تاریخ ایران -قسمت دوم-فریبرز

Day 3,633, 14:14 Published in Iran Iran by legend of persia


باشدکه اززمره کسانی باشیم که این جهان رابه سوی ابادانی وپیشرفت رهنمون سازیم ( اشو زرتشت)

مقاله اول مربوط به دوره بتا بود که یه کسری از اساتید نظراتی ارائه دادن که من عینا اونها رو اضافه کردم به مقاله برای ثبت در تاریخ.اینکه کی درست میگه و کی نادرست با خودتونه.
میریم قسمت دوم

جنگ روانی و لفظی شدیدی بین ایران و پاکستان بود و روزی نبود که تو روزنامه های اینجا و پاکستان و یا فروم دعوایی بین ما و اونا نباشه بهر حال چیزی هم که جذابیت اینجا رو چند برابر میکرد همین دعواها بود، چون اینجا بر روی جنگ پایه ریزی شده و اگه جنگی نباشه محکوم به فناست و تفاوت بزرگش هم با دنیای واقعی همین هست
بهر حال جنگ روانی یک ماه قبل از اومدن ورژن یک رنگ وبوی دیگری گرفت و به چیزی فراتر از کل کل روزنامه ای قدم نهاد
بالاش(امام اول) یک گروه درست کرد که بعدها به مافیا تبدیل شد و با این گروه به پاکستان رفتند و اونجا حزب و کارخونه زدند و با کمک چند دوست هکر اقتصاد پاکستان را نابود کردند.بعد اومدن ورژن یک، ادمین دیوارهای 100 هزار واحدی برای هر شهر گذاشت که میشه گفت از یک دیوار 500 هزار واحدی امروز هم برای ما بلندتر بود و نمیشد به همین راحتی کاری کرد
بهر حال گروه بالاش هم که به خاطر مشکلات مالی به تنهایی نمیتوانست این دیوارها را پایین بیارند از انجام این کار منصرف شده و به ایران بازگشتند البته درخواست پول از دولت کردند که اون زمان مجتبی رییس جمهور بود ولی با مخالفت آتیلا و دو سه نفر دیگه از شورای امنیت انجام نشد
بعد یک ماه از اومدن ورژن یک و زمان ریاست جمهوری گنده پاکستانیها از بازی رفتند و پاکستان به شهر ارواح تبدیل شد اواسط دوره گنده یک انقلاب در شهر پکن راه انداخته شد و باصرف چیزی حدود 2-3 هزار گلد پکن آزاد شد و کشور چین بعد ماهها دوباره به نقشه ارپابلیک اضافه شد
اواسط همون دوره تعدادی از ایرانیها دوباره به پاکستان رفتند و کنگره پاکستان بدست گرفتند(پی تی او) و بعد از اون هم ریاست جمهوری پاکستان را گرفتند و بعد از پاکستان به ایران اعلان جنگ کردند.دلیل اینکار این بود که پاکستان عضو پیس بود و ما روی کاغذ نمیتونستیم به اونا حمله کنیم ولی اگر از اونور اعلان جنگ می شد دولت میتونست بگه که اینکار به من ربطی نداره و ما اون کودتاچیا را نمیشناسیم
بهر حال جنگ ایران و پاکستان شروع شد

دوره بعد دولت ایران شروع به فتح مناطق پاکستان کردیم ولی نه به خاطر اینکه مناطقمون زیاد بشه بلکه به دو دلیل عمده که عبارتند از
1- مناطق غنی آهن و چوب به ایران اضافه کنیم
2- با هم مرز شدن با نروژ باعث بشیم که اونا تو آسیا پیشروی نکنن
بعد اینکه جنگها شروع شد یک حادثه دیگر هم اتفاق افتاد و اون خواست رومانی برای دستیابی به منابع غنی سیبری غربی بود.اونا ابتدا منطقه مسکو که جزو مناطق نروژ بود را آزاد کردن تا با روسیه هم مرز بشن، بعد به روسیه حمله کردن و بعد برای اینکه به منطقه سیبری روسیه برسند، باید یک منطقه دیگر را هم آزاد میکردن تا با این منطقه غنی هم مرز بشن که ما نگذاشتیم بار اول موفق بشن و در اون انقلاب با صرف هزینه جلوی آزاد شدن این منطقه را گرفتیم و با اینکه رومانی نفرات زیادی به اونجا فرستاد ولی ما تونستیم پیروز بشیم با این پیروزی قراردادهای نظامی روسیه هم فعال شد و دیگه رومانی نتوست به این منطق با ارزش دست پیدا کنه و دو یا سه بار حمله کرد که با وضع فجیعی شکست خورد
ولی رومانیاییهای مارمولک ریاست جمهوری روسیه را در اختیار گرفتند و همه تلاشها به باد رفت و با چند کلیک ساده رییس جمهور دست نشانده رومانی ، روسیه را تقدیم رومانی کرد
در همین حین هم ما چین را از نقشه برا بار دوم حذف کردیم.البته ما قصدمون از بین بردن چین نبود ،بلکه میخواستیم به مناطق غنی آهن اونجا دسترسی پیدا کنیم ولی به خاطر نقص فنی سایت ، برای رسیدن به اون مناطق چاره ای به جز عبور کردن از پکن نداشتیم.همزمان با جنگ چین هم به هندوستان اعلان جنگ کردیم و منطقه سمرقند هندوستان را بدست آوردیم که غنی از چوب بود
بعد از این که به مناطق شمال شرقی چین رسیدیم و منطقه سمرقندو فتح کردیم جنگهای ما تقریبا تمام شد
و حاصل این همه تلاش اضافه شدن دو منطقه غنی اهن و یک منطقه غنی چوب و دو همسایه جدید یعنی رومانی و نروژ . بعد روسیه هم دوباره به بازی برگشت و با ما هم همسایه شد
ما میخواستیم جلوی نروژ را بگیریم که یک روزی به آسیا نفوذ نکنه ولی با رومانی ابر قدرت همسایه شدیم که هر لحظه امکان داشت به ما حمله کنه به همین خاطر بعد مشورت با اعضای پیس عملیات سابرینا را طراحی کردیم که به رومانی ضربه اساسی وارد کنیم(عملیات سابرینا کشوندن اندونزی بین ایران و رومانی بود تا به رومانی حمله کنه)
ولی قبل اینکه فرصت اینو پیدا کنیم تا جزئیات را بررسی کنیم، جاسوسان خبر آوردن که رومانی تا چند ساعت دیگه به ایران اعلان جنگ خواهند کرد و ما هم شبانه قبل اونا شروع به اجرایی کردن طرح کردیم و با کمک پاکستان تعدادی مناطق را به اندونزی دادیم و رومانی با اندونزی همسایه شد و باعث شدیم که رومانی نتونه به ایران حمله کنه
خلاصه این کار باعث شد که رومانی با ما مرز مشترک نداشته باشه و اگر فقط 12 ساعت دیر میفهمیدیم الان هیچ منطقه ای د رآسیا نداشتیم و رومانی همه اونارو مال خودش کرده بود
اینکار ما باعث شد که رومانیاییها به قدری عصبانی بشن که به اندونزی هم اعلان جنگ بکنند که البته این اعلان جنگ باعث شد که مخارج شروع جنگ در جیب اندونزی باقی بمونه بعد چند روز از اعلان جنگ رومانی به اندونزی ، اندونزی پیش دستی کرد و به منطقه سیبری غربی حمله کردند و با هماهنگی هم که با مجارستان کرده بودیم و جنگی که اونا 12 ساعت قبل جنگ اندونزی شروع کرده بودند باعث شدیم تا نصف نیروی رومانیا در اون جنگ تحلیل بره و در اولین جنگ بین اندونزی و رومانی شکست بخوره تو جنگ دوم هم رومانی را شکست دادیم ولی درجنگهای بعدی به خاطر تحلیل نیروی گلد اندونزی نتوست پیشروی کنه و برای حفظ این منطقه تصمیم گرفت از سپر روسیه استفاده کنه که برای اینکار مجبور بود در همون منطقه که ما چند ماه پیش نگذاشته بودیم رومانی انقلاب کنه دوباره انقلاب راه انداخت البته با این فرق که ایندفعه میخواستیم این منطقه آزاد بشه،ولی متاسفانه موفق نشد تا سپر روسیه را کامل کنه و رومانی اجازه اینکارو نداد و جند روز بعد اون بود که خونین ترین جنگ تاریخ رخ داد و رومانی تونست اون منطقه را دوباره بگیره و اندونزی را مغلوب کنه بعد فتح این منطقه هر دو طرف که خسارات مالی بسیار زیادی متحمل شده بودند در یک آتش بس غیر علنی و غیر رسمی فرو رفتند و هیچ کدام از طرفین انگیزه و توان حمله به اون یکی را نداشت .
ولی چیزی که این وسط عوض نشده بود، کینه رومانیاییها به ایران بود چون ایرانیا تا اون روز خسارت بسیار زیادی به اونا وارد کرده بودن که در پایین به اونا اشاره خواهم کرد
رومانی برا رسیدن به ایران به نروژ اعلان جنک کرد و منطقه سیبری شرقی را که بیمارستان کیو 4 داشت را به مناطق خودش اضافه کرد بعد منطفه مغولستان ایران حمله کرد
ما در این حین چیکار کردیم
در دومنطقه پکن و اینخینا انقلاب کردیم و دوباره مرز مشترکمون را با اونا از بین بردیم ولی باز رومانی که قسم خورده بود مناطق مهم ایران را از بین ببره با پاکستان به خودش اعلان جنگ کرد و ما برای اینکه دوباره با اونا مرز مشترک نداشته باشیم در شانخی پاکستان انقلاب کردیم ولی متاسفانه به خاطر عدم هماهنگی و کارشکنی ها این انقلاب با شکست روبرو شد و رومانی به آسیا دسترسی پیدا کرد ولی هدف رومانی گرفتن اون مناطق بی ارزش نبود چون میخواست به ماضربه بزنه و با بودن یا نبودن اون مناطق هیچ ضرری به ما نمیرسید که هیچ بلکه نبودنش به خاطر کنگره هم برای ما مفبدتر بود و باز ما برا اینکه اونا به هدف شوم خودشون نرسن در منطقه شاندونگ انقلاب راه انداختیم و مناطق آهن خودمان را در سپر چین محافظت کردیم وباز رومانی درسته که در ظاهر پیروز شده ولی باز از ما شکست خورد و نتونست مناطق آهن ما را ازبین ببره
که البته در این بین کلی منطقه از ایران جدا شد و ایران به امپراطوری خفته معروف شد که دعواها شدت گرفت تعداد زیادی این دوره که ریاست جمهوری آتیلا رو بود رو شکست ایشان میدونستند که فقط عقب نشینی و شکست و خفت بود و دوستان ایشان این کارها رو استراتژی نظامی میدونستن


Yours truly,
Fariborz, Legend of persia