داستان های جالب. حیفه که نخونیدش
A.X.E
سلام
اول از همه منو تو یاهو اد کنین
master.erepublik@yahoo.com
با اینکه می دونم خیلی از شما ها اینو مقاله رو اسپم می دونین. و حتی ممکنه گزارش بدین ولی نتونستم اینو نزارم . من خودم خیلی تحت تاثیرش قرار گرفتم. امدوارم هم شما خوشتون بیاد
-
وسایل برای استفاده کردن هستند . انسانها برای دوست داشتن هستند
مردی مشغول تمیز کردن ماشین نوی خودش بود.. ناگهان پسر 4 ساله اش سنگی برداشت و با آن چند خط روی بدنه ماشین کشید. مرد با عصبانیت دست پسرش را گرفت و چندین بار به آن ضربه زد. او بدون اینکه متوجه باشد، با آچار فرانسه ای که در دستش داشت، این کار را می کرد
در بیمارستان، پسرک به دلیل شکستگی های متعدد، انگشتانش را از دست داد .
وقتی پسرک پدرش را دید، با نگاهی دردناک پرسید
: کی انگشتانم دوباره رشد می کنند؟
مرد بسیار غمگین شد و هیچ سخنی بر زبان نیاورد. او به سمت ماشینش برگشت و از روی عصبانیت چندین بار با لگد به آن ضربه زد. در حالی که از کرده خود بسیار ناراحت و پشیمان بود، جلوی ماشین نشست و به خط هایی که پسرش کشیده بود نگاه کرد. پسرش نوشته بود :
«
دوستت دارم بابایی
روز بعد آن مرد خودکشی کرد
عصبانیت و دوست داشتن هیچ حد و حدودی ندارند. دومی را انتخاب کنید تا یک زندگی زیبا و دوست داشتنی داشته باشید. این را نیز به یاد داشته باشید که :
وسایل برای استفاده کردن هستند و انسانها برای دوست داشتن. اما مشکل جهان امروز این است که انسانها مورد استفاده واقع می شوند و به وسایل عشق ورزیده می شود.
بیایید همواره این گفته را به یاد داشته باشیم:
وسایل برای استفاده کردن هستند.
انسانها برای دوست داشتن هستند.
مواظب افکارتان باشید، آنها به کلمات تبدیل می شوند.
مواظب کلماتی که به زبان می آورید، باشید، آنها به رفتار تبدیل می شوند.
مواظب رفتارتان باشید، آنها به عادت ها تبدیل می شوند.
مواظب عادت هایتان باشید، آنها شخصیت شمار را شکل می دهند.
مواظب شخصیت تان باشید، چون سرنوشت شما را می سازد
همیشه کسانى که خدمت میکنند را به یاد داشته باشید
در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود، پسر ١٠ سالهاى وارد
قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزى نشست. خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت
- پسر پرسید: بستنى با شکلات چند است؟
- خدمتکار گفت: ۵٠ سنت
پسر کوچک دستش را در جیبش کرد، تمام پول خردهایش را در آورد و شمرد. بعد پرسید
- بستنى خالى چند است؟
خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پر شده بود و عدهاى بیرون قهوه
فروشى منتظر خالى شدن میز ایستاده بودند، با بیحوصلگى گفت
- ٣۵ سنت
- پسر دوباره سکههایش را شمرد و گفت
- براى من یک بستنى بیاورید
خدمتکار یک بستنى آورد و صورتحساب را نیز روى میز گذاشت و رفت. پسر
بستنى را تمام کرد، صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوقدار پرداخت
کرد و رفت. هنگامى که خدمتکار براى تمیز کردن میز رفت، گریهاش گرفت. پسر
بچه روى میز در کنار بشقاب خالى، ١۵ سنت براى او انعام گذاشته بود
یعنى او با پولهایش میتوانست بستنى با شکلات بخورد امّا چون پولى براى
انعام دادن برایش باقى نمیماند، این کار را نکرده بود و بستنى خالى
خورده بود
زن نظافتچى
ن دانشجوى سال دوم بودم.. یک روز سر جلسه امتحان وقتى چشمم به سوال آخر
افتاد، خندهام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخى کردن داشته است.
سوال این بود: «نام کوچک زنى که محوطه دانشکده را نظافت میکند چیست؟
من آن زن نظافتچى را بارها دیده بودم. زنى بلند قد، با موهاى جو گندمى و
حدوداً شصت ساله بود. امّا نام کوچکش را از کجا باید میدانستم؟
من برگه امتحانى را تحویل دادم و سوال آخر را بیجواب گذاشتم. درست قبل
از آن که از کلاس خارج شوم دانشجویى از استاد سوال کرد آیا سوال آخر هم
در بارمبندى نمرات محسوب میشود؟
استاد گفت: حتماً و ادامه داد: شما در حرفه خود با آدمهاى بسیارى ملاقات
خواهید کرد. همه آنها مهم هستند و شایسته توجه و ملاحظه شما میباشند،
حتى اگر تنها کارى که میکنید لبخند زدن و سلام کردن به آنها باشد
من این درس را هیچگاه فراموش نکردهام
این مطلب تا حدود زیادی به ایروپابلیک بستگی داره
و درس خوبی هم یم تونه برای ما باشه
خوندش خالی از لطف نیست
یکی از کشاورزان منطقه ای، همیشه در مسابقهها، جایزه بهترین غله را به دست میآورد و به عنوان کشاورز نمونه شناخته شده بود. رقبا و همکارانش، علاقهمند شدند راز موفقیتش را بدانند. به همین دلیل، او را زیر نظر گرفتند و مراقب کارهایش بودند. پس از مدتی جستجو، سرانجام با نکته عجیب و جالبی روبرو شدند. این کشاورز پس از هر نوبت کِشت، بهترین بذرهایش را به همسایگانش میداد و آنان را از این نظر تأمین میکرد. بنابراین، همسایگان او میبایست برنده مسابقهها میشدند نه خود او!
کنجکاویشان بیشتر شد و کوشش علاقهمندان به کشف این موضوع که با تعجب و تحیر نیز آمیخته شده بود، به جایی نرسید. سرانجام، تصمیم گرفتند ماجرا را از خود او بپرسند و پرده از این راز عجیب بردارند.
کشاورز هوشیار و دانا، در پاسخ به پرسش همکارانش گفت: «چون جریان باد، ذرات بارورکننده غلات را از یک مزرعه به مزرعه دیگر میبرد، من بهترین بذرهایم را به همسایگان میدادم تا باد، ذرات بارورکننده نامرغوب را از مزرعههای آنان به زمین من نیاورد و کیفیت محصولهای مرا خراب نکند!»
همین تشخیص درست و صحیح کشاورز، توفیق کامیابی در مسابقههای بهترین غله را برایش به ارمغان میآورد
“گاهی اوقات لازم است با کمک به رقبا و ارتقاء کیفیت و سطح آنها، کاری کنیم که از تأثیرات منفی آنها در امان باشیم”
در اخر هم لطفا وت بدین تا همه بتونن بخوننش
ویرایش: هر چی گلد داشتم پای تبلیغش گذاشتم تا همه بتونن ببینن. نا امیدم نکین و وت بدین
Comments
آقا واقعا مرسی
@all
الکی اسپم اسپم نکنید ها خیلی جالب
بود همه می وتیم
jalebe bud
v+S
v
o
t
e
نمي گم اسپم بود
ولي تكراري بود
هرکس بگه این اسپمه خودش می دونه ها
4 تا مقاله شکلک
و طنز مسخره و چرت و پرت میاد تو مدیای ایران 500 تا 600 تا رای میاره
خیلی همه فکر میکنن طرف مجزه کرده
بعد اگر کسی بیاد بگه این اسپمه خودش می دونه
ممنون حاجی خیلی لذت بردم
داستانهای جالبی بود
ولی یه نکته که داستانهایی از این قبیل خیلی زیادن
ولی چیزه مهمی که مورد سوال شده واسم اینه که آیا اینها واقعا اتفاق افتاده یا فقط ساخته ذهن نویسندس؟
@xerxesll
من مقاله ای به این تازگی ندیدم تو ایران که 600 تا رای
بیاره اگه دیدی به من هم خبر بده واقعا مشتاق اون لحظه هستم
v & s
سلام به تمامی دوستانی که به نوعی زحمت این مقاله ها را می کشند .
بسیار جالب و جذاب بود برام.
خیلی لذت بردم .
عالی بود
S V
ساب و وت
باحال و آموزنده بود
مرسی جالب بود رفیق
احسنت
خوب بود
voteeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee
وت و ساب
وت ، ساب
مطلب خيلی زيبايی بود .
ولی اين پسر 4 ساله مگه نابغه بوده که سواد داشته ؟
عالی بود
حتما از این کارا بکن دوباره
وت و ساب هم بودی
vote
voted
🙁
دومي منو به گريه انداخت
دستت درد نكنه
منم مثل خدمتکاره که انعام گرفت، اشکم دراومد.... مرسی برادر
اسپم ن بود
موفق باشي.
v
واقعا ممنونتم عزیزم
عالی و قشنگ بود
لذت می بریم
فقط می تونی با داشتن دوستای زیاد هم همون کار تبلیغ رو با شات کردن بکونی هر چند تاثیرش کمتره اما به هر حال می ارزه که جای گلد دادن واسه تبلیغ همچین کاری بکنی
تازه اونهایی هم که خوششون میاد می تونن واسه دوستای خودشون شات کنن
ممنونم
رای و اشتراک
@Amir-gh
تو ندیدی ما که دیدیم:دی
عالی عالی عالی
دمت قیژژژژ
SPAM
next time I'll report
وت
عزیز دلم درسته که خیلی مطلب جالبی بود
اما باز هم باید گفت اسپم
البته قانون اینه که به این جور مقالات رای نمیدیم بلکه فقط مشترک میشیم
پس
no vote!
but subbed \o/
WE LOVE YOU MAN
v s
از نظر من اسپمه
خیلی جالب بود
رای و اشتراک
عال بود
اما یه سوال:
پسر بچه ی 4 ساله چجوری روی ماشین مینویسه دوست دارم بابایی؟؟؟؟
ساب كه بوديم
وت هم داديم
پسر 4 ساله چجوری نوشتن بلد بوده ؟
رای و اشتراک
وت وساب
راستی پسر بچه 4 ساله ..
وت دادم
ولي قبلا همشون رو خونده بودم
~ VoTeD ~
اشكم در اومد...
كراي كراي كراي!!!
وت و ساب
VoTe
SuB
v o te
spam
sub
vali dafeye bad spam bedi report midam .
اين پسر 4 ساله مگه سواد داشته ؟