خنده یا تاسف؟

Day 1,749, 13:47 Published in Iran China by Sara Safavi

اصولا آزادی بیان و داشتن حق استفاده از امکانات پیشرفته، خیلی خوبن. داشتن اینا نشون دهندۀ میزان رشد فکری و درک بالای یه حکومت هست و همینطور، با توجه به اینکه حکومت ها بیانگر ملتی هستند که به وجودشون آورده درنتیجه وجود این امکانات و آزادی ها نشون دهندۀ رشد فکری و درک بالای ملت هم هست. ولی تجربه ثابت کرده که فیلتراسیون و گرفتن حق آزادی بیان و... از ملت یک مملکت، مزایایی هم داره.

یکی از مزایای فیلتر شدن یه سایت، اینه که میزان دسترسی بچه های کم سن و سال و اکثریت مردم به اینترنت رو محدود و منتخب می کنه. زمانی که پدر و مادر در جامعۀ ما سواد کافی و جربزه لازم برای رفاقت با بجه هاشون رو ندارند و بچه ها از طریق اینترنت با هرنوع موجودی (با هر ادبیات و منش و شخصیت و نیات پنهانی ای) آشنا میشن و بدون رشد فکری و عقلی کافی، غرق نت میشن، با فیلتر کردن میشه کاری کرد مث گرفتن چاقو از دست قاتل! متاسفانه لیاقتمون بیش از این نیست.

امروز روز خوبی بود. بعد از یک سال دوستان اینترنتی خودم رو مجددا ملاقات کردم و دو ساعت دلپذیر رو توی کافی شاپ سپری کردیم تا اومدم خونه که به اکانتم یه سری بزنم صرفا در حد خوندن چار تا مقاله از روزنامه های صفحه اول...

راستش روزنامه ها رو از قبل باز گذاشته بودم و متن مقالات رو خونده بودم و می خواستم متن مباحثه های (هرچند خسته کننده... ولی به هرحال تا حدودی روشنگر) موجود در کامنت ها رو بخونم. کامنت هایی که اکانت های مستر ژنرال، پژمااان و لجند آو پرشیا (درست نوشتم) نوشته بودند و حداقل توهین ها توشون بود. نمیگم اصلا نبود (مخصوصا دو نفر اخیر) ولی به هرحال قابل تحمل بود تا رسیدم به کامنت هایی از اکانت های ریاست محترم جمهور، رفیقشون لیدی کیانا و یه فردی به نام نیما نمی دونم چند...

خوب... مطمئنم همه می تونند باقیشو حدس بزنند و یا اینکه خودشونم اون کامنت ها رو خونده اند...

واقعا که این بازی... بازیی نیست که بشه جلوی بچه زیر دیپلم گذاشت و گفت بیا و برای مملکتت تمرین کن که چطور سیاستی رو می تونی برای پیشبرد مملکتت پیاده کنی... بچه هرچی اینجا ببینه فکر می کنه عادی هست و همونو توی جامعه پیاده می کنه. نمونه ش ادبیاتی که بین جوونک های ما در دنیای بیرون رواج داره.

آدم هایی که توی بازی به سن و سال و موقعیتی رسیدند که می تونن الگوهای مناسبی رو به دیگران ارائه بدن (خیلی ها قبولشون دارن به هرحال... خیلی از بچه های کم سن و سال ایریپ، حتی اونا رو به عنوان اسطوره می شناسند) جز تخریب فرهنگی هیچ کار دیگه ای روی مغز دیگران انجام نمیدن.

الان من انواع فحش خواهر و مادر رو اینجا یاد گرفتم و به خوبی می تونم توی دعواهای اینترنتی چنان ارائه شون بدم که همه خیال کنن صد ساله جنسیت مذکر داشته ام! چون مذکرهای بزرگوار ما نشون داده اند به جز این ادبیات، جور دیگه ای نمی تونند مردانگی خودشون رو ثابت کنند! دروغ میگم؟ بفرمایید مقاله مستر ژنرال رو که نه... کامنت های صفحه دومش رو بخونید تا ببینید مردان ما چقدر نسبت به مادر و خواهر و همسر طرف مقابلشون عنایت دارند!

یعنی سیاست ما در دنیای مجازی وقتی اینه، وای به حال زندگی واقعی مون...

راستی اصن چرا انتخابات؟ همینجوری که دارن ریاست جمهوری و مجلس و اصولا خود نمایندگی مجلس رو به همدیگه هدیه میدن و خیلی راحت "دیگه نمیذارن از ماه بعد ملت نفس بکشن" و حتی اونقدر... (لا اله الا الله...) خوب دلیلی برای انجام انتخابات ظاهری وجود نداره.

آخه وقتی واقعا اینقدر رای افرادی که مولتی نیستند براتون بی ارزشه، مجبورید همینو توی بوق و کرنا کنیدش؟

نهایتش چیه؟ من و امثال من جزو هیچ حزبی نمیشیم. نه رای می خوایم و نه رای میدیم. شما که ضرر نمی کنید. مولتی های عزیزتون هستند. طرف مقابلتون هم ضرر نمی کنه، مولتی های عزیزشون هستند. ما هم ضرر نمی کنیم. با آرامش کار و تمرینمون رو می زنیم تو رگ و صبر می کنیم تا زمانی که خودتون از این مسخره بازی ها خسته بشید. خسته هم نشدید نوش جونتون.

تنها خواهش می کنم یه چیز رو عمل کنید: واقعا "مرد" باشید و اگه به کسی فحش میدید، با خودش کار داشته باشید نه با مادر و خواهر و همسرش.

چرا که مرد اگه غیرت داشته باشه، درمورد همۀ زن ها غیرت داره و نه فقط ناموس خودش. ناموس همه براش مث ناموس خودش می مونه و شخصیت و ناموس خودش رو در حدی پایین نمیاره که در معرض توهین قرارشون بده.

متاسفم برای مملکتی که مردهای واقعی کمی داره. چه دنیای مجازی و چه دنیای واقعی.

دوستان توی مقاله هاشون می نویسند، لطفا اینجا آشغال نریزید.

من میگم: مهم نیست... هرچی دلتون می خواد بریزید. فقط لطفا بدونید که وقتی این پیج رو می بندید، اون زباله ها رو در روح و شخصیت خودتون رسوب میدید. اختیار با شماست.

این نوشته تکراری بود. می دونم ولی بازم برام مهم نیست تکراری بدونیدش چون اگه می خواست کسی بدون تکرار بفهمدش، تا حالا فهمیده بود و نیازی به تکرار مجددش نبود.

موفق باشید.