کاغذ اخبار الاتفاقیه - شیخ العالمین

Day 2,507, 02:11 Published in Iran Iran by megahack

...این مقاله چرندنامه ای بیش نیست
آورده اند که روزی شیخ العالمین، نگارنده مکاتب المعروف ارپابلیه عالم دیده عصا به دست گنده مکان دهر الزمان در اینترنت به طریق ایرپابلیک خیره می نگریست که ناگاه به هجویه ای رسید از مریدان عمام سوپر الاف التحیه که ناگذار به بیان مفهوم کلمه خواجه شد. پس همانا خشتک به دست مریدان را به صف کرد و به بیان مکر و حسد مرید عمام از منظر خود پرداخت همانا. ـ
شاه سلطان امپراطور سماخ دی گریت اول که به همراه لشکریون از کارزار سالامیس رهسوار بیت سلطان می بود سخنان شیخ بشنفت و شمشیر از نیام برکشیده در یک دم مریدان را متواری ساخته و بفرمود: تو را یک سخن بگویم؛ چه خوب که راستی آغاز کردی به کوه و بیابان برون روی به آن سخن که میان خلق راه نیست،ــ
لیکن هر کتیبه ای غیردولتی در این دیار زنبیلی از عمام نمایان باید باشد والا ابطر همی بود. ـ

:شیخ نگاهی اندر سفیه به سلطان کرد و قصد در کردن سخنی بس سنگین داشت که ناگاه خود مرید ظاهر گشته بگفت
مرا ای شیخ از تو رنجی نرسید و لکن مصیبتی از این بزرگتر چه باشد که جاهلی مرا بستاید و کار من او را پسندیده آید، ندانم که چه کار جاهلانه کرده ام که به طبع دست نوشت نزدیک بوده است و شما را خوش نیامده و سی دربند دایره کرده و مرا بگرخیدانیده ای، لیک نه ترس عصای شما مرا باشد نه فشاری از نداری تا به خشتک شما چشم بدوزیم
به این غم از آن است که هنوز نه اندرخم کوچه هم نیستیم که ملت ترینینگ گراندشان فول شود، سلوک ما همانا وزیر اسپممان داند و بس 😛 ـ
.و مریدان شیخ از میان جماعت اطراف کم کم بازگشته و بگریستند
~~~~
ايكه بودي دو سه مه پيش در اين ملك خراب
نان سنگك كه دگر پشمك و حلوا نشود (ایرج میرزا)ـ
~~~~

.نکته آنکه بینش این مکتوب همانا گسیخته از کتابتش باشد

http://www.aparat.com/v/F061Y
سخن فراوان است ليكن مجالی نیست


این عکس هم از مقاله مستان کپی کردم دگه دیروز روز بزرگداشت مولانابود 😛