سری اول شرح ماوقع وزارت امور خارجه دولت سابق - تی پی جی

Day 1,137, 07:57 Published in Iran Iran by Top.Persian.Girl

سلام بر شهروندان گرامی

همه شما در جریان هستید که من از ابتدای بازی وارد هیچ حزب و گروه سیاسی نشدم. همیشه سمتهایی که به من داده می شد در حد وزارت فرهنگ و ادب بود که با افتخار اعلام می کنم، واقعاً براش زحمت کشیدم حالا می خواد قابل قبول باشه برای شما یا خیر، اون دیگه به انصاف خودتون برمی گرده

با این مقدمه شروع می کنم: از اونجایی که در روزنامه های پیشین من و بخصوص در کامنتها می توانید مشاهده کنید که نسبت به فردی به اسم پژمان همیشه معترض با حفظ ادب و احترام بودم بدلیل اینکه ایشون فقط بازی سیاست داخلی کشور را عهده دار بود و با ایجاد جنگ و تنش در بعضی مواقع برحق و در بعضی موارد ناحق، همه افکار و ذهنیات شهروندان را نسبت به موضوعات پیش پا افتاده و کم ارزش مسائل داخلی جلب می کرد و مانع رشد و شکوفایی افراد با استعداد می شد و بارها و بارها از ایشان خواهش و تمنا کردم که دست از این کارها برداره ولی متاسفانه بنا به هر دلیلی ایشان نشان داد که به رغم و حفظ منافع فردی خودش عمل نموده و کماکان عمل می نماید

به اینجایی می رسیم که نامه ای از جک مبنی بر پیشنهاد پست وزارت امور خارجه را دریافت نمودم
در لیست کابینه ایشان، نام رامسین نظر مرا جلب نمود. با شناخت نسبی که از روی کامنتهای ایشون داشتم، این مورد نظرم را جلب نمود

ضمن حال، سال پیش گفتگویی کوتاه سیاسی با جک راجع به ایران داشتیم، و اون گفتگو نیز مسبب دلگرمی من شد. در حالیکه اکانت اصلی خود ایشان بن شده بود و نیز اکانت بهراد خرامان دست ایشان بود، فکر می کردم با ورود به عرصه سیاسی با این تیم، خواهیم توانست قدم کوچکی در سرفرازی ایران بردارم

با عنایت به مطلب گفته شده راجع به پژمان که ایشان به هیچ وجه نمی خواهند که بچه ها از بازی بطور دقیق و کامل آگاهی پیدا کنند، و این دقیقاً با رفتار و گفتار فریبکارانه خود حداقل بر من و خیلی افراد محرز گشته، تکدر خاطر از ایشان پیدا کردم

این در حالی بود که شناخت بسیار کافی و دقیقی نسبت به وزارت امور خارجه نداشتم. افراد قبلی که در این پست بودند، بعضی هاشون از چند و چون کار آگاه بودند، و بعضی هاشون نیز فقط در حد تشریفاتی باقی ماندند

از آنجاییکه بسیار علاقمند بودم تا بدانم وظایف وزارت امور خارجه چیست و نحوه آن را یاد بگیرم، با تنی چند گفتگوی کوتاهی انجام دادم که متاسفانه نتیجه کاملاً دقیقی نیز نگرفتم

به آقای جک در مقابل پُست پیشنهادی، عرض کردم که اینجانب از چند و چون کار به اندازه کافی و دقیق (دقت بفرمائید، کافی و دقیق، نه اینکه اصلاًً هیچی ندونم) اطلاعات ندارم و خواهشمندم در این راستا آموزش دقیق به من بدهید و این درخواست با چندین تائیده از سوی ایشان دل من را گرم نمود

از روز اول کار، سعی در بوجود آوردن هماهنگی لازمه بین ایشان + من + رامسین صورت گرفت
دسترسی اینجانب نیز به ای اچ اس توسط سورنای عزیز صورت گرفت و ایشان تا جایی که می توانستند، مرا راهنمایی کردند
البته رامسین نیز سعی در گرفتن دسترسی برای من داشت که عقیم ماند و احتمالاً بدلیل فشاری بر روی ایشان گذاشته شده بود، پیگیری ننمود

گرچه که در سیاست خارجی تجاربی داشتم، چون مدتها سفیر ایران در صربستان بودم، اما اینبار بطور کاملاً رسمی وارد این عرصه شدم

روز اول شروع کار، تروانزو و علی امامی در آی آر سی راجع به مسائلی پیچیده و کمی گنگ و نامفهوم با ما سخن گفتند. آنجا بود که جک هنگامی که گفت من از تمامیت ارضی کشورم می بایست دفاع کنم، با واکنشی خلاف اون مواجه شدیم که ایشان میتینگ را ترک کرد

در جریان قرارداد با بلغارستان بودم، اما بطور معمول و متعارف اینگونه است که اگر هر کسی برای کشور کاری انجام می دهد، با روی کار آمدن دولت بعدی، پرونده های سابق را در اختیار دولت جدید قرار می دهند تا دولت جدید با فکر و اندیشه ای نو به قضیه نگاه کند و سیاست و عملکرد خود را داشته باشد

اما اینبار برای خود من بسیار عجیب بود که چطور تروانزو و علی امامی حتی در پُستهای خود در فروم قبلی فرمودند که بلغارها حتی حاضر نیستند با جک صحبت کنند و خودشان باید قرارداد را جلو ببرند!7

به همین منظور برای آگاه شدن از رسم و رسوم کار، به پژمان تلفن زدم و همزمان جک با خط دیگری (کنفرانس نبود) همزمان به مشورت پرداختیم. چون جک در آن شب پیشنهاد بازپس گرفتن مناطق از بلغارستان را داد و من عیناً به پژمان انتقال می دادم و هر دو می شنیدند. در همان گفتگوی تلفنی در حد یک تصور و یک حدس به پژمان گفته شد که شاید حتی این منجر به حذف ایران از روی نقشه شود
که ایشان بلافاصله فردای آن روز در فروم تاپیک عدم عبور بلغارستان از خاک کشور ما را به آسیا زدند و با آرای اکثرییت مجلس به توافق رسید

از آنجائیکه قطعاً تروانزو می بایست پرونده را به دست دولت جدید بسپارد، علی رغم آن، ایشان همان شب اول شروع کار ما به مذاکره با بلغارستان پرداختند و نتیجه این شد که صبح ما دیدیم که اصفهان انقلاب شده است

شوک عجیبی به ما وارد شد. تروانزو که شب اول به رئیس جمهور دیکته می کرد که چه باید بکند و چون رئیس جمهور می بایست خودش مستقل عمل می نمود و جلسه را نیز بدون خداحافظی ترک کرده بود، موجب کدورت خاطر تروانزو را نیز فراهم آورد تا ایشان به ادامه مذاکرات خود با بلغارستان بپردازند که انقلاب اصفهان را به بار آورد

همان روز، در روزنامه آقای پژمان عرض کردم، مسئولیت این انقلاب بر عهده من نیست و سلب مسئولیت می نمایم و نیز در فروم همین را عرض کردم. چون انقلاب اصفهان شوک زیادی را همه به خود ما وارد کرد و هم به مردم کشور

من، بعنوان کارمند رئیس جمهور مسکوت ماندم تا ببینم نظر ایشان چیست. ولی هر بار با صحبتهای متفاوتی روبرو می شدم و کامنتها و شاتهای ایشان را دنبال می کردم تا مبادا غیر هماهنگی بین رئیس جمهور و من پیش بیاید، چون علی القاعده رئیس جمهور در جریان موارد بیشتری بود تا اینکه من بخواهم خدای نکرده ندانسته و نسنجیده اطلاع رسانی نادرستی را داشته باشم، پس صبر می کردم تا ببینم نظر و رای خود ایشان چیست

من همینجا به رئیس جمهور حق می دهم که دچار یک سردرگمی شدید شده باشد که به تبع آن من نیز دچار شدم. چون از طرفی دولتهای پنهان این کشور که چندین گروه و دسته هستند، به رئیس جمهور برای اعمال نظر خود فشار می آوردند

بله، متاسفانه... دولتهای پنهان که این خود نیز بحث و صحبتی جداگانه دارد

نتیجه کاملاً مشخصی دریافت ننمودم و کماکان به دستوراتی که خودم از رئیس جمهور می خواستم تا به من بدهند، عمل می نمودم


اما متاسفانه باید عرض نمایم به محض شروع کار دولت جک، آقای پژمان که اکنون بر همگان مشخص و عیان است که بدلیل خصومت شخصی با اینجانب در دنیای واقعی (برعکس اینکه ایشون می گویند که دخالت نمی دهند ولی ثابت نمودند که اتفاقاً خودشون تمایل به اینکار داشتند و همچنان در حال ادامه هستند ولی دیگر ما را با ایشان کاری نیست) اولین قدم را روز اول کار جک، در سرنگونی دولت قبل با این مدرک گذاشتند




بدینصورت اذهان نمایندگان و شهروندان عزیز را نسبت به وزارت امور خارجه کدر نمودند تا جایی که توهین مستقیم و غیر مستقیم توسط ایشان و دیگر افراد رهرو که خودشان واقعاً پیش خودشان فکر نمی کنند که آیا اینی که ایشان می گوید درست است یا خیر، و فقط دنبال سخن ایشان را می گیرند و کورکورانه رهرویی می کنند، پایه گذاری نمودند

بلافاصله پس از به وقوع پیوستن انقلاب اصفهان با مذاکرات غیر قانونی توسط تروانزو و علی امامی ایشان روزنامه چاپ کردند که در روزنامه نیز قدم بعدی را در جهت تخریب دولت گام نهادند. دست ایشان درد نکنه




لینک اصلی روزنامه وی
http://www.erepublik.com/en/article/-pejmaaan1-1598045/1/20


من از افراد دیگه بازی توقعی نه اینکه نداشته باشم، ولی حقیقتاً پژمانی که خیلی حس وطن دوستی و وطن پرستی داره، اصلاً ازش توقع نمی رفت که بجای کمک و همیاری و هم فکری، چنین حرکتی ازش سر بزنه

چون معتقدم کسی که چنین ادعایی رو می کنه، بدور از هرگونه جناح بندی حزب، به کمک دولتش میره تا مبادا اگه مواردی هست به ایشان گوشزد کنه و آموزش بده

ولی بدانید که فرد مذکور تنها بدلیل خروج من از حزبش که مدتها بیکار در اون حزب مونده بودم و هیچ نامه ای و هیچ کمکی از حزب ایشان (تنها 1 مورد ورود به مجلس) نشد، خشم شخصی به ضرر کشور در این بازی بر وی مستولی گشت و همه چیز را فدای مواردی که اصلاً به بازی ربطی نداره، نمود

مطمئن هستم الان توی کامنتها می فرمائید که این روزنامه من هم برای تخریب ایشان است. باید با قاطعیت بگویم که "خیر". من فقط شرح ماجرا از دیدگاه و منظر خود می نمایم و آنچه حقیقت بر من رفته است، بازگو می کنم. قضاوت با خودتان است با وجدانتان، با شرافتی که در وجود شماست

ولی بد نیست بدانید که یکی از اقوام وابسته به ایشان در آخرین شات خود در مورد من چه فرمودند. حیف که ایشون دیگه توی بازی نیستند. چون اگر بودند، بعنوان یک موفای ورزیده و کار بلد، به کمک کشور در تاریخی که من این سمت را داشتم، می شتابیدند



از اونجاییکه روزنامه طولانی شده است، و برای اینکه واقعاً خدمت همه شما عزیزان تمام حقایق و مسائل را روشن نمایم، اجازه بدهید تا در روزنامه ای دیگر به شرح ماوقع بپردازم


تا انقلاب اصفهان را داشته باشید، تا آنچه در وزارت امور خارجه و نیز ریاست جمهوری اتفاق افتاد را بعداً عرض نمایم


پانوشت: پس از اتمام روزنامه ها تصمیم نهایی خودم را به اطلاع شما می رسانم

لطفاً تا زمان تکمیل سری روزنامه هام از هرگونه قضاوت و پیش داوری، بپرهیزید
چون مطمئن هستم شاید روزی پشیمان شوید حداقل در نزد و تنهایی خودتون

از اینکه چند روز بیشتر من را تحمل می کنید، پیشاپیش متشکرم



با تقدیم احترام
تی پی جی
روز 1137
تهران - پ