چه داستان آشنایی
The last man standing
خواب دیدم قیامت شده است. هر قومی را داخل چالهای عظیم انداخته و بر سر هر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله ی ایرانیان. خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگمارده اند؟
گفت: می دانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.خواستم بپرسم: اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند؟ نپرسیده گفت: اگر کسی از ما، فیلش یاد هندوستان کند خود بهتر از هر نگهبانی پایش کشیم و به ته چاله باز گردانیم
این ها رو گفتم که دلیل خیلی از مشکلات رو بدونیم
چه تو دنیای واقعی
چه تو دنیای مجازی
اگر دوستمون داره پیشرفت میکنه، بهش پشت پا نزنیم
براش دست دراز کنیم، البته برای کمک نه اینکه هلش بدیم عقب
به سوالاتش جواب بدیم
باهاش دوست باشیم
دوست
دوست
دوست
تو دلپی، همه با هم دوست هستیم
به ما در حزب بزرگ دلپی بپیوندید
احسان
Comments
چه داستان آشنایی
https://www.erepublik.com/en/article/-1344-2666781/1/20
شما همونی هستی که صبح تو شاتباکس نارنجی گفتی به محسن رای دادی؟؟؟
الان میگی دلپی؟
.
واقعا چه داستان آشنایی
v
تو دلپی، همه با هم دوست هستیم
Vote
❤ ❤ ❤ TOH !
با ارزشترین چیزی که اینجا پیدا کردم رفاقت بود
باده در جام و جانها به پرواز
o7
سی پی بی کفایت
خجالت خجالت
v
عالى بود
ولى اين رفتار در خيلى از مردم جهان هست
عالی ❤
عالی
بلی
عالی 👍❤
Vote
Vote
دمت گرم احسان جان حرف حق جواب نداره