از ماست که بر ماست
masood 1
این دود سیه فام که از بام وطن خاست
ازماست کهبرماست
وین شعله سوزان که برآمد ز چپ وراست
ازماست کهبرماست
جان گر به لب ما رسد، از غیر ننالیم
با کس نسگالیم
از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست
ازماست کهبرماست
یکتن چو موافق شد یک دشت سپاهاست
با تاج وکلاهست
ملکی چو نفاق آورد او یکه و تنها
ازماست کهبرماست
ماکهنه چناریم که از باد ننالیم
بر خاک ببالیم
لیکن چه کنیم، آتش ما در شکم ماست
ازماست کهبرماست
اسلام گر امروز چنین زار و ضعیف است
زین قوم شریفست
نه جرم ز عیسی نه تعدی زکلیساست
ازماست کهبرماست
ده سال به یک مدرسه گفتیم و شنفتیم
تا روز نخفتیم
وامروز بدیدیم که آن جمله معماست
ازماست کهبرماست
گوییم که بیدار شدیم! این چه خیالست؟
بیداری ما چیست؟
بیداری طفلی است که محتاج بهلالاست
ازماست کهبرماست
از شیمی و جغرافی و تاربخ، نفوریم
از فلسفه دوریم
وز قال وان قلت، بهر مدرسه غوغاست
زماست کهبرماست
گویند بهار از دل و جان عاشق غربیست
یاکافر حربی است
ما بحث نرانیم در آن نکته که پیداست
ازماست کهبرماست
من ظرف این مدتی که مشغول بازی هستم فهمیدم که چرا مملکت ما انقدر خار شده و از عرش به فرش رسیده
مملکتی با تمدن 7 هزار ساله شده بازیچه دست عرب ها و اسرائیل و چند تا کشور اروپایی زرده به کون نکشیده و این آخوندای مفت خور
وقتی خود ما مردم به هم رحم نمیکنیم و به خون هم تشنه ایم چه توقعی از بقیه میره؟
چطور با این همه اختلاف و منم منم و ریاست طلبی و بچه بازی توقع داریم که بتونیم حق خودمونو بگیریم؟
چطور میشه توقع داشت که اهواز و سیستان رو با انقلاب بشه آزاد کرد و انقلاب ارمنستان رو شکست داد و حال گرجی ها رو بگیریم و زبونشونو دستشونو قطع کنیم؟
واقعا آبروی خودمونو بردیم
با این فرهنگ و روحیاتمون حقمونه که همیشه ضعیف و گردن کج باشیم و هر تازه به دوران رسیده ای بیاد و حقمونو بخوره و به ریشمون بخنده
ماشاله دوستان انقدر بزرگ و با غیرتن که هر چی صحبت و نصیحت میشه به خودشون نمیان و به غیرتشون بر نمیخوره، گویی این جماعت مثل کبک سرشونو کردن زیر برف
به هر حال خود دانید ولی یادتون باشه شما ایرانی هستین
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
وندر طلب طعمه پروبال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت
امروز همه عرش زمین زیر پر ماست
بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز
میبینم اگر ذرهای اندر ته دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید
بنگر که ازین چرخ جفا پیشه چه برخاست
ناگه زکمین گاه یکی سخت کمانی
تیری زقضای بد بگشاد بر او راست
بر بال عقاب آمد آن تیر جگر سوز
وز عرش مر اورا به سوی خاک فرو کاست
برخاک بیافتاد و بغلتید چو ماهی
آنگاه پر خویش؛ گشود از چپ و از راست
گفتا عجب است این که زچوبی و زآهن
این تیزی و تندی و پریدن زکجا خاست
بر تیر نظر کرد و پر خویش بر آن دید
گفتا زکه نالیم که «از ماست که بر ماست»
Comments
از ماست که بر ماست
این دود سیه فام که از بام وطن خاست
ازماست کهبرماست
ایول
مخلصیم داداش
متاسفانه انقدر نفرت و کدورت و قدرت پرستی جلوی چشمای بعضی دوستان رو گرفته که ضعیف شدن و بی آبرو شدن ایران اصلا براشون مهم نیست.
صحبت ها و نصیحت های زیادی شده که از طرف بزرگتر از من شده ولی متاسفانه تا الان تاثیری نداشته ولی امیدوارم تا دوستان و میهن پرستان به خودشون بیان
sub 1
این مسئله ای که میگی رو اون وقتی حادتر حس میکنی که میبینی همه میان زیر مقالت احسنت احسنت راه میندازن :دی
از ماست که بر دوغ 🙂
بعله! عیبها رو همه میگن! اما هیچکس راهکار بلد نیست بده.
مگه به تمدن چند هزار ساله س عزیز مصرقدیمی ترین کشور اوضاعشون رو ببین تاریخ اصن معیار درستی برا حرف نیس یا یونان رو ببین یه مدت بهترین کشور بود کلی فیلسوف داشت الان کلی بدهی داره
در حال وت