سخنی با ملت - [eRevenant]

Day 3,894, 11:29 Published in Iran North Macedonia by eRevenant
درود به همه ایرانیان عزیز و دوست داشتنی

مسائلی هست که باید باهم درمیون بذاریم و دوست داشتم تا علنا همه شاهد حرفهایی که میخوام بزنم باشند

از سالهای خیلی دور این بازی ، همیشه رقابت و مخالفت و حتی تا حدی دشمنی هم همیشه بین گروه های مختلف توی ایران بوده ، ولی همیشه همه باهم یه خط قرمز نانوشته داشتیم که وقتی کار به اون خط میرسید ، همه چیز فراموش میشد و باهم همصدا میشدیم تا در برابر تهدیداتی که کشتی مشترکمون یعنی ایران رو تهدید میکنن بایستیم

مدتی هست که احساس میکنم این خط کم رنگ شده و میترسم تا خدای ناکرده روز مبادا به کل گذشته امون و خطوط قرمزمون و مشترکاتمون رو فراموش کنیم و انگشت بذاریم روی اندک نقاط تفاوتمون با همدیگه که همیشه بود و همیشه هم خواهد بود
درسته قدیم هم مولتی بازی بود ، حتی تهمت و توهین هم بود ، شده بود که دو نفری که شدیدا باهم مشکل دارن حتی برای سالها به هم فحش ناموسی بدن ، ولی هیچوقت نشده بود که از مولتی نه برای بالا آوردن حزب خودی بلکه برای دعوای داخلی درست کردن بین دوتا حزب دیگه استفاده بشه ، نه تهمت و توهین روتین بلکه سیاه نمایی کلی کارهای همدیگه رو انجام بدیم ، نه سر مشکل شخصی با یه نفر بلکه هرکسی که جلو چشممون میاد رو به فحش خواهر و مادر بگیریم ، شده بود دلخور باشیم و توی جنگ های تمرینی مشارکت نکنیم برای کمک به دولت مخالف ، ولی نشده بود قول هزینه کردن برای زمین زدن و نابود کردن ایران خودمون رو به بقیه بدیم

همه اینها داره از کنترل خارج میشه و اگه به زودی همه باهم جلوش رو نگیریم دیگه هیچ کسی نمیتونه
دیگه بعدش مهم نیست که تقصیر کی بود یا کی شروع کرد یا کی آدم بده هست و کی آدم خوبه ، بعد از اون تنها چیزی که از ایران و برای ایران میمونه جفتش پشیمونی محضه

خیلی نیاز نیست سخنرانی کنم و خاطره تعریف کنم و مغزتون رو خسته کنم تا آخرش برسیم به این نقطه که باید این مشکلات رو حل کنیم ، چون همین الانش هم میدونم که همه تو دلمون دقیقا همین آرزو رو داریم

آره تعداد خیلی خیلی کم و معدود به انگشتای یه دست هستند که دوست ندارند این اتفاق بیفته چون بعدش دیگه دیده نمیشن ، ولی واقعا تعدادشون اونقدر کمه که اصلا قابل اهمیت نیست
بچه ها وضعیت داخلیمون خوب نیست ، همه نسبت به همدیگه پیش داوری و ذهنیت منفی پیدا کردن و سر ساده ترین صحبت ها و بی عیب ترین نظرها جوری به همدیگه میپریم که انگار همین الان از دادگاه ارث پدر همدیگه بیرون اومدیم

کاش میشد یه میتینگ خیلی خیلی بزرگ برای کل بچه ها گذاشت و همه میومدن و همدیگه رو میدیدن و میفهمیدن که چقدر پیش داوری ها و ذهنیت منفیمون مسخره و بی دلیل بوده ، ولی خوب امکانش نیست

بیاین خیلی ساده یه خط قرمز بزرگ بکشیم روی همه اتفاقاتی که قبل از این افتاده ، همه حرف هایی که زده شده و همه دلخوری هایی که از همدیگه داشتیم
وقتی بتونیم قبل این رو ریست کنیم ، بتونیم ترازوی کینه دلمون رو صفر کنیم ، بعدش یه شانس خیلی بزرگ داریم تا اعتمادهای از دست رفته و رفاقت های شکل نگرفته رو اینبار با وضعیت بهتری از اول بنا کنیم

آره درسته بعدش بازهم رقابت و شاید حتی دشمنی به وجود میاد ، ولی ممکن نیست که دوباره خط قرمزهامون احیا بشن؟ ممکن نیست که دوباره ایران و ادب بشن نقطه مشترک همه ما که به هیچ وجه ازشون عدول نمیکنیم؟

سوال اینجاست که اینقدر اراده داریم یا نه؟ تک به تکمون به صورت منفرد و شخصی ، این اراده رو داریم که کارهایی که گفتم رو انجام بدیم؟ یا وسوسه لذت فحش دادن به کسی که ازش کینه داریم ، لذت خرابکاری جلوی راه کسی که موفقیتش رو نمیخوایم و جذبه سیاه و سفید نشون دادن وضعیت تو حالتی که ما سفید مطلق باشیم قویتر از جمع اراده همه ماست؟

اگه هست ، بدبختی و فلاکتی که به خاطر این وضعیت داخلی سرمون بیاد هم حقمون هست ، حق همه و تک تکمون و دیگه بعدش نه پشیمونی و نه افسوس فایده ای نداره و قابل قبول هم نیست

اونجاست که از خودمون میپرسیم یعنی نمیشد یه جور دیگه ای رفتار کنم؟ نمیشد اون روز اون حرف رو با یه لحن دیگه ای بگم؟ باشه مقصر اون بود ولی نمیشد من به خاطر ایران فقط یکم از لحن و بیان و کارم فداکاری کنم؟ ایران ارزشش رو نداشت برای من؟ پس من چجوری فکر میکردم که وطن پرستم و کشور مجازیم رو دوست دارم؟


من فقط یه نفر از صد و پنجاه نفر اینجام
حرف هایی که میزنم فقط حرف های یک صد و پنجاهم آدمهای اینجاست و معلومه که ارزشی نداره

ولی اگه این حرف ها ، حرف دل تعداد بیشتری هم باشه چی؟
اگه بچه های دیگه ای هم باشند که یا حالا چون جو خلافش بوده و یا درگیر دلخوری شدن نتونستن این حرف هارو بزنن چی؟
و اگه تعداد اونهایی که حرف دلشون این باشه تو اکثریت باشن چی؟ چرا باید 145 نفر تو مسیری بریم که شاید فقط 5 نفر "فکر میکنند" به نفع اونهاست؟ اگه اینطوری باشه چی؟

نشستم و کلی فکر کردم ، همه سعی ام رو کردم و با همه وجدان و عقل و منطقم سعی کردم به وسط ترین و بی طرفانه ترین شکل ممکن ، چندتا بندی رو که فکر میکنم و حدس میزنم که میتونیم سرش همه باهم توافق کنیم و تا الان محل اختلاف بودن رو براتون بنویسم
جوری که هر عقلی بتونه تشخیص بده که همشون برای منفعت ایران و هممون باشه نه منفعت حزبی و گروهی شخصی

براتون مینویسم اونهارو

1- تشکیل یک دولت مشترک و تواققی از همه بچه های اکتیو و مستعد دو سمت برای ماه بعدی ، به نحوی که تلاش همدیگه برای ایران و وطن پرستیشون و سیاست های خوبشون رو ببینن و ذهنیت های منفی سر کشورداری نسبت به همدیگه از بین بره ، باهم کار کنند و همکار بشند ، دوباره ایران بشه نقطه مشترکی که سرش باهم کار میکنیم

2- انتقال تجربیات و سیاست های جواب داده کشورداری و سیاست خارجه و نظامی و تغییرات ماژول های بازی به همدیگه ، جوری که بعد از این رقابت ها سر این باشه که کی بیشتر کشور رو پیشرفت میده نه اینکه کی کمتر باعث خسارت بشه ، دیگه نگرانی از لحاظ اینکه وضعیت کلی ایران داغون بشه سر به قدرت رسیدن دولت ساید رقیبمون نداشته باشیم و اختلاف ها سر سلیقه و روش های پیشرفت باشه ، سر سرعت و کیفیت پیشرفت باشه ، درست مثل زمان های قدیم


3- ایجاد یک فروم صفر کیلومتر سهامی عام و مدیریتش توسط فردی عادل و خارج از بحث های حزبی و دعواها و مورد وثوق طرفین ، یا پرداخت سهم مالی به صاحب فروم قدیمی خودمون و تبدیل کردنش به سهامی عام و تحت تملک همه مردم کشور فارغ از جناح بندی و حزب ، برای برقرار کردن بی طرفی مطلق و عدالت خالص و استفاده دوباره از امتیازهای محیط فروم برای مجلس و دولت ها

4- اتمام حجت همه احزاب با اعضای خودشون برای رعایت ادب و دوری کردن از فحاشی و وضع قوانین داخل حزبی برای حراست همگانی از جو و فرهنگ محیط مشترکی که هممون توش باهم هستیم


5- گفتگوی فعال و به دور از تنش در یک محیط صوتی مثل کنفرانس تلفنی یا برنامه هایی مثل دیسکورد و تیم اسپیک در مورد اختلافات جزئی باقیمونده ، من به همه قول میدم وقتی صدای طرف مقابل رو بشنویم و برای همدیگه از حالت صفر و یکی دربیاییم ، دیگه نه دعوا کردن و نه فحش دادن مثل قدیم کار راحتی میشه برامون ، اون موقع مجبوریم حرف همدیگه رو بشنویم و همدیگه رو درک کنیم


اگه فکر میکنیم که جناح ما آدم های خیلی خوبی هستن و جناح مقابل آدم های خیلی بدی هستن که سر همین بدی فقط هدفشون توطئه و مولتی بازی و خرابکاری و دسیسه هست ، واقعا نیازه تا در مورد قضاوتمون تجدید نظر کنیم

هم علم و هم تجربه میگه که اکثریت هر جمعی همیشه به ذات پاک انسانی خودش و عدالت خالص تمایل داره ، مگر اینکه دستچین شده باشن مثل زندان های عجیب غریب تو فیلم های فضایی آمریکایی
ما که اینجوری نیستیم؟

از همه شمایی که این حرف ها و این نیت رو قبول دارین میخوام تا جو رو عوض کنین ، میخوام تا پاروهارو دربیارین و علیه جریانی که یک اقلیت مارو توش انداختن پارو بزنین ، که هیچکسی جرئت نداره علیه عزم قاطع یه ملت ، چه کوچیک و چه بزرگ بایسته

من شخصا نامه ای باز میکنم بین چندتا از افراد معتدل و مودب و منطقی همه احزاب ، بدون توجه به سمت و صندلیشون ، تا ببینیم اصلا اراده ای وجود داره برای نجات از این ورطه ای که داریم توش میافتیم؟

از همه شما عزیزان از همه حزب ها ، میخوام اولین کار ساده مشترکمون رو باهم تست کنیم ، اولین همنوایی و همصدایی خودمون رو تجربه کنیم و جو رو برگردونیم

میخوام تا مثل من بدون خجالت و ترس بنویسید همین زیر که:

""من بخاطر وطنم ایران تلاش می کنم که که گذشته رو کنار بذارم و برای آینده مشترکمون دستم رو به سمت مخالفم دراز میکنم""

خدا رو چه دیدین؟ شاید برای یکبار هم که شده ، از این مدل و از دوستی و رفاقت به جای کینه هم خوشمون اومد


خادم ایران مجازی
ادین