بهارستان هک شد - جوکر-آپدیت شد

Day 842, 01:13 Published in Iran Iran by joker shadow

دیگه چیزی نمیگم

فقط بدونین بهرنگ که پشت سیستم حمید نشسته بود خوب نمک خوردن و نمکدون شکستن رو به ما ثابت کرد و از طریق سیو پسورد های حمید هم اکانت حمید رو هک کرد و هم ارگ بهارستان رو لازم به ذکر هستش که دیروز هم باز اکانت سلامتی رو از طریق همون باگ قدیمی هک کرده بود و تمام 11000 ریال اون رو برداشته بود دوستان همه برین نامه رو امضا کنین تا ببینیم ادمین چه خاکی به سرمون میکنه

اکانت بهرنگ

http://www.erepublik.com/en/citizen/profile/1202694

نامه به ادمین

http://www.erepublik.com/en/forum/topic/174816/iran-hacked/1#post2009879

_________________

آپدیت:

دیروز بچه های دولت کارخونه های سلامتی رو منتقل کردن یه جای دیگه جاشون امنه

_________________

آپدیت:

همین الان حمید با استفاده از سیستم فیس بوک تونست بره توی اکانتش و اون رو بگیره 835 گلد و نزدیک 15 کیلو ریال هم توی اکانت حمید بود که به اکانت من منتقل کردیم فعلاً خدا به خیر کرد هنوز اکانت بهارستان رو هواست

__________________

آپدیت:

خوب خوشبختانه رسیدم خونه به زودی هم سفر نامه خودم رو منتشر میکنم چون اکثر عکس ها دست منه حالا اینها بماند

دوستان یک عده خیلی سوال ها براشون پیش اومده که با شرح تفصیلی ماجرا بهشون جواب میدم

من روز 3 شنبه با قطار ساعت 17.10 دقیقه از تهران به مقصد تبریز حرکت کردم ساعت 7.00 رسیدم به تبریز از اونجا مستقیم رفتم خونه حمید اینا کمی استراحت و بعد گشت و گذار در همون بدو دیدار در مورد بهرنگ پرسیدم که تو کرج به ما ملحق شده بود و بعد از اون با یک عملیات چتر بازی سر حمید بدبخت خراب شده بود از طرفی که یک بسیجی درجه یک بود من رفتاری بس متفاوت باهاش داشتم در این اوصاف هم گویا از ترس اینکه شب رو زیر یک سقف با من سپری کنه قبل از اینکه من بیام فلنگ رو بسته بود به سمت کرمانشاه به هر حال ما 4 سنبه رو به شب رسوندیم و بعد از خداحافظی با آتیلا رفتیم خونه سیگار و عرق رو جور کردیم و خودمون رو ساختیم ( خدمت کسانی که میگن جوکر و حمید مست بودن و از سر مستی زدن همه چیز رو به گا دادن عارضم که یا شما تا به حال مست نشدی یا اصلاً نمیدونی مستی چیه یا اینکه غرضی پشت این حرفت داری به هر حال این نظریه به کل مردوده تاییدش هم دست کسانی که این کاره هستن) من زودتر خوابیدم تا اینکه ساعت 12.00 ظهر بود که حمید منو بیدار کرد و گفت بد بخت شدیم بهارستان رو زدن من اول فکر کردم میخواد منو بیدار کنه که همچین حرفی میزنه گفتم خوب شد اتفاقاً دیگه راحت شدیم از بودجه دادن ولی چون قضیه جدی بود منو کشوند پای سیستم و دیدم هم خودش هک شده هم بهارستان من هم لپتاپم رو روشن کردم و موضوع رو چک کردم با ژنرال رضا هم حرف زدم بعد سند تو ال دادم و بعد همین مقاله رو زدم توی همین اوصاف بودیم که حمید یادش افتاد که قبلاً اکانتش رو به فیس بوک متصل کرده بود! بنابر این دست به کار شدیم و از طریق اکانت فیس بوک لاگ این کردیم دیدیم بله کلی گلد و ریال توی اکانت حمید هست خودش هم که تا سر حد مرگ فایت زده و ... سریعاً همه پولها رو تا قرون آخر ریختیم به اکانت من که توی لیست دونیت ها معلومه بعداً که پسورد و ایمیل رو عوض کردیم من 18 گلد و چیزی حدود 50 ریال حمید رو بهش برگردوندم 450 گلد هم ریختم به خزانه کشور برای دو تا ام پی پی که الان لایحه اش تو صحن هستش و 250 تا هم برای چاپ ریال 5 گلد هم بابت ساخت ارگ جدید که نتیجتاً میمونه 362 گلد که الان توی ارگ جدید قرار داره! فاتحه!

اینم آدرس ارگ جدید

http://www.erepublik.com/en/organization/2932171


والسلام