روزنامه ارتش ، روز ۱۲۲۷

Day 1,227, 14:14 • Published in Iran Iran • by laneron

تا وقتی‌ آخرین ریالم هم تموم شد ، همش برده بودیم جنگ هارو ، بعدشم که با خرج از

آبرو و قرض کردن ،۱۰۰ گلد و ۳۰ک ریال هم جور کردیم و رفتیم جلو ، وقتی‌ که چیزی نمونده

بود ، بلغار تو خاک ایران نبود .... دیگه نمی‌شه ، اینجا دنیای واقع أای نیست که با دست خالی‌ ،

کارد طرفو بگیری و بکشی به خودش ، اینجا باید اسلحه بخری با فود و داد به تانک ها

که برات بجنگن .دو روز از درخواست بودجه من می‌گذره . میگن پول نیست ، الان باید چیکار

کنم ؟؟؟

دیروزز تا به حال ، ۳۳۰۰ ریال ،۳۰۰ تا فود کیو۱ ، ۱۶۰ تا فود کیو۵ ،۷۵ تا فود کیو۲ ، ۰.۳۴ گلد و ۱۶۰ تا اسلحه کیو۵

به من

کمک شده ، که نوکره همشونم هستم که حالیشونه ، دم همه شون که کمک

کردنم گرم .

حالا مقایسه کنین که من فقط تو ت۵ یکی‌ از روندها ، ۱۵۰ اسلحه کیو۵ و ۷۵۰ تا فود کیو۵ دادم

که یه ارتش ۳۵ نفر که پشتیبان نگاه داشته بودم تو ت۲ بزنن که ببریم .

همون موقع ایی که خیلهیا میپرسیدن از خودشون که اینا کیان دارن میزنن ،ما داشتیم

برای روند بعدش گارد میبستیم .وقتیی که فقط ۵ - ۱۲ نفر از ایران بیدار بودند ، فکر کردین

وقتی‌ صبح پامیشدین و میگفتین آخ جون بردیم از هوا میومده ؟

همش به عنوان وزیر دفاع ، وظیفم بود که انجام بدم و انجام هم دادم . دیگه بعضی‌ها بی‌

انصافی نکنن که اصلا وقتش نیست .

تو مجلس گفتم که پول بدین جنگو ببندم ، گفتین حساب کتاب داره ، گفتم چشم ،نشستین

حساب کتاب کنین تو این دو روز و پول جنگو برسونین ؟؟؟؟؟



عزّت زیاد