داری اجتماعی نظامی اقتصادی و سیاسی در سطح کلان مهیا کردن که شاید در زندگی واقعی رسیدن به جایگاه شان خیار مشکل باشه اما در این شبیه سازی ما شرایط ای برامون مهیا شده که یاد بگیریم و تمرین کنیم و در نهایت در زندگی واقعی استفاده کنیم و جنبه های سرگرمی مثل فایت زدن و ارتقا رنکینگ حتا به قیمت ضربه زدن به منافع ملی بازی گران هم موجب اشتیاق بیشتر برای ادامه بازی و رقابت هستند که باز زیرکانه در طراحی بازی لحاظ شده اتد
با این مقدمه مهم می‌خوام در مورد احزاب و نقش آنها در ارتقا جایگاه کشور ها در این بازی که قسمت سیاسی اون کاملا منطبق با واقعیت شبیه سازی شده و میشود با درک صحیح و دانستن و اجرای اصول آن موجبات رشد اقتصادی و نظامی ایران رو فراهم کرد اشاره میکنم ،

متاسفانه هنوز شهروندی رو ندیدم که اول تعریف صحیحی از حزب داشته باشه و نقش مهم اون رو در کشور داری و پیشبرد اهداف نهایی این رقابت بدونند اعضای احزاب هم اطلاعی از مرام حزبی که عضوش هستند که اون هم. تنها در اسم شون قابل تعریف شدنه ندارند گر چه بانیان احزاب فعلی هم خودشان به این موضوع دقت نکردند چرا که به عنوان مثال اگر تعریف لیبرالیسم و اهداف اون رو بدونیم (در ادامه مقالات خواهم پرداخت ) اونوقت هیچکدام عضو حزبی که نام لیبرالیسم رو یدک بکشه نمیشدیم و اینکه چقدر لیبرالیسم و دموکراسی متضاد هم هستند اما در کنار هم عنوان حزب ای میتونن بشن ، این مثال فقط در مورد حزب مجازی فعلی مون نیست چرا که در اروپا و آمریکا احزاب ای با همین نام مشغول به فعالیت هستند که خودش باز مایه تأسف ه


حزب مهمترين سازمان سياسی در دولت‏های مدرن است و احزاب پل رابط بين جامعه و حکومت بشمار می‏روند. بين حزب و دمکراسی پيوند تنگاتنگی وجود دارد. "ظهور احزاب بدون ترديد يکی از علائم مميزه و شاخصه‏ های اصلی حکومت ها و دولت های مدرن بشمار می‏رود. از يکسو اين احزاب سياسی بودند که دمکراسی را خلق کردند؛ و از سوی ديگر دمکراسی مدرن نيز تنها در صورت حضور مداوم و فعاليت مستمر احزاب سياسی قابل دوام و ماندگار است. بدين ترتيب بين دمکراسی و حزب رابطه‏ ای تنگاتنگ برقرار است"

احزاب سياسی پس از دولت قدرتمندترين نيروی سياسی است که بيشترين سهم از فعاليت های سياسی را به خود اختصاص می‏دهد. نقش احزاب در دولت های مدرن به اندازه‏ای است که نظام حزبی به خوبی می‏تواند معرف نظام سياسی کشور تلقی شود و احزاب سياسی هم مدعی نقش تعيين کننده‏ای در زندگی سياسی باشند.

 احزاب سياسی در واقع از ابداعات و ابتکارات نظام سياسی مدرن به حساب می‏آيد، ابداعی که هم در خدمت نظام‏های سياسی دمکراتيک قرار گرفته و موجب افزايش کارائی و سودمندی آنها شده است و هم در خدمت انواع بيشماری از نظام‏های سياسی ديکتاتوری.

 ضرورت حيات احزاب سياسی

احزاب سياسی به جهت کارکردشان برای جوامع مدرن، نهادی ضرور به حساب می‏آيند:
لزوم رابطه بين نظام سياسی و جامعه

نظام های سياسی دمکراتيک نمی‏توانند برای کسب مشروعيت و حفظ خود به منابع خارجی و يا الهی (حق حاکميت الهی) تکيه کنند. حکومت های دمکراتيک برای کسب مشروعيت خود و حفظ و تداوم آن مجبورند به مردم متکی شوند و حق حاکميت را ناشی از مردم بدانند. حکومت ها تنها در پيوند با جامعه است که می‏توانند ضرورت وجودی خود را توجيه کنند. از اين جا است که نياز به احزاب سياسی بر می‏خيزد. احزاب به مراتب بيش از ساير گروه ها و جريان ها، توانمندی برقراری رابطه با گروه های مختلف اجتماعی را دارند.
نکته مهم ای که برنامه دارم از امروز روش کار کنم و شهروندان رو وارد ایفای نقش در اون کنم ساماندهی احزاب و مسلما تغییرات اساسی در اعضای احزاب نتیجه روشنگری این سلسله مقالات خواهد بود و نهایتا شروع حیات جدید کشوری بنام ایران بر پایه اصول و مبانی ای که اصلا بهشون توجه ای نشده اهداف و رسالت احزاب در یک کشور پیشرفته بصورت زیر می‌باشند
نخست، تصمیمات حکومتی توسط مقامات بلندپایه حزب منتخب یا توسط مسئوولان زیر نظارت آنها اتخاذ می شود؛

ـ دوم، خط مشی حکومتی در درون احزاب سیاسی تعیین می شود؛

ـ سوم، احزاب منتخب به شیوه ای منسجم به تصویب و اجرای خط مشی حکومت اهتمام می ورزند؛

ـ چهارم، مقامات دولتی از طریق احزاب سیاسی انتخاب می شوند؛

ـ و بالاخره، مقامات دولتی از طریق حزب های سیاسی مسئول و پاسخگو هستند.

 حکومت حزبی مصداق قاعده "همه یا هیچ" نیست. در بین دموکراسی های کنونی هیچ موردی را نمی توان یافت که همه شرایط بالا در آن جمع باشد، چنان که هیچ موردی را نیز نمی توان سراغ گرفت که در همه حال این شرایط را نادیده بگیرد. در کشورهای دمکراتيک اعضای کابینه تقریبا عضو حزب و نمایندگان احزاب خود هستند. البته حکومت های غیرحزبی نیزگهگاه تشکیل می شوند، مثلا در فنلاند، اما اینها معمولا موقت و کم . الگوی رایج همان حکومت حزبی می‌باشد