ببخشید دستم خورد

Day 2,594, 17:46 • Published in Iran Turkey • by kia70
سلام خدمت دوستان







من هر روز به دکمه های زمین تمرین و کارخونه ها و ... دست میزنم



چند روز قبل داشتم روزنامه میخوندم دستم خورد به اندورس نتیجه اش شد



گفتم بذار ی بار دیگه بهش دست بزنم این دفعه



حالا از دست زدن به صندوق صدقات و پیدا کردن ی ده تومنی
و دست زدن به جیب بابام و افتادن کلی پول روی زمین
و دست زدن به
sdki d
دوست دخترم و به کلی اتفاق عجیب غریب رسیدن
دست زدن به دکمه بوغ ماشین و سوار شدن ...
بگذریم
امروز باخودم گفتم برم به سایر دکمه های بازی دست بزنم و به این دکمه دست زدم



ولی از روی شانس دکمه ی نه رو دستیدم
بعد رفتم پایین تر



به هیچ چیز هم دست نزدم
از اونجایی که ی شات کوجولو از سی پی داشتم



گفتم برم ببینم که تو اختیاراتش هست که کشور حذف کنه یا مجلس باید کشور رو حذف کنه
اصلا ترکیه مگه مرده که خودمون خودمون رو حذف کنیم؟
رفتم رو گزینه ای که نوشته بود سی پی
چیزی نفهمیدم
اومدم صفحه رو ببندم که دستم خورد،
توجه کن دوست عزیز
دست نزدم بلکه دستم خورد به ی گوزینه ای

که با امدن, )نه و یس) ناگهان دستم خورد به یس



مثبت همیشه بهتر از منفیه

اگه اینطوری نیست چرا همیشه تو مدرسه کار خوبی انجام میدادیم مثبت میگرفتیم ها؟؟
حتی یبار مادر بزرگم جواب ازمایشش رو بهم نشون داد منم بهش گفتم همش مثبته خیالت راحت باشه منفی نداری نمیخواد کشش بدی
بنده خدا کلی دعام کرد ولی فرداش حالش بد شد و به رحمت خدا رفت الآن یکی دو ساله براش فاتحه میخونیم
خلاصه با زدن یس این پیغام اومد



ی یس دیگه دیدم که ی دستی هم بر آن نهادم



وقتی تایمر شرو به کار کرد>>>

اوجا بود که فهمیدم ریدم
در اولین اقدام




این دوستان هم آتش بیار معرکه نشدند
و نقش آتش نشانی رو خیلی عالی بازی کردند
ازهمشون خیلی خیلی ممنونم



















هین مطالعه ی چند تا از شات ها و همچنین نامه ها























به یک شات برخورد کردم





تو فکر این بودم که چرا دوستاش رو آنفرند کرده مگه اونا چکار کردن اگه منو گیر بیاره چکار میکنه
که یک آلارم اومد



یا ابولفضل
احساس سبکی عجیبی حس کردم جارو برقی رو روشن کردم تا که کرک و پشمی که اطرافم و موس و مانیتور ریخته بود رو جمع کنم
ی چشمم به مانیتور بود و اونیکی به در
به داداشم سپردم که در رو به روی هیشکی وا نکنه
و اگه کسی زنگ زد بپرسه کیه ، اگر اسم رامین ، یا پزمان یا احمد رو شنید سریع به 110 زنگ بزنه
و تصمیم گرفتم تا جانی هست برم ی چند روزی شهرستان
که نامه ای به تندر زدم




علی هم با چشمانی که یکیش خون بود یکیش اشک گفت





این بیت بود که منو از تصمیمم منصرف کرد

بعد از این ماجراها
رفتم فروم ثبت نام کردم تا ببینم صحن علنی مجلس چه خبره و چه گندی زدم






این هم آخر عاقبت مجلس رفتن من

سوال1: آیا هنوز شک داری؟؟






خب

سوال 2🙁رشتی بخون)حالا، آیا ، ممکن هست دست ادم، اشتباهی به جایی بخوره که نباید بخوره یا نه ؟؟ جواب بده آقا

میشه اشتباه نداشته باشیم آقا







سوال2:دوست دارم تو هم نظرت رو بگی
از اونجایی که من مقصرم هرچی بگی قبوله
































در پایان امیدوارم سبک و طنز مقاله نیت و باطن من را نزد شما مخدوش جلوه ندهد
همین اندورس های کوچک شماست که ما را در پرداخت جریمه یاری خواهد کرد
به امید ایرانی بزرگ و پهناور در دنیای مجازی
البته بدون حذف توسط خودی
ییخشید این جمله بالا نباید باشه
ولی همون دستمه دیگه
هی میخوره به کیبورد
تقصیر من نیست



تا خوردن دستم به جایی دیگر...

زنده باد ایرانی
جاوید ایران
روز 2594
یک شنبه 1393/10/7
5:30 بامداد
( احسان )