داستانی کوتاه اما جالب

Day 2,757, 15:20 Published in Iran Iran by javadsd

امممممممممممممممممممممممممم
سلام

وقتی من اومدم
Jun 02, 2009
به دنیا که نیومدم به ارپ اومدم یا تو ارپ به دنیا اومدم یا از دنیایی واقعی رفتم چه می دونم خودمم قاطی کردم خودم قاطی داشتم از اول



گفتیم این جا جای خوبی باحال مثل این



یه دورانی بود یه سری ها با هم بودن مجازی ازدواج کرده بودن راستی هنوزم هستن
سری خودشون معرفی کنن یادم نمیادشون کودوم ... بودن

خلاصه یه پژی بود یه من
چیه فک کردی شما ها هم بودین نه فقط من پژی بودم

چی یعنی من چت زدم

حالا بماند کی بود کی نبود


خوب چیکار کنم اخر سر نفهمیم چی شد یکی توضیح بده

یعنی این واقعیت داره


کپی از ارتیکل بزرگوار
http://www.erepublik.com/pl/article/-1-2131026/1/20


کلا امام حرف هاش سند بود


همیشه اول بود الان نمی دونم چرا اول نمی شه



خلاصه ملا پرید تو کاسه

مقاله خیلی طولانی شد
من بازی های انجمن
من در به دری در روز های جنگ

من اصلحه من موس پیر
من سونی اریکسون هنگ کرده چو شیر

به قاف بیت واژه چه سود
نبود حتی پژی در سجود

به لفظ واژه چند بیت چرند
به تو گفتم که دیگه به من تو نخند

خواهشا شیر کنید وت و ساب نمی خوام چند تا دیدگاه بدید این معموریت مسخره از جلو چشام خفه شه