نیم نگاهی به برهه ای از تاریخ؛ نگاهی متفاوت ,,,HEZARDASTAN,,Part 1

Day 2,245, 12:51 Published in Iran Iran by HEZARDASTAN




سلام
مقدمه

از اخرین باری که من تو این بازی مقاله زدم بیش از یکسال و چند ماه میگذره
اکثر شما میدونید که من زیاد اهل حرف زدن و جواب دادن نیستم و عمدتا معتقدم اعمال خودشون نشانگر همه چیز هستند و یا خواهند بود
در این مدت نزدیک به 16 ماه گذشته مقالات زیادی زده شد؛ اتهامات زیادی هم زده شد؛ به شخص من و دوستانم و یا مجموعه هایی که موقتا تحت مسوولیت من بود هم بی احترامی های زیادی شد و تابحال من جواب هیچکدوم رو ندادم؛ حالا یا بقول عزیزترین دوستم در این بازی(الی) من دیکتاتوربزرگم یا بقول برخی دیگر از بالا نگاه میکنم
از همه اینها که بگذریم، امروز و امشب قصدم از زدن این مقاله بهیچ وجه دفاع از خودم یا دوستانم یا همکارانم نیست؛ نیازی هم نمیبینم چون همه چیز از دید من روشنه
اما بارها شده که دوستان تازه وارد یا قدیمی خرده گرفتن که به فرض هم حق با شما باشه، چون اطلاع رسانی نمیکنید یا از مدیا بهره نمیگیرید یکسری برداشتها اجتناب ناپذیره
خوب بیراه هم نمیگن
اما من حتی الان هم حاضر نیستم از خودم یا کسی دفاع کنم و معتقدم سکوت من بهترین پاسخ هست
اما اما
علت اینکه امشب دارم مصدع اوقات شریف شما هموطنان اعم از قدیمی و جدید، دوست و دشمن میشم اینه که میبینم چند وقتی هست که هموطنان علاقه وافری به بیان بدیهیات و تاریخ ایران مجازی پیدا کردن که بسیار هم خوبه ، اما نکته اون ویا بهتره بگم قسمت ناراحت کننده ش اینه که تاریخ رو فارغ از جناح و حزب و دسته ای که بهش تعلق دارن بیان نمیکنن
لذا امروز علیرغم اینکه تمایلی نداشتم تصمیم گرفتم قسمتی از تاریخ رو براتون بازگو کنم ، اونم بی کم و کاست تا هم ثبت در مدارک بشه هم تازه واردا و دیگر هموطنانی که عمدتا اکثریت اونها پس از بازگشایی مجلس در 25 ژوئن 2012 در این سایت عضو شدن ، هم با تاریخ، اونهم از دید تنی چند از سازندگان اون اشنا بشن

لازم به یاداوری نیست که میدونم عده ای حتی مقاله رو کامل نخونده میان و ایراد میگیرن ، بدوبیراه میگن، احیانا به من و دیگران توهین میکنن
اما مهم نیست
کوچکترین پاسخی از سوی من داده نخواهد شد
انقدر به کار امشبم مطمئنم وانقدر با اطمینان از صحت اون براتون مینویسم که اصلا برام مهم نیست کسی بخواد قبول کنه یا نکنه
همیشه گفتم ادم خواب رو میشه بیدار کرد اما ادم خواب زده رو هرگز
نکته مهم دیگه اینکه ، لاجرم در بیان این مقطع از تاریخ ایران مجازی به دوره ها و افراد خاصی اشاره خواهد شد ؛ ولی بطور اخص ذکر میکنم و تاکید موکد میکنم که قریب به اتفاق این عزیزان اعم از حاضر یا غایب در بازی از دوستان و عزیزان من هستند و فارغ از هر برداشتی که میخواهید بکنید من هرگز قصد بی احترامی به احدی از این عزیزان رو ندارم
نکته اخر اینکه میخواستم مقاله کاملا مصور باشه، اما بدلیل مشکل در اپلود تمام صفحات توسط سایت برخی موارد رو بصورت لینک گذاشتم؛ با اینحال کمی طولانی تر از معمول و در دو قسمت خواهد بود
لذا ضمن عذرخواهی از محضرتون درخواست دارم که با حوصله بخونید و ببینید
این مقاله صرفا جهت اطلاع رسانی و پیشگیری از هر گونه تحریف در تاریخ نوشته میشه

از سویی علت انتخاب این بازه زمانی از تاریخ ذکر فعالیتهای دولتهای من یا دیگر دوستانم نیست
علت اصلی بیان اون قسمت از تاریخ هست که نمایانگر علل و ریشه های اختلاف ایران و ترکیه و در ادامه اتحاد وان میباشد




ذکر تاریخ رو از ماه سپتامبر 2011 یعنی اواسط اولین دوره ریاست جمهوری مجید بوریانی عزیزم شروع میکنیم
در اون دوره ترکیه اسراییل رو اشغال کرده بود و ایران هم بدلیل مخاصمه بین چین و مقدونیه که در سرزمین عربستان اتفاق افتاده بود بنوعی مورد تاخت و تاز چین هم بود
چین بتدریج زمینهایی رو از مقدونیه گرفت و بعد ازاد کرد و ما با استفاده از فرصت در اون زمینها پیشرفت میکردیم از سوی دیگر ترکیه هم همین حرکت رو شروع کرده بود
اگر به تاپیک های ارشیو علنی مجلس در دوره سپتامبر مراجعه کنید میبنید که نمایندگان عمدتا از اینکه بنابر ادعای رییس جمهور وقت یک قرارداد ضمنی بین ایران و ترکیه بسته شده و طی اون قرار بوده منطقه الجوف یکماه دست ایران و یکماه دست ترکیه باشه ، ولی در عمل اجرا نشده بود شکایت داشتند
در روی زمین ما یک منطقه از ترکها عقبتر بودیم و تنها در صورتی میتونستیم الجوف رو بعد از تصاحب نورثرن بوردرز تصاحب کنیم که بنابر قول رییس جمهور وقت ترکها حاضر میشدن به ما حال اساسی بدن که خوب همتون میدونید از طبیعت ترکیه این عمل بدور بوده و هست
اینجا لینک دو تاپیک رو براتون میزارم و چند تاپیک مشابه دیگر هم هست که چون در ارشیو غیر علنی هست معذورم و اجازه ندارم

سوال از دولت
ایران-ترکیه-الجوف

تا اینجا ترکها زودتر از ما به الجوف رسیدن و علیرغم قولی که به مجید عزیز داده بودن همچنین لطفی نکردن
تصاویر زیر یکی در 13 سپتامبر یعنی زمانیکه ما ایسترن پراوینس را داریم و ترکیه وارد تل اویو شده و دیگری روز 15 سپتامبر یعنی بعد از پایان قائله اول را نشان میدهد که استیلای ترکیه بر الجوف و الومینیوم ان را نشان میدهد
ایران در 13 سپتامبر2011


و اینم 15 سپتامبر همزمان با تصرف الجوف


این کشمکش های داخل مجلس و صحنه بین المللی ادامه داشت تا جاییکه ایران با مقدونیه ام پی پی بست و سرو صدا ها داخل مجلس بیشتر شد
وزیر دفاع وقت استعفا کرد و دوست پیشکسوتمون شایان عزیز هم بدلیل عدم هماهنگی در دولت و شفاف نبودن تصمیمات درخواست استیضاح رو داشتن
یک نوبت ترکیه جلوی ایران تانکینگ سنگین کرد که پس از اون احمد رضا در صحن غیر علنی تاپیکی دال بر اعتراض زد و جزییاتش رو ذکر کرد که نمیتونم(غیر علنی) اینجا بگم
چند روز بعد خود احمد رضا نزدیک 400 ک جلوی ترکها و به تلافی تانکینگ کرد و اتش شعله ور تر شد که البته با توجه به بی معرفتی ترکها در هفته قبلش بنظر من درست هم بود
قائله بصورت بیصدا ولی پایدار ادامه داشت تا اینکه به انتخابات ریاست جمهوری پنجم اکتبر رسیدیم که دوست پیشکسوت غایبم امین حجاریان عزیز برنده شد و سیاست یک بام و دوهوای موفقی رو با مقدونیه در پیش گرفت و بسیار هوشمندانه با جلب رضایت اونها متصرفات ایران رو در عربستان گسترش داد؛ اما در همین اوصاف برای بار دوم ترکیه دو عمل همزمان رو انجام داد
یکی اینکه منطقه تبوک رو که اونهم بونوس الومینیوم داشت رو باز بدلیل عقب بودن منطقه ای ما تصرف کرد و همون روز لایحه ام پی پی ارسالی از سوی دولت ایران رو که برای ختم به خیر شدن قائله ماه قبل فرستاده شده بود و قرار بود در ادامه تصویب اون ایران تبوک رو در اختیار بگیره و منطقه پایین دستی اون یعنی مدینه رو برای مقدونیه ازاد کنه تا مقدونیه بتونه به قسمتهای جنوبی عربستان از جمله نجران ، برای تصرف نمک بره؛ رو گستاخانه ریجکت کرد

لایحه مجلس ایران

لایحه مجلس ترکیه

وضعیت نقشه در21 اکتبر 2011 و همزمان با رد لایحه ام پی پی و اشغال تبوک


اما علیرغم این اتش افروزی علنی داستان به اینجه ختم نشد
دو اتفاق همزمان رخ داد
اول اینکه احمد رضا در شات باکس و محافل متعدد چت در حالیکه یک شهروند عادی و غیر دولتی بود ولی نمیشد گفت که سی پی دو دوره ایران با سابقه درخشان نبرد پیروزمندانه جلوی امریکا کم ادمی بوده در دام تبلیغاتی چند ترک تبار افتاد و خوب همه شما صراحت لهجه احمد رو میشناسید و حسابی از خجالت ترکها در اومد
از سویی دولت وقت به ریاست امین عزیز با برنامه ریزی و حمایت از یکسری انقلاب و بهره برداری از یکسری مشکلات داخلی که همزمان در ترکیه بوجود اومده بود برنامه تصرف تبوک رو ریخت ولی چون در 9 روز اخر دوره امین مجبور به ترک موقت بازی و دادن اکانت به من شده بود، من نه تنها تبوک رو تصرف کردم بلکه در روز 5 نوامبر یعنی روز انتخابات ریاست جمهوری کشور رو با این شرایط به خودم تحویل دادم که میتونستیم الجوف رو هم بگیریم (که گرفتیم) و خود امین هم از روز سوم دوره من بعنوان یکی از سه نفر اعضای تیم خارجه من در کنار ارین هیراد و المیرا مشغول به ادامه کار شد

ایران در روز 5 نوامبر 2011 -انتخابات سی پی- دوره اول هزاردستان


خوب تا اینجا بنظرم خوب موقعیت مناطق ایران دستتون اومده
این رو هم یاداوری کنم که
اولا ما همچنان یک عضو وفادار پرووان هستیم و ترکیه یک عضو رسمی وان و هنوز در هیچ محفل یا مقاله ای اتحاد یا شاکله اصلی اون از ما حمایت نکرد
(مگر فرض رو بر این بزاریم که مجید عزیز خدای ناکرده از ابتدا دروغ میگفته و توافقی درکار نبوده که بخواد شکسته بشه)
دوم اینکه ترکها از جنجال احمد علیرغم اینکه فرد دولتی نبود به دو دلیل خوب بهره برداری کردن
یکی اینکه احمد غیر دولتی ولی شناخته شده بود و سربازی مهم
دوم اینکه تنی چند از هموطنان ما به این اتیش بخاطر کدورتهای قبلیشون با احمد هیزم ریختن
===========
بگذریم دوره من شروع شد
دوره ای پر از جنجال و تنش که در کنار بحثهای دولتی یک بحث حاشیه ای از ماههای قبل همچنان در مجلس ادامه داشت
به سمت عضویت رسمی در اتحاد برویم یا همچنان برای داشتن ازادی عمل بیشتر در جنگها یا ام پی پی ها پرووان بمونیم
این بحث همیشه و حتی همین الان هم موافقین و مخالفین خودش رو داشته و داره
دوره من با تصرف الجوف و سپس شبه جزیره سینا شروع شد
بعد از تصرف سینا من دو گزینه داشتم یکی نچرال به اسراییل و دوم نچرال به قبرس که در اون ماه نوامبر تحت اداره اینسی ها بودوهمین کمال خودمون (که دوست مشترک ترکیه ای من و خیلی از شماهاست) وزیر دفاع دولت قبرس بود
بر اساس یک اشتباه محاسباتی و خوشبینی من که بر پایه اصرار همکاران خودم در دولت بود من به اتحاد اطمینان کردم و چون به من قول دادن که 7 ارتش هماهنگ از وان در ساعت 4:30 دقیقه فردای تصویب نچرال به اسراییل به کمک من میان و گفته بودن که اون ساعت اتک اول رو بدم من هم اشتباه رو تکمیل کردم؛ چجوری؟
اول اینکه به اسراییل ان ای دادم و بعد هم طبق توافق برای ساعت چهار و نیم صبح که اکثر سربازان ایرانی در دسترس نبودن اتک دادم
چرا؟
مهم نبود چون سربازان ما تا ظهر میومدن و من قول و پشتوانه 7 ارتش رو داشتم که فقط یکی از اونها اومد و از اواسط راند دوم هم ادامه نداد چون علنا دیدن که بدلیل مخالفت با شخص من بسیاری از هموطنان که سربازان وطن پرستی هم بودن و من هنوز هم روی اونها قسم میخورم حتی یک فایت برای دولت من نزدن
جنگ اول در اورشلیم مغلوبه شد و من شکست سختی با هزینه ای حدود 140 ک در اون زمان خوردم(در اون برهه هر گلد یک هزار ریال بود) و من مجبور شدم سریعا برای جلوگیری از نفوذ سریع و همزمان قبرس ، سینا رو ازاد کنم تا وقت بخرم
در مورد ازاد سازی سینا موفق شدم و در مورد اسراییل هم با ازاد سازی همزمان الجوف که منطقه بعدی برای حمله اسراییل به ایران بعد از عقب روندن حمله من به اورشلیم بود،موقتا موفق شدم تا جنگ بسته بشه
اما هنوز تبوک دست ما بود
با سی پی اسراییل وارد مذاکرات پنهانی فشرده شدم و تضمین دادم که کاری با اسراییل ندارم حتی اگر بعد از 4 روز هموطنان من حاضر بشن به کمک من بیان
در همین حین از سوی یکی از عزیزان و دوستان خودم که پیشکسوت هم بود با اولین لایحه استیضاح روبرو شدم که رای نیاورد
استیضاح اول

من تونستم دوباره خودم رو جمع کنم و طرحمو بردم مجلس درخواست بودجه کردم و چون در این فاصله قبرس سینا رو از مصر گرفته بود و به ما ان ای داده بود و میخواست به تبوک حمله کنه با بودجه دوم من موافقت شد
نبرد تبوک رو دفاع کردیم و بلافاصله دوباره به سمت شمال رفتیم
طی چند مرحله و چند نبرد اپیک و برجسته (انصافا) اول سینا و بعد دو منطقه قبرس رو بصورت کاملا حیثیتی تصرف کردیم (جمعا 6نبردتا اینجا) و برای چیزی نزدیک به 28 ساعت قبرس رو حذف نگه داشتیم
و بعد ول کردیم
در این نبرد دو تا مسئله هویدا شد
اول اینکه چون ارگها موجودی نداشتن و دونیت کافی هم نشده بود و من وسط جنگ بودم در تاپیک بودجه دوم اضطراری از رییس مجلس مجوز هزینه کرد گرفتم تا با ارائه صورت هزینه به من بازپرداخت بشه
من هم با خیال راحت از قول مجلس به صغیر و کبیر رو انداختم
مدیریت جنگ قبرس رو در کانال ارتش امین حجاریان و احمد رضا و در روز اخر حتی همین امیر عزیز خودمون که منو استیضاح کرده بود بر عهده داشتن(جمعا تیم تجهیز 11 نفره و حدود بیست ساعت تجهیز روزانه از 24 ساعت)و
در صحنه نبرد و تدارکات و برنامه ریزی ارتش ها هم، من و ارین هیراد که بعضا اکانت من هم دستش بود تا من از بیمارستان برگردم بر عهده داشتن
بسیاری مواقع پیش اومد که نیمه شب اکانت رو موقتاارین اداره میکرد چون من باید ساعت 3 نیمه شب میرفتم کارت به کارت پول میریختم برای دوستی در بازی که ازش سی سی به قیمت هر یکصد هزار سی سی معادل 25 تا 27 هزار و پانصد تومن میخریدیم که بتونیم وسط جنگ تانک بخریم
دوم اینکه مجموع همه هزینه های دوره اول ریاست جمهوری من شد نزدیک 2 میلیون ریال (جمعا 9نبرد اعم از مستقیم و انقلاب تدافعی) ؛که با توجه به بودجه های دریافتی من (700 هزار ریال) مبلغ یک میلیون و یکصد و بیست هزار ریال طلبکار شدم، اما با تغییر مجلس و روی کار امدن عزیزانی که اگرچه از افتخار ایران خشنود بودن اما از من خوششون نمیومد بازپرداخت بدهی هاعلیرغم مصوبه مجلس قبل!!! تصویب نشد
داستان بستانکاری من از مجلس
برای مطالعه بیشتر میتونید به ارشیو علنی مجلس ، قسمت مربوط به ارشیو تا قبل از 25 ژوئن 2012 مرجعه نمایید
بگذریم از این موضوع که یکسال و نیم بعدش خود من بعنوان رییس مجلس وقت ،دو برابر و نیم این بودجه رو بدون چون و چرا و با جون و دل به امیر بعنوان وزیر دفاع دولت نادر سر قائله مجارستان دادم ؛اما خوب این بحث خارج از این بازه زمانی در تاریخ هست که من امروز تعریف میکنم

اما حالا تازه میرسیم به اصل داستان
یعنی ادامه قائله ترکیه و شروع قائله وان

در تاریخ یکم دسامبر 2011 یعنی 5 روز مانده به پایان دوره من نقشه و وضعیت ما به قرار زیر بود:
ما پنجمین دولت ایریپابلیک از لحاظ متصرفات و رنکینگ شده بودیم که برای خود من یک افتخار تکرار نشدنی بود
افتخاری که برخلاف نظر بعضی ها به کمک اتحاد وان حاصل نشده بود بلکه به کمک هزینه میلیونی و تلاش شبانه روزی هموطنان و مزدورانی که حتی عضو کشورهای ادن بودن ولی بخاطر پول حاضر بودن برای ما فایت بزنن، حاصل شده بود
این موضوعی هست که من هرگز بر سر اون کوتاه نمیام چون از نزدیک با کمک همکارانم در
دولت شاهد بودم چجوری رقم خورد و با چه جانفشانی ای مردم برای فتح حیثیتی قبرس از خودشون مایه گذاشتن
من مملکت رو بصورت 60-60 از امین عزیز گرفتم و 60-80 تحویل دادم و درست در همون روزهای اخر هم با کمک همین مردم جانانه دفاع کردیم

اما برای ادامه نقل تاریخ نگاهی به نقشه در روز یکم دسامبر بندازیم

همونطور که میبیند در اون روز ما دو منطقه الومینیوم داشتیم یکی در تبوک و دیگری الجوف، مضافا اینکه نورثرن بوردرز هم بونوس گندم داشت
در اون سوی میدان دو کشور عضو رسمی وان بودن و تشنه غارت
ترکیه متصرفاتی رو در رومانی داشت که مطابق دستور اتحاد قرار شد غیر از 4 منطقه بقیه رو ازاد کنه و تحویل مجارستان بده که هم بونوس مجارستان کامل بشه و هم بونوس ترکیه غیر از الومینیوم کامل بشه و نیاز گندمش هم از همون بالا برطرف میشد
از اینطرف مقدونیه هم الومینیوم میخواس!! این یعنی دو منطقه و سه خواستار
دعوا بالا گرفت و من گفتم ما چرا باید از حقمون بگذریم
ترکیه رندی کرد و ترجیح داد عمدا قید منطقه گندم بالا در کنار مجار رو بزنه و اصرار داشت که نورثرن بوردرز رو میخواد
علتش هم واضح بود اونها طمع داشتن نفت خوزستان رو داشتن که معنیش زمینه سازی دراز مدت برای اومدن به هرمزگان بود
جلسه مشترک در اتحاد برگزار شد
رک و پوست کنده سران اتحاد اول به من گفتن شما جمعیت کمتر دارید و مستحق داشتن الومینیوم نیستین و این حق ترکیه و مقدونیه هست
بعد از لابی پشت صحنه من با ترکیه و اتحاد در همون ساعت اتحاد اول به من قول داد که اگر من الجوف رو به ترکیه بدم اجازه میده که تبوک دست ما بمونه و بعدا سر فرصت و نه همون ماه بر سر نورثرن بوردرز و گندم مورد نیاز ترکیه هم صحبت میکنیم
من هم به مقدونیه و اتحاد قول دادم که ساحل دریای سیاه رو ازاد بزارم که طبق همون برنامه مشترک ماه قبل من و امین حجاریان، راه مدینه و عبور مقدونیه به سمت پایین عربستان رو باز بزاریم؛ از طرفی مقدونیه تعهد کرد تا 5 روز مسیر من رو بلوک نکنه تا من بتونم برای جلوگیری از حمله مجدد قبرس به جنوب و تصرف زودتر منطقه گاو در شما مصر موقتا برم شمال یک منطقه بگیرم و بعد که تثبیت شد خودم اون منطقه رو بدم به مقدونیه و قسمت اول توافق رو هم اجرا کنم
اینها توافق شد، ولی فردای اون روز مقدونیه همزمان با توافق من با ترکیه که الجوف رو ازاد کردم تا بهشون بدم در تبوک انقلاب سنگینی رو همزمان با یک انقلاب در ام القوین امارات (اهن) راه انداخت و به شدت من تحت فشار بودم که لایحه استیضاح دوم من هم زده شد
استیضاح دوم

ما بخوبی تونستیم در همون چند روز مقاومت کنیم البته اینم باید بگم که رابطه خوب احمد رضا با برزیلی ها و یونانی ها خیلی در اون دفاع به ما کمک کرد
اما در این بین هرگز هیچکس حاضر نشد یقه اتحاد رو بگیره که چرا زدی زیر قولت اونم در کمتر از 24 ساعت؟ نه در داخل کشور و نه در خارج هیچکدام از شیفتگان و مسخ شدگان قدرت صرب و مجار و لهستان و تمامی کسانی که حتی همین الان هویت اکانتشون رو مدیون این کشورها هستن حاضر به دفاع از منافع کشورشون در قبال باج خواهی ترکیه از اتحاد ( بخاطر دمیج بالای مورد نیاز اتحاد) نشدن؛ کاری که بعدا با تکرار یک اشتباه مشابه همین رفتار رو در قبال ادن هم انجام دادن و حق السکوت گرفتن
پشت پرده مذاکرات

ادامه موضوع رو در قسمت دوم که مقاله بعدی هست مطالعه بفرمایید






هزاردستان




مدیر ارشد و پدر آموزش ایران
severussnape.slytherin@yahoo.com
Boriani مجید

مدیر آموزش
m89ab@yahoo.com
megahack

ویکی سایت

انجمن(فروم)ایرانیان

روزنامه ارتش ایران