یک خاطره ی زلزله انگیز :دی
Shayan Rmz
آن که با عشق دنیا را رنگ آمیزی کرد
بالاخره بعد از یه 40 روزی دووم نیوردم از دوریتونو باز مقاله دادم :دی
البته قصد نداشتم مقاله بدم تا این که دیدم یکی از دوستان شات داده که شهرشون (تبریز) زلزله اومده و بنده خدا اصلا شصتشم خبردار نشده :دی
خوب منم یاد یه خاطره افتادم که الان هرچی بهش فکر میکنم بیشتر خندم میگیره
من آدمیم که همه جورش رفیق دارم
مثبت و منفیشو خنثی و اسیدی و باز و خلاصه همه جورش
😃
یه روز یکی از این دوستان خوبمون
😃
بله بسیجی
😃
البته یه مقدار مهربون تر
😃
از ما درخواست کرد که بیا بریم جلسه بسیج
حالا از اون اصرار و از من انکار ... انکار که نه، بهونه اووردن... خلاصه ما هم گفتیم بیا دلشو نشکونیم شب محرمی و رفتیم همراش
تو یه مسجد نیمه تموم، یکمی سینه زدیم و صحبت کردن و وقت نماز مغرب شد و جماعت نماز خوندیم و خلاصه جونم برات بگه
وسط دو نماز آقا رفت رو منبر
😃
آخ ببخشید
روحانیه عینکی بود، عینکشم ته استکانی بود قدشم کوتاه بود ولی این شکلی نبود
اشتباهی گذاشتم
Sorry
بیشتر شبیه این بود :دی
پیر و عینکی
منتها تو یه مسجد نیم ساخته رفته بود رو منبر مثل این عکسه شیک نبود :دی
شروع کرد حرف زدن و ما هم که تو طبقه زیر زمین نا تموم مسجد داشتیم به حرفا آقا گوش میدادیم
یهو روحانیه تا این که گفت عاقا (عظمی اعظم
😉) قربون جدش بشم (یه دوتا اشکم ریخت) و .... حرفش تموم نشده بود یعنی هنوز شروع نشده بود یهو دیدیم مسجد نیمه تموم و زمین و سقف و هوا و خلاصه هرچی هست داره میلرزه :دی
این آخونده هم هی داره دور و ور منبرشو نگاه میکنه
همه آماده بودن قایم شن ولی کسی جرات نمیکرد بلند شه
حالا یه سری شوک بودن یه سری فکر میکردن بهشون میگن ترسو اگه بلند شن ، نمیدونم ولی کسی بلند نشد ولی همه حالت آماده به فرار داشتن
یهو یکی داد زد حاج آقا داره زلزله میاد اجازه میدید بریم قایم شیم؟؟؟
خلاصه حرف بنده خدا که تموم شد زلزله هم تموم شد و اتفاقی هم نیوفتاد ولی آخونده اومده بود پایین هی دور منبر
پر میخورد
هی نگاه میکرد
هی میگفت کی بود منبرو تکون میداد؟؟؟
😁)))
کی بود؟؟؟
😁)))
Comments
POLEADO!!!
HAHAHA
Amazing effort man !!!
staying on alert to see when I gonna publish it 😃
We have a kind of habit to give a small amount of things to anyone who comments first 🙂
Successfully transferred 50 item(s) to Profeta ERIC.
Sorry if it wasnt much
o/
TNX FRIEND o7
You're welcome mate o7
صرفا جهت آلرت اومدن واسه اجنبی
چرا تو یه مدتیه لال شدی؟؟
🙁
نگرانم برات
یک خاطره ی زلزله انگیز :دی
http://www.erepublik.com/en/article/-1-2381414/1/20
اگر لبخند رو لبتون اومد شات بدین
شاید یکی دیگه هم یکمی لبخند زد 😉
کی بود منبرو تکون میداد؟؟؟
😁
خیلی باحال بود اخوی!تقبل الله!
😁
انشالله معاملات بازاریمان مورد قبول حق گرفته باشد
این چیز ها بهانست آقا
😁
😁))))))))))
خیلی با حال بود
هرچی باشه کامنت یک ایرانی یه چیز دیگس 😉
Successfully transferred 50 item(s) to MRM9.
من اول از همه این موفقیت بزرگ رو تقدیم میکنم به آقا
.....
😁)
😁)))
vote
🙂)))))
یاد اولین زلزله ای که تجربه کردم افتادم :دی
خونه خالم بودیم ، خونه هم قدیمی یکم ، فک میکردم طبقه بالایی ها دارن وسایل جا به جا میکنن *_*
کودک بودم البته !
کودکیت رو دوس میدارم
😁
اون موقع معلولیتش بیشتر نمایان هم بود ها
دهنت سرویس آرش 😁)))
متفرق شید کثافتا :دی
😁)))))))
خو که چی بخندم ؟
داستانش خنده دار نبود
ولی سبک نوشتنت عالی بود و از سبک توضیح دادنت خوشم اومد و خندیدم 😁))
اگه دوست داشته باشی شما میتونی سینه بزنی :دی
ای شتره ایریپابلیک
مولتی بزن
مولتی بزن
شتــــــــــــــــــــــــــــــــــر
😁))))))))))))))))))))))))))))))))
کسی این دختره تو عکس قیافش براش آشنا نیس؟ :دی
بنده همه چیز رو انکار میکنم :دی
همون کاریو کردی که فکر میکنم؟
من نمیدونم چی فکر میکنی :دی
میگم حالا که این مقاله از تو تاپ 5 افتاد
کنجکاو شدم بدونم چه فکری کردی؟ :دی
خیلی شبیه یکی از بچه هاست
خیلی
من همینجوری عکسو گذاشتم
باور کن دنبالشم نگشتم
گوگل زدم Hot girls
هرچی اومد همینجوری رو یکیش زدم گذاشتم اینجا
جالب شده پس :دی
vote
😁)
فک کنم دو سه بار تو عمرم زلزله رو حس کردم ، هیچوقتم ندوئیدم بیرون ، گیج وایمیسم فکر میکنم ببینم چی شده
😁)
این آقاهه خیلی باحال بود ، دیگه در این حد نیستم من😁)
تو خونمون اتاق قبلی من درش رو به تراس باز میشد
تراس(ایوان) خونه ما هم با همسایه دیوارداره
گربه زیاد رد میشه، محلمونم گربه زیاد داره :دی
وقتی در تراس رو باز میذارم گاهی گربه میاد تو خونه
یه بار دیگه هم زلزله خفیف اومده بود
منم پشت کامپیوتر داشتم رو دو پایه صندلی ویراژ میرفتم
دیدیم یهو صندلیم داره عقب جلو میشه
فکر کردم گربه با دو اومده تو خورده به صندلیم
دور صندلیم و تو خونه میگشتم دنبال گربه که تلفن زنگ زدو خبر دادن زلزله اومده بوده 😁))))
خودتم دست کمی از این یارو نداشتیاا😁)
نه
😁)
البته خونه ما رو دامنه کوهه
جز صندلی که رو دو پایه بود متوجه لرزش چیزی نشدم
ا
این مسجده کلا میلرزید 😁
voted and Profeta LTA!
:rotocafe:
Thanks mate
o/
I'm too lazy to translate it with google, but have voted and subscribed. 🙂
HAHAHAHA
thanks mate
o/
با حال بود
jalebino 😃
😃 vote
vote
پر
per
می خورد؟
شیرازی هستی؟
😛
آره
خیلی ضایع بود؟:دی
یعنی لغت به این زیبایی شما تو شهرتون استفاده نمیکنید؟
😁))
تابلو بود
😉
منم شیراز به دنیا اومدم و کازرون بزرگ شدم
پر و زٌر زیاد به کار می بریم