لیبرالیسم
Raspina1
😕iberalism
در معنای لغوی به معنی آزادی خواهی می باشد(البته لازم به ذکر است کاربرد کلمه لیبرال برای شخصی در ایران و در ادبیات سیاسی به معنای پیروی آن شخص از مکتب لیبرالیسم بوده و معنای لغوی آن منظور نمی شود) به آرایه وسیعی از ایدهها و تئوریهای مرتبط دولت اطلاق میشود که آزادی شخصی را مهمترین هدف سیاسی میداند. لیبرالیسم مدرن در عصر روشنگری ریشه دارد. به صورت کلی، لیبرالیسم بر حقوق افراد و برابری فرصت تأکید دارد. شاخههای مختلف لیبرالیسم ممکن است سیاستهای متفاوتی را پیشنهاد کنند، اما همه آنها به صورت عمومی توسط چند قاعده متحد هستند، از جمله گسترش آزادی اندیشه و آزادی بیان، محدود کردن قدرت دولتها، نقش قانون، تبادل آزاد ایدهها، اقتصاد بازاری یا اقتصاد مختلط و یک سیستم شفاف دولتی. همه لیبرالها -همینطور بعضی از هواداران ایدئولوژیهای سیاسی دیگر - از چند فرم مختلف دولت که به آن لیبرال دموکراسی اطلاق میشود، با انتخابات آزاد و عادلانه و حقوق یکسان همه شهروندان توسط قانون، حمایت میکنند.
تعریف کلی
لیبرالیسم از سویی به یک جریان سیاسی بورژوازی اطلاق میشد که در عصر مترقی بودن آن یعنی در زمانی که سرمایهداری صنعتی علیه اشرافیت فئودالی مبارزه میکرد و درصدد گرفتن قدرت بود، به وجود آمد و رشد کرد. لیبرالها در آن زمان بیانگر منافع و مدافع طبقهای در حال رشد و بالنده بودند. آزادی از قید و بندهای اقتصادی و اجتماعی دوران فئودالیسم را طلب میکردند، میخواستند که قدرت مطلقه سلطنت محدود شود، در مجلس عناصر لیبرال راه یابند و حق رأی آزاد و سایر حقوق سیاسی در محدوده خاص آن دوران و به مفهوم بورژوایی آن به رسمیت شناخته شود. در قاموس مارکسیستی، مفهوم سیاسی لیبرالیسم به یک روش لاقیدانه و درویش مسلکانه در داخل حزب طبقه کارگر نسبت به دشمن طبقاتی اطلاق میشود. در این مفهوم لیبرالیسم به معنای آشتی طلبی غیر اصولی به ضرر اساس اندیشههای "مارکسیسم – لنینیسم"، نرمش بجا در مقابل خطا و نادیده گرفتن نقض اصول به علل مشخصی به کار میرود. لیبرالیسم در این مفهوم از نمودهای فرصتطلبی و فردگرایی است.
زمینه های اصلی
از آن جا که تمام نظریه های لیبرال از یک میراث مشترک بهره مندند، اندیشمندان غالبن به این نتیجه می رسند که در لیبرالیسم به نوعی افکار متفاوت از یکدیگر ولی مشترک در مبانی وجود دارد که گهگاه این اختلاف نظر ها بسیار هم عمیق است. موضوعات بحث نظریه پردازان و فیلسوفان لیبرال، در طول زمان های گوناگون، فرهنگ های مختلف و قاره های متفاوت بسیار با یک دیگر فرق داشته اند. تنوع موضوعات و اندیشه ها در لیبرالیسم را می توان از قیود متعددی که اندیشمندان و جنبش های لیبرال به خود واژه ی لیبرالیسم اضافه کرده اند، دریافت؛ قیودی همچون: کلاسیک، تساوی گرا، اقتصادی، اجتماعی، دولت رفاهی، اخلاقی، انسان گرا، اخلاق گرا، کمال طلب، دموکرات و نهاد گرا که همین تعداد یاد شده نیز تنها تعداد کمی از موارد موجود می باشند. علی رغم این طیف گسترده و تفاوت ها، اندیشه ی لیبرال در مفاهیم بنیادی خویش تمایز و تفاوت بسیار کمی دارد. در ریشه های اصلی خویش، لیبرالیسم فلسفه ای است درباره ی معنی انسانیت و جامعه. فیلسوف لیبرال جان گری، بنیاد های مشترک در اندیشه ی لیبرال را فرد گرایی، تساوی گرایی (در فرصت ها) و جهان گرایی بر می شمارد. ویژگی فرد گرا بودن حاکی از تفوق اخلاقیات بر زندگی نوع بشر است و در تقابل با فشار ناشی از جمع گرایی سوشیالیست ها پا به عرصه ی وجود گذاشت. ویژگی تساوی گرا بودن حاکی از همان فلسفه ی اخلاقی است که تمام افراد باید از موقعیت های یکسان برخوردار بوده و به یک میزان –به واسطه ی انسان بودن- ارزشمند تلقی شوند. و ویژگی جهان گرا بودن تاکید می کند که تمام انواع بشر علی رغم تفاوت های فرهنگی و منطقه ای با یک دیگر برابرند. تمام این اندیشه ها و تاکید بر ارزش ذاتی انسان ها عمومن موضوع مناقشه انگیزترین بحث ها توسط اندیشمندانی چون ایمانوئل کانت که اعتقاد به پیشرفت انسان داشت قرار گرفته و می گیرند، عقایدی که توسط اندیشمندان دیگری چون روسو که اعتقاد داشت تلاش انسان در زمینه ی بهبود وضعیت اجتماعی خویش محکوم به شکست است، همیشه مورد حمله قرار می گرفت.
سنت فلسفی لیبرال همیشه به دنبال اعتبار بخشی و توجیه چندین پروژه ی فکری بوده است. مبانی اخلاقی و سیاسی لیبرالیسم بر پایه ی سنت هایی نظیر حقوق طبیعی و نظریه ی فایده گرایی بوده است، گرچه گهگاه بعضی از لیبرال ها به دنبال جذب حمایت از طرف حلقه های مذهبی و علمی نیز بوده اند. از طریق شناسایی و تشخیص چنین مبانی و سنت هایی، اندیشمندان اصول زیر را به عنوان اصول مشترک در اندیشه های لیبرال مورد شناسایی قرار داده اند: اعتقاد به برابری و آزادی فردی، حمایت از مالکیت خصوصی و حقوق فردی، حمایت از ایده ی دولت محدود مبتنی بر قانون اساسی، و شناسایی اهمیت ارزش هایی چون کثرت گرایی (پلورالیسم)، شکیبایی، خود گردانی، شرافت و عزت انسانی، و رضایت
با تشکر از همتون ممنون میشم
وت و ساب کنید
سخنگو حزب اعتدال
مخلص شما
Raspina1
Comments
1st
V
عالی بود !!!ولی اینم اضافه کن که این نوع نهله های فکری به خاطر نوع و شیوه زندگی اروپاییان هستش و روش تفکری اسیایی و بخصوص اسلامی که ایران هم تا حدودی جزئی از اونسا متفاوث هستش
چشم . البته من در مورد لیبرال در ایران زیاد بحثی نمیکنم چون زیاد مهومی پیدا نمیکنه
چرا پیدا میکنه !!! حداقل تو این بازی میتونه پیدا کنه چون کاملا بر اساس لیبرالیسم
ولی تو ایران واقعی اصلا !! البته با 1 پرش اونم جفت پا میشه گفت من لیبرالم
وت
به قول دکتر زیباکلام من با تک تک سلول هام لیبرال هستم
منم نه با تک تک سلولام ولی منم لیبرالم
v
ولی کمی خلاصه تر میکردی بهتر میشد
ممنون
چشم روح الله جان ..مرسی که بهم کمک میکنی
راستی برات یه گلد قرض و میفرستم
خیلی مردی
من بهت قرض داده بودم؟؟
نوکرتم
عجب نظر پرسودی شد
😃
جدا از شوخی
یادم نمیاد بهت گلد داده باشم ها
مطمئنی؟
اره اون روزی که زمین تمرین آپ میکردم یه دونه کم داشتم
لطف کردی بهم دادی
voted
oooooooooooof dari miterekunia 😉
[removed]
مقاله های ویکی پدیا رو با ذکر منبع بزار
چشم من فقط اطلاع رسانی میکنم دوست عزیز ..از این مقاله سواستفاده نمیکنم
بازم ممنون که یاداوری کردید
مرسی
vote
سااب هم بودی
v
voted - old sub🙂
من یکی از ایدئولوژی ها فقط از فاشیسم خوشم میاد . همین و همین