Retirement of Mastaan

Day 2,369, 04:18 Published in Iran Iran by Mastaan





گر تو را کوبی رسد از رفتن مستان مرنج





امروز چهارمین سالگردی هست که بدون وقفه اینجا در کنارتون بودم

در دنیایی مجازی، دوستانی واقعی پیدا کردم
و از این بابت خوشحالم

ناراحتی ها و اعصاب خوردی هایی هم در کنار شما عزیزان داشتم که ازش ناراضی نیستم چون تجربه ای بود بر تجربیات دیگر زندگی

در کنار اینها؛ شادی ها، خوشی ها، خاطرات تلخ و شیرین، پیروزی ها، شکستها، دعوا ها، فداکاری ها و حوادث زیادی را در کنارتون تجربه کردم


از برایند تمامی مسایل گذشته راضی و خرسندم و تجربه این دنیای مجازی را بسیار مفید برای هر شخصی در دنیای واقعی میبینم
اینجا جایی هست که من هرگز به چشم یک بازی بهش نگاه نکردم، بلکه به یک مدرسه جامع شناسی بیشتر شباهت داره


تا حالا تو این چند سال زمانهای زیادی پیش اومده که فکر کردم زمان ترک اون رسیده باشه، اما همیشه امتیازات موندن بیشتر از انگیزه های رفتن بوده

ولی الان دیگه فکر میکنم زمان بازنشتگی فرا رسیده باشه


قبل از این که بعضی از دوستان از این گفته من ناراحت بشن این رو اضافه کنم که بازنشتگی به معنی خداحافظی از بازی و رفتن نیست

این یک دنیای مجازی هست، مشابه دنیای واقعی
اما در دنیای واقعی هر انسانی عمری محدود داره
و اگر هم عمرش به سر نرسه بعد از گذشت چندین دهه از زندگیش توانش تقلیل میره و دیگه قابلیتهای گذشتش را نداره و به فیض بازنشتگی نایل میشه

شاید اینجا هم به کار بردن واژه بازنشتگی خیلی واژه ای غریب نباشه
داشتیم کسانی رو که عملا به گوشه نشینی در این بازی روی آوردن و بدون اینکه کلا از بازی برن دیگه تقریبا نقشی در روزمرگی اینجا بازی نمی کنن

من هم الان به همین نتیجه رسیدم؛
مشغله های زیاد کاری، دوری از روند بازی و عدم درک برخی رفتارهایی که اخیرا در دوستان جوان مشاهده میشه، باعث شد که تصمیم به بازنشتگی بگیرم

البته همونطور که گفتم در کنارتون هستم، اما آرام و بی صدا، صرفا به گوشه ای نشته و بازی شما عزیزان را نظاره میکنم


عملا دیگه نقشی و اظهار نظری در سیاستها و تصمیمات کشوری نخواهم داشت

و در شات باکس هم بعید هست اسمی ازم بیاد

چند روزی از مجلس مونده که طبق قانون و وظیفه در خدمت خواهم بود و این آخرین دوره از حضور من در هر مجلس و گروه و تشکیلات سیاسی خواهد بود


دوستان حزب سبز هم که برای همیشه به رسم رفاقت در خودمتشون خواهم بود، چرا که من این بازی را از همون چهار سال پیش با نام حزب سبز شناختم و هرگز در زمانی که در ایران بودم، حتی برای لحظه ای خارج ازحزب سبز نبودم
در هر صورت من به حزبم مدیون هستم، چه از نظر اخلاقی و چه وجدانی
محبت دوستان را در این مدت اخیر فراموش نخوام کرد

جایی که نیاز یه مشورت این حقیر باشه، در حد توان و دانش محدودم دریغ نخواهم داشت، اما هر کس که به حاشیه بره، از اونجا که از متن جامعه دور میشه دیگه شاید تجربش هم به کار کسی نیاد


نمیخواستم مقاله طولانی بشه، اما عملا این آخرین مقاله من هست و خوشحال می شم اگه همش رو بخونین

در کل از این که این مدت در کنارتون بودم خوشحالم

سعی کردم هرگز کسی رو رنجونم، هرگز به کسی توهین نکردم
هرچه در توان داشتم برای کشور و هموطنانم هزینه کردم

اگر کسی دلخوری از من داره و اگر ناخواسته باعث رنجش کسی شدم، همینجا رسما عذر خواهی میکنم

اختلاف سلیقه ها و تفاوت بینش ها در هر جامعه ای از جمله مجازیش کاملا طبیعی هست
امیدوارم کسی این اختلافها را شخصی برداشت نکرده باشه

شخصا برای تک تک شما عزیزان احترام و ارزش قایلم و گمان میکنم هیچ دشمنی در این بازی نداشته باشم

از همین گوشه برای تک تکتون و برای سرنوشت ایران مجازی آرزوی موفقیت دارم

باز هم میگم، بازنشستگی به معنای خدا حافظی نیست
هرچند مراحل بعد از بازنشستگی در خودش هویدا هست
....




و در آخر؛




بیایید تا جمله مستان شویم
ز مجموع هستی پریشان شویم











من ار زانکه گردم ز مستی هلاک

بآیین مستان بریدم بخاک












Mastaan
Day 2,369 of the New World