داستان-راننده تاکسی
درود امروز براتون داستان جالب دیگری قرار دادم امیدوارم لذت ببرید
مسافر تاکسی آهسته روی شونهی راننده زد، چون میخواست ازش یه سوال بپرسه… راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد… نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس… از جدول کنار خیابون رفت بالا… نزدیک